هدف حضرت محمد (ص) از تعدد زوجات
همانطور که شنیده ایم پیامبر گرامی اسلام در زمان حیاتشان علاوه بر حضرت خدیجه (س)، همسران دیگری نیز داشتند.
همانطور که شنیده ایم پیامبر گرامی اسلام در زمان حیاتشان علاوه بر حضرت خدیجه (س)، همسران دیگری نیز داشتند.
همسران پیامبر یا از دختران روسای قبایل بودند، یا از بیوه هایی که همسران خود را در جنگ از دست داده بودند و یا از کنیزانی بودند که آزاد شده بودند. ازدواج پیامبر اکرم با هر کدام از این زنان بنا بر مصلحت و دلایل خاص خود بوده است.
در این مطلب سعی کردیم تا به دلایل تعدد زوجات پیامبر اکرم (ص) بپردازیم، پس با باشگاه خبرنگاران جوان همراه باشید.
نگاهی به فرهنگ ازدواج عربستان در زمان حضرت محمد (ص)
در زمان پیامبر (ص) فرهنگ ازدواج مردم آن سرزمین، ویژگیهای خاصی اعم از چادرنشینی، وضع اقتصادی بسیار بد و اسفناک، محرومیت از امکانات طبیعی از یک سو و تمرکز ثروت منطقه در دست برخی از سران مشرک مکه و طائف، و نیز یهودیان مدینه و اطراف آن، وضع را بر مردم آن سامان بسیار مشکل کرده بود.
آنان به دلیل فقر مادی و دست و پاگیری دختران در محیطی که همیشه آتش جنگ برافروخته بود و نیز به جهت اسیر شدن آنان به دست دشمنان در جنگ و به فحشا کشیده شدن، به دختران علاقهای نداشتند و برخی نیز آنها را زنده به گور میکردند.
با وجود وضعیت ناگوار اقتصادی، گزینش همسر نوعی کمک به خانوادهی دختر و یا زن محسوب میشد.
در چنین محیطی، زن بیوه اگر شوهر نمیکرد، زشت تلقی میشد. به مجرد آن که شوهرش میمرد یا از وی طلاق میگرفت و عده وفات یا طلاقش سپری میشد، شوهری دیگر انتخاب میکرد؛ همانند اسماء بنت عمیس که اول همسر جعفر بن ابی طالب بود و بعد از شهادت وی همسر ابوبکر شد و پس از درگذشت وی، به همسری علی بن ابی طالب (ع) درآمد.
در آن روزگار ازدواج مهمترین عامل وحدت و پیوند بین قبایل به شمار میآمد. با پیوند ازدواج بسیاری از درگیریها فروکش میکرد.
اهداف ازدواجهای پیامبر (ص)
اهداف سیاسی- تبلیغی
از جمله اهداف ازدواجهای پیامبر (ص)، کسب قدرت سیاسی و اجتماعی برای تبلیغ، رشد و گسترش اسلام بود.
آن حضرت به دلیل تحصیل موقعیتهای بهتر اجتماعی و سیاسی، و پیوند با قبایل بزرگ عرب و جلوگیری از کارشکنیهای آنان و حفظ سیاست داخلی و ایجاد زمینه مساعد برای مسلمان شدن قبایل عرب، به برخی از این ازدواجها روی آورد؛ در راستای این اهداف با عایشه دختر ابوبکر از قبیله تیم، حفصه دختر عمر از قبیله عدی، ام حبیبه دختر ابوسفیان از بنی امیه، ام سلمه از بنی مخزوم، سوده از بنی اسد، میمونه از بنی هلال و صفیه از بنی اسراییل پیوند زناشویی برقرار کرد.
پیوند ازدواج مهمترین پیوند اجتماعی به ویژه در محیط و فرهنگ عرب جاهلی بود.
در آن محیط که جنگ و خون ریزی و غارتگری رواج داشت، بلکه ـ به تعبیر «ابن خلدون» ـ جنگ، خون ریزی و غارتگری خصلت ثانوی آنان شده بود، پیوند ازدواج بازدارنده از جنگها، کارشکنیها و عامل وحدت و الفت بود. به همین دلیل میبینیم که آن حضرت با قبایل بزرگ قریش، به ویژه با برخی قبایلی که بیش از دیگران با پیامبر (ص) دشمن بودند، همانند بنی امیه و بنی اسراییل ازدواج میکند. اما با قبایل انصار که خطر این دشمنی وجود نداشت، ازدواجی صورت نگرفته است.
پیامبر (ص) با قبایل مختلف پیوند خویشاوندی برقرار میکند، تا به این ترتیب اتحاد و الفت میان قبایل و پیامبر (ص) بیشتر و دشمنی و کارشکنی آنان نسبت به مسلمانان و دعوت پیامبر (ص) کمتر گردد.
اعراب جاهلی با همه تعصب و لجاجت، خصلتی جوانمردانه داشتند. وقتی در برابر بت سوگند میخوردند، به آن عمل میکردند؛ اگر به کسی پناه میدادند، با همه قبیله از او دفاع میکردند.
آنان جنگ با دو نفر را ننگ میدانستند؛ جنگ با هم قبیله و فامیل. به این ترتیب پیامبر (ص) با چند قبیله بزرگ فامیل شد و از این راه توانست بررشد و گسترش اسلام بیافزاید. کوتاه سخن این که ازدواجهای متعدد پیامبر (ص) یکی از عوامل رشد و گسترش اسلام در آن محیط به شمار میآمد و به ازدواجهای پیامبر (ص) هدف سیاسی بخشید.
رسول خدا با قبایل انصار و مسلمانان مدینه که روگردانی از حمایت پیامبر (ص) در مورد آنان مطرح نبود، پیوند زناشویی برقرار نساخت. «گیورگیو» نویسندهی مسیحی مینویسد: محمد ام حبیبه را به ازدواج خود درآورد تا بدین ترتیب داماد ابوسفیان، یعنی دشمن اصلی خود شده، از دشمنی قریش نسبت به خود بکاهد. در نتیجه این وصلت، پیامبر (ص) با خاندان بنی امیه و هند زن ابوسفیان و سایر دشمنان خونین خود، جنبهی فامیلی و خویشاوندی پیدا کرد. ام حبیبه عامل بسیار مؤثری برای تبلیغ اسلام در خانوادههای مکه بود.
رهایی کنیزان
اسلام با برنامه ریزی دقیق و مرحله به مرحله، در جهت آزادی اسیران گام نهاد. رسول خدا (ص) از شیوههای خوب و متعدد برای آزادی اسیران استفاده کرد که ازدواج از جملهی آن است. جویریه و صفیه کنیز بودند و پیامبر این دو را آزاد کرد؛ سپس با این دو ازدواج نمود تا به این وسیله به مسلمانان بیاموزد که میتوان با کنیز ازدواج نمود.
جویریه در غزوه بنی مصطلق اسیر شده بود و در سهم غنیمتی رسول خدا (ص) قرار گرفت. آن حضرت وی را آزاد و سپس با وی ازدواج نمود. این کار حضرت به الگویی برای یاران و صحابه تبدیل شد و آنان تمامی اسیران غزوه بنی مصطلق را که حدود دویست نفر بودند، آزاد کردند .
بنابراین، یکی از حکمتهای ازدواجهای متعدد پیامبر (ص) آزادی کنیزان بود. پیامبر (ص) با این کار به مسلمانان یاد داد که میتوان کنیز را آزاد و سپس با وی ازدواج کرد.
طرد سنتی از سنتهای غلط جاهلی
در اسلام پسرخوانده حکم پسر واقعی را ندارد و زن پسرخوانده بر مرد محرم نیست، در حالی که در جاهلیت احکام پسر واقعی را به پسر خوانده سرایت میدادند و زن وی بر مرد محرم بود، اسلام این حکم را باطل کرد.
پس نکتهای که باید توجه کنیم این است که سعی کنیم دین اسلام را خوب بفهمیم و به تمام موارد آن جامهی عمل بپوشانیم؛ و فقط به آن قسمت هایش که به نفعمان است توجه نکنیم.
معرفی و زندگی زنان پیامبر (ص)
سوده: حدود یکسال پس از وفات خدیجه، پیامبر سوده دختر زمعه را به ازدواج خود در آورد. پیامبر در مکه سه زن گرفت خدیجه، عایشه و سوده. با بقیه زنها در مدینه و پس از هجرت ازدواج کرد.
شوهر سوده در مراجعت از دومین هجرت حبشه از دنیا رفت. سوده زن باایمانی بود که با شوهرش به حبشه رفت و عنوان پر افتخار مهاجر را داشت. در آن هنگام که شوهرش را از دست داده بود اگر به سوی خانواده خود که هنوز کافر بودند بازمی گشت، بدون تردید مورد اذیت و آزار و چه بسا کشته شدن قرار میگرفت و او را مجبور به بازگشت به کفر میکردند. پیامبر با او ازدواج کرد تا از هر گونه اذیت و آزار محفوظ بماند.
زینب دختر خزیمه: پیامبر اکرم وی را پس از شهادت شوهرش عبدالله بن جحش در جنگ احد به ازدواج خود در آورد. زینب در زمان جاهلیت از زنان بزرگوار و بافضیلت بود. او را «ام المساکین» (مادر بیچارگان) میگفتند؛ زیرا به فقرا و مساکین نیکی و مهربانی زیاد مینمود. پیامبر با او ازدواج کرد تا آبرو و موقعیتش همچنان محفوظ بماند.
ام سلمه: نام اصلی اش هند است. پیش از آنکه همسر پیامبر شود، در خانه عبدالله ابوسلمه پسر عمه و برادر رضاعی پیامبر بود. عبدالله (ابوسلمه) نخستین کسی است که به حبشه هجرت کرد. ام سلمه دختر ابوامیه، «حذیفه بن مغیره» است و پس از حضرت خدیجه کبری از جمله با فضیلتترین زنان پیامبر محسوب میشود.
وی زنی بافضیلت و متدین بوده است. پس از شهادت شوهرش در جنگ احد سن او زیاد بود و عهده دار سرپرستی یتیمانی بود که از شوهر به یادگار مانده بودند. در چنین شرایطی پیامبر با او ازدواج کرد.
صفیه: دختر حی بن اخطب رئیس قبیله بنی نضیر از قبایل یهودی است. پدر و شوهرش در جنگ خیبر کشته شدند و خودش نیز جزو اسیران جنگ خیبر بود. حضرت او را برای خویش برگزید و آزادش کرد و سپس با او ازدواج کرد. حضرت با این ازدواج هم او را از ذلت و خواری رهایی بخشید و هم با این ازدواج خویشاوندی سببی با بنی اسرائیل (یهودیان) پیدا کرد.
پیامبر با صفیه در سال ۷ هجری پس از جنگ خیبر ازدواج کرد. صفیه قبلاً دو بار شوهر کرده بود به نامهای سلام بن مسلم و کنانه بن ربیع.
جویریه : پس از جنگ بنی المصطلق پیامبر با جویریه که اسمش بره و دختر حارث رئیس قبیله بنی المصطلق بود، ازدواج کرد. مسلمانان در حادثه بنی المصطلق زن و بچه دویست خانواده را به اسارت گرفته بودند. پیامبر از میان آنها جویریه را به ازدواج خود در آورد . پس از این تصمیم پیامبر، تمام مسلمانان اسیران را به عنوان اینکه از اقوام پیامبر شده اند، آزاد کردند.
آزادی اسیران تأثیر خوبی در افراد قبیله داشت و تمام آنها متوجه پیامبر شدند و اسلام آوردند.
میمونه: نام او بره است. او دختر حارث هلالیه بود. میمونه پس از وفات دومین شوهرش (ابورهم بن عبدالعزی) خود را به پیامبر هبه کرد، پیامبر او را آزاد کرد و به عقد خویش در آورد.
ام حبیبه: نامش رمله و دختر ابوسفیان است. او قبلاً زن عبدالله بن جحش بود که در دومین هجرت به حبشه همراه شوهرش بود.
شوهرش در حبشه مسیحی شد، ولی رمله نسبت به اسلام وفادار ماند. ابوسفیان پدر رمله از مخالفان سرسخت اسلام و پیامبر و همیشه مشغول دسته بندی و توطئه علیه اسلام بود. پیامبر ام حبیبه را به ازدواج خود در آورد و او را در پناه خویش حفظ فرمود.
حفصه: دختر عمر یکی از زنهای پیامبر خدا است. پس از آنکه شوهرش خنیس بن حذافه در جنگ بدر کشته شد، پیامبر با او ازدواج کرد.
انتهای پیام/
ارسال نظر