ماهی که برای اهالی نشر پایان خوشی ندارد
فعالان حوزه نشر معتقدند که برای حل مشکل رکود بازار کتاب پس از نمایشگاه کتاب تهران باید به صورت ریشهای برنامهریزی کنیم تا نیاز به کتاب بار دیگر در مردم زنده شود.
مهدی درستی: با پایان نمایشگاه کتاب تهران در اردیبهشت، در طول این سالها همواره دغدغه بزرگی برای ناشران و کتابفروشان ایجاد میشود و آن هم وضعیت بازار کتاب است. طبق گفته اهالی نشر بازار کتاب پس از پایان نمایشگاه با رکود همراه میشود، رکودی که تا پایان شهریور ماه گریبانگیر کتابفروشان و ناشران است و تا به امروز هم راه حلی برای آن پیدا نشده است.
وجود طرح تابستانه در اواسط فصل دوم سال تا حدودی توانسته در نقش یک مسکن یا آرامبخش عمل کرده و برای مدتی درد رکود را از سر کتابفروشان بیندازد ولی این طرح مقطعی درمانگر این مشکل نیست و تنها برای یکی دو ماه میتواند اوضاع را تا حدودی بهبود ببخشد.
اینکه چرا پس از نمایشگاه کتاب بازار کتاب دچار رکود میشود؟ پرسشی است که هنوز پاسخ دقیقی به آن داده نشده است ولی میتوان ریشه آن را در چند چیز جستوجو کرد، مخاطبان و کتابخوانانی که آثار موردنظر یک سالشان را در نمایشگاه خریداری کردهاند و حداقل تا شش ماه آینده نیازی به خرید کتاب احساس نمیکنند. مسئولانی که برنامهریزی صحیحی برای وضعیت بازار پس از نمایشگاه کتاب نداشتهاند و نقص طرحهای حمایتی.
برای آنکه از این میان به پاسخ صحیح برسیم با چهار فعال حوزه نشر به گفت وگو پرداختهایم و علل این اتفاق و راههای حل آن را مورد بررسی قراردادهایم.
آنچه در ادامه میخوانید نظرات آهنگ حقیقت مدیر کتابفروشی نشر چشمه، شهرام جهانگیری مدیر انتشارات چترنگ، محمد زارع مدیر انتشارات رود و محمد گناآبادی مدیر اجرایی و فروش انتشارات نیماژ درباره علل رکود بازار پس از نمایشگاه است.
جایگاه و نقش اهالی کتاب در رکود
همانطور که اشاره شد، خریداران کتاب بدون شک یکی از حلقه های اصلی این چرخه هستند و باید دید که چه نقشی در این رکود دارند.
آهنگ حقیقت مدیر کتابفروشی نشر چشمه درباره نقش کتابخوانان و علاقهمندان به کتاب در رکود بازار میگوید: «مسلما مردم عمده خرید اصلیشان در طول سال را در نمایشگاه کتاب انجام میدهند زیرا که در نمایشگاه تمامی ناشران مدنظرشان در یک مکان جمع شدهاند و با تخفیف به عرضه آثار میپردازند. این رکود پس از نمایشگاه هم همیشه وجود داشته و فروش به یک باره دچار افت عمدهای میشود.
تعطیلات تابستانی هم میتواند یکی از علل باشد که مردم و قشر کتابخوان ترجیح میدهند در این مدت استفاده دیگری از زمان خود بکنند و کتاب نخرند. عوامل اقتصادی هم همیشه وجود دارد و به یک دوره محدود نمیشود.»
شهرام جهانگیری مدیر نشر چترنگ نظرش را اینطور بیان میکند: «امسال به دلیل آنکه چند اتفاق همزمان باهم رخ داده است، رکود مضاعف شده است. ابتدا همزمانی با ماه رمضان را داشتهایم و پس از آن هم جام جهانی فوتبال شروع میشود. در این بین نوسانات بازار ارز و طلا باعث شده است که ذهن مردم هم درگیر شود و کتاب آخرین چیزی باشد که مردم به آن فکر میکنند.
خارج از روال هر ساله که خردادماه و تابستان بازار کتاب دچار رکود میشود، امسال این عوامل هم مزید بر علت شده تا این رکود شدیدتر شده و بیشتر به نظر بیاید.»
محمد زارع مدیر نشر رود این مشکل را ناشی از برداشت نادرست جاافتاده از نمایشگاه کتاب میداند و توضیح میدهد: «بخش مهمی از این مسئله ناشی از تلقی ما از نمایشگاه کتاب است، نمایشگاه کتاب هیچ جای دنیا این کارکرد ایران را ندارد. در ایران نمایشگاه کارکرد ناقصی دارد که در کل به سیستم چرخه کتاب آسیب میزند و یکی از ضررهایش حذف کتابفروش از چرخه خرید کتاب است.
در همه جای دنیا مردم در نمایشگاه با مترجمان جدید آشنا میشوند و ناشران آثار تازه خود را به نمایش میگذارند و اهالی نشر باهم دیدار میکنند، نمایشگاه کتاب محلی برای ارتباط و آشنایی تمامی فعالان حوزه نشر از ناشر تا مولف و مردم است. امسال هم اقداماتی در این زمینه صورت گرفت و نشر قطره با اعتراض به همین چرخه ناقص در نمایشگاه شرکت نکرد.»
محمد گناآبادی مدیر اجرایی و فروش نشر نیماژ هم میگوید: «به نظرم نمیتوان تمامی مسایل را به مخاطبان مربوط دانست هر چند که اتفاقات اقتصادی و قدرت خرید پایین مردم در طول این سالها بر خرید کتاب تاثیرگذار بوده است ولی با این حال به نظرم مسئله رکود بازار پس از نمایشگاه کتاب به واسطه یک رسم و باور ناشران و مسئولان پخش جا افتاده است و اگر که هر ناشری پس از نمایشگاه فعالیتش را به همان شکل ادامه دهد دچار مشکل نمیشود.»
سیاستگذاری مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد
همواره تصمیم گیری های مسئولان فرهنگی می تواند بر اتفاقات بازار کتاب تاثیرات مثبت و منفی داشته باشد، اینکه آیا مسئولان درباره این معضل چارهای اندیشیدهاند یا خیر را از فعالان حوزه نشر پرسیدیم.
جهانگیری با تاکید بر حذف جنبه فروشگاهی نمایشگاه کتاب بیان میکند: «برای آنکه این اتفاق نیفتد و ما در طول سال شاهد رکود بازار کتاب نباشیم، برخی از دوستان پیشنهاد میدهند که جنبه فروشگاهی نمایشگاه کتاب را حذف کنیم تا رونق کتاب در طول سال پخش باشد. این پیشنهاد بسیار خوب است به شرطی که عملی شود، یعنی اگر ما جنبه فروشگاهی نمایشگاه کتاب را حذف کنیم و آن وقت مخاطبان در طول سال هم کتاب خریداری نکنند دیگر باید فاتحه بازار نشر را خواند.
به نظرم وزارت فرهنگ و ارشاد در این زمینه میتواند نقش مهمی داشته باشد و به اهالی نشر کمک کند. مهمتر ولی این است که ما باید مردم را تشویق به کتاب خریدن و خواندن آن بکنیم، اگر این اتفاق در آخرین حلقه این مجموعه انجام نشود تمامی این موارد بی فایده خواهد بود.»
حقیقت هم با اشاره به جایگاه مهم سیاستگذاری فرهنگی توضیح می دهد: «به نظرم عامل اصلی فرهنگی است، این مسئله سیاستهای کلان فرهنگی برمیگردد که مسئولان تشکیلات درستی ایجاد کرده و از پایه برنامهریزی کنند تا در طی یک بازه زمانی مشخص بتوانند نتیجه بگیرند. حل این مشکل کار یکی دو روز نیست و باید خواست عمیقی برای انجام آن وجود داشته باشد، سرمایه گذاری در زمینه تبلیغات و برنامه های تلویزیونی می تواند بسیار تاثیرگذار باشد.»
زارع هم نظرش را در این باره اینطور بیان میکند: «به نظرم مسئولان باید با صنف به گفت وگو بنشینند و کارگروههایی را تشکیل بدهند تا این مشکل را حل کنند، بخشی از صنف که به این مسئله معترض است در حال حاضر مشغول تدوین راهکارهایش در این زمینه است.»
نقش طرح حمایتی تابستانه کتاب
طرح تابستانه با وجود آنکه در همین بازه زمانی برگزار میشود ولی نتوانسته چاره گشا باشد و تنها در زمان برگزاری کمک کننده بوده است.
مدیر کتابفروشی نشر چشمه در این باره میگوید: «طرحها اقدام بدی نیستند و با نفس قضیه موافق هستم ولی این طرحها مقطعی هستند و تنها در همان مدت برگزاری تاثیرگذار خواهند بود و باید برنامهریزی دقیق و مدونتری برای این طرحها انجام داد تا نقش اساسیتری داشته باشند.»
مدیر نشر چترنگ هم نظرش را بیان میکند: «کتابفروشان از این طرحهای حمایتی از جمله طرح تابستانه راضی هستند و مطئنا کمک میکند ولی حدفاصل برگزاری هر طرح هم بازار کتاب درگیر یک افت فروشی میشود. ولی همان هیجان و شوری که در همان زمان طرح بین کتاب دوستان و فروشندگان وجود دارد خیلی به جریان کتابخوانی کمک میکند.
اگر میانگین جبری فروش کتاب را در سال تغییر ندهد ولی از این جنبه که هر چند ماه یک بار شور و هیجان زیادی را در بازار ایجاد می کند اقدام مثبتی است.»
مدیر نشر رود اینطور توضیح میدهد: «در صورت کلی طرحها جنبه منفی نداشته است، ولی باید تغییراتی در آن ایجاد کرد که نیازمند همفکری صنف و مسئولان است تا طرحهای حمایتی روند بهتر و مساعدتری داشته باشند و بتوانند بیشتر به بازار کمک کنند.»
گناآبادی هم با انتقاد از رویه طرحهای حمایتی میگوید: «طرحهای حمایتی از جمله تابستانه فی نفسه فوقالعاده است و اتفاق بسیار خوبی است، اما این اتفاقاتی که در این طرحها می افتد به نفع مخاطبان است یا خیر؟
متاسفانه این طرحها مجالی شده برای ناشرانی که میخواهند راه صد ساله را یک شبه طی کنند و با شناسنامهها و کارت ملیهایی خرید کتاب انجام میدهند تا آمار فروش کتاب بالا برود، این اقدامات انرژی طرح که برای حمایت از کتاب دوستان است را از بین می برد.»
راهکار پیشنهادی برای حل مشکل بازار
فعالان حوزه نشر همواره از ایده و نظرات بسیار موثری بهرهمند هستند که میتواند راهگشای مسئولان باشد.
جهانگیری پیشنهادش را به این شکل مطرح میکند: «به نظرم تنها راهش این است که از مدارس و صداوسیما شروع کرد تا کتابخواندن در یک خانواده کار معمولی شود، امروز در هیچ برنامه یا سریال تلویزیونی کتاب و کتابخوانی نقش جدی ندارد و شخصیت ها با آن ارتباطی ندارند.
نقش صداوسیما بسیار در این زمینه پررنگ است و باید با برنامههای عمیق و محوری به ایجاد فضای کتابخوانی در کشور کمک کند و آن را به جامعه تزریق کند، نه آنکه به معرفی چند کتاب در شوهای شبانه فعالیتاش را خلاصه کند. کمکهایی که از بالا به ناشران میشود بسیار خوب است ولی کافی نیست و باید روح کتابخوانی را در مردم زنده کرد.»
حقیقت هم با اشاره به تبلیغات موثر برای کتاب میگوید: «مسئولان فرهنگی باید بخواهند که در حوزه کتاب برنامهریزی کرده و مردم را با کتاب آشتی بدهند و آشنا کنند. امروز متاسفانه در تبلیغات محیطی و تلویزیونی زمان زیادی صرف کالاهای مختلف میشود ولی جایی برای کتاب و کتابخوانی وجود ندارد. باید در این زمینه سرمایه گذاری بلند مدت کرد و به صورت صحیح با بررسی تمامی جوانب تصمیم درست را گرفت. مطئمنا یک تصمیم درست جواب مثبت می دهد.»
زارع هم با اشاره به بعد اجتماعی کتابخوانی بیان میکند: «این مسئله اجتماعی است و فاکتورهای اجتماعی را هم میطلبد و نمیتوان تنها یک عامل را برای آن در نظر گرفت بلکه باید تمامی عوامل تاثیرگذار را بررسی کرد. به نظرم باید پاسخی گروهی به این مسئله داده شود.
تبلیغات یکی از عناصر کمک کننده است که خود بازار کتاب نمیتواند هزینه تبلیغاتش را بپردازد و به نظرم باید سوبسیدی برای تبلیغات خوب ارائه شود و رسانهها زمینه معرفی کتاب ها کمک رسانی کنند تا مردم از آن مطلع شوند.»
گناآبادی هم در این باره میگوید: «یک کارگروه بزرگی از تمامی نیروهای مستقل در حوزه ادبیات تشکیل شود تا در مورد این قضیه و حل بحران بازار کتاب صحبت و هم اندیشی شود و به فکر آینده کتاب باشند تا آینده و اندیشه مان حفظ شود.»
ارسال نظر