حریق در فضای مجازی
داستان از آتشزدن «کاغذ برجام» و «پرچم کاغذی آمریکا» در نخستین روز کاری (روز چهاشنبه) مجلس شورای اسلامی بعد از خروج دونالد ترامپ از «برجام» آغاز شد. از همان انجام، این اقدام آن هم در پشت تریبون اصلی صحن علنی مجلس شورای اسلامی، کشوقوسها کلید خورد و بلافاصله مثل بسیاری دیگر از موارد، دوقطبی موافقت و مخالفت با موضوع آغاز شد.
موضوعی که حتی موافقانی که باعث رأیآوردن روحانی شدند، را هم با چالش جدی در فضای رسانهای یا مجازی مواجه کرد.
به هر روی صرفنظر از ارزشگذاری که کدام گروه درست میگویند یا کدام گروه راه اشتباه را رفتهاند، در فضای مجازی و رسانهای در توییتر و اینستاگرام و به صورت خیلی جدی در کانالهای تلگرامی، صفبندی «له» یا «علیه» این اقدام شروع شد و هنوز هم ادامه دارد، حتی برخی سخنرانی کردند و در موافقت یا مخالفت با آن موضع گرفتند.
مواضعی که از فضای سیاسی فراتر رفت و حتی فضای فرهنگی را هم در برگرفت. حسن عباسی در فایلی که از او منتشر شده، با متهمکردن آنها (که به قول او درد لباس داشتند و...) بر سر آدمهایی که باعث رأیآوردن روحانی شده، فریاد کشید!
موضوع سابقهدار
نگاه دوگانه به موضوعات اینچنین برای نخستینبار نیست که در فضای مجازی آغاز میشود و کل فضای جامعه را فرامیگیرد.
این جدال که از سیاست به حوزه فرهنگ سرریز شده و بیشتر به مواجهه با اهل هنر و حتی معاریف یا به قول عموم سلبریتیها تبدیل شده است، از زمان انتخابات ریاستجمهوری و مهمتر از همه بعد از پیروزی حجتالاسلام حسن روحانی در دومین دوره ریاستجمهوری آغاز شد.
در آن مقطع، برخی از گروههای سیاسی بر این اعتقاد بودند که معاریف جامعه هنری با قرارگرفتن پشتسر روحانی، فضایی را به وجود آورند که نهایتا به پیروزی او منجر شده است، به همین دلیل این اعتقاد در برخی از آنها به وجود آمد که باید این «نهاد» (که ممکن است ویژگیهای نهاد را نداشته باشد) را که حالا تبدیل به یکی از گروههای مرجع در جامعه ایرانی شده است، زد!
از همان زمان به بعد، رسانههای نزدیک به برخی از گروههای سیاسی، شروع به موضعگیری در تمام موارد علیه این معاریف (صرفنظر از اینکه هرکدام از ما با تمام اقدامات آنها موافق باشیم یا نه) کردند.
هشتگی با نام «سلبریتی بیسواد» در انواع و اقسام شبکهها و فضای مجازی ایجاد شد و این گروه که به هر صورت ذیل فرهنگ تعریف میشوند را با هجمههای مختلف نواختند و کار تا جایی پیش رفته که برخی از آنها طلبکار شدهاند که چرا با اشتباه خود، هزینهاش را به مردم تحمیل کردهاند.
وحید یامینپور همین چندی پیش در توییتی با «سلبریتیها» مواجهه مستقیم پیدا کرده و نوشته بود: چرا فکر میکنید #سلبریتی باید باسواد باشد؟ سلبریتی قهرمان صورتهای وَهمی بشر منتشر است. او بنا نیست بهرهای از علم یا عقل داشته باشد؛ آنچه قوامدهنده شهرت و محبوبیت سلبریتیهاست، با غریزه و تخدیر و سرخوشی مرتبط است و آشیانهاش وَهم است نه عقل و علم و هوشیاری!
این نوع از برخوردها البته به همین حد محدود نشد و تا جایی پیش رفت که حتی برخی از معاریف، نزدیک بود در اثر فشار محیط، «دامن از کف بدهند» و خط خود را عوض کنند!
نقطه سر خط
حالا با موضوع برجام دوباره معاریف سینما و تلویزیون یا همان سلبریتیها پای در میدان گذاشته و پیامها و موضعگیریهای آنها فضای مجازی را تسخیر کرده است.
شاید اگر فقط خروج آقای ترامپ از برجام مطرح میبود، این گروهها، کمتر خود را دخالت میدادند و مواضعشان در همان حد ابراز نگرانی از وضع آینده باقی میماند اما با آن اقدام به نظر حالا دوقطبی دولت و ضددولت، دوباره روی خودش را در جامعه ایرانی نشان داده است.
آنطور که از حالوهوای ابراز نظرها برمیآید، یک گروه سلبریتیها را متهم به این میکنند که در جریان انتخابات اشتباه کردهاند و وضعی که امروز (خروج از برجام و تبعات احتمالی آن) گرفتارش شدهایم، محصول نادانستن آنهاست اما موضوعگیری آنها نشان میدهد برخی اقدامات انجام شده و در معرض دید عموم قرار گرفته شده، سلبریتیها در دفاع از رأی سابق خود، وارد کارزار توییتری- اینستاگرامی شدهاند.
تقویت یک باور
روزنامه گاردین درست فردای آن روزی که نمایندگان مجلس شورای اسلامی برنامه خود را جلوی تریبون اصلی مجلس اجرا کردند، با اختصاصدادن عکس صفحه یک خود به این اقدام از عنوان «خشم و آتش در تهران» استفاده کرد.
ارسال نظر