علت دوری سهساله ساغر قناعت از سینما
«اصلا دوست نداشتم دوباره حنای «مالاریا» را تکرار کنم. تا اینکه نقش سارا در فیلم «جشن دلتنگی» پیشنهاد شد.»
بعد از حضور در فیلم سینمایی «مالاریا» چیزی حدود دو سال کار نکردید تا با فیلم «جشن دلتنگی» دوباره در سینما شما را دیدیم، دو سال مدت کمی نیست، از آنجایی که تجربه اولتان با پرویز شهبازی بود میخواستید در ادامه هم با نقشها و فیلمهای مهم ظاهر شوید و پیشنهادها برایتان جذاب نبود یا ترجیحتان این است که با طمأنینه در سینما کار کنید؟
بعد از حضور در «مالاریا» و تجربه همکاری با پرویز شهبازی، برایم مهم بود با کسی کار کنم و در فیلمی دیده شوم که در مقابل «مالاریا» پسرفت به حساب نیاید. آقای شهبازی نیز روی این مسئله حساسیت داشت و همه به نوعی اتفاق نظر داشتند که تا زمان اکران «مالاریا» صبر کنم و بعد انتخاب کنم که سر چه فیلمی بروم. به همین دلیل تا زمان اکران «مالاریا» صبر کردم، متاسفانه اکران این فیلم هم به تعویق افتاد و بهخاطر این موضوع میان فیلم اول و دومم این فاصله نسبتا طولانی پیش آمد. البته پس از «مالاریا» بیشتر نقشهایی که به من پیشنهاد شد شبیه به «حنا» بودند؛ دختربچهای ساده که از شهرستان فرار کرده بود. اصلا دوست نداشتم دوباره حنای «مالاریا» را تکرار کنم. تا اینکه نقش سارا در فیلم «جشن دلتنگی» پیشنهاد شد. به نظرم نقش متفاوتی بود و احساس کردم جای بازی دارد. بهطور کل فیلمنامه و نقش را دوست داشتم و تفاوت سارا با نقشهای پیشنهادی دیگر باعث شد بازی در «جشن دلتنگی» را قبول کنم.
پس اینطور که میگویید تفاوت نقشها برایتان خیلی مهم است، همین مسئله میتواند در ادامه شما را گزیدهکار کند این در حالی است که در فیلمهای ما تنوع و تفاوت زیادی در شخصیتها وجود ندارد...
من چون اول راه بازیگری هستم دوست دارم نقشهای متفاوت بازی کنم شاید بعدها اگر به پختگی بیشتری برسم خودم این تفاوت را در نحوه ارائه بازیام ایجاد کنم. بازی نقشهای متفاوت برایم مهم است اما این تفاوت مگر تا کجا میتواند ادامه داشته باشد؟ خودتان بهتر میدانید، بهخصوص اینکه شخصیتهای زن فیلمنامهها به جهت تنوع خیلی محدود هستند و تفاوت زیادی وجود ندارد. بیشتر امیدوارم که در ادامه راه قصه و شخصیت در درون قصه متفاوت باشد.
خیلیها در زمان جشنواره «جشن دلتنگی» را در منع فضای مجازی دانستند البته خود من اصلا با این نگرش موافق نیستم و به نظرم پوریا آذربایجانی تلاش کرده بود به آسیبهای این فضا و تنهایی انسان امروز نگاه کند، اما با این همه به نظرتان با وجود درگیری عمیق و افراطی که انسان امروز با فضای مجازی دارد «جشن دلتنگی» تا چه اندازه توانسته به مخاطب خود این تلنگر را بزند؟
اول در جواب اینکه برخی فکر میکنند «جشن دلتنگی» در منع فضای مجازی است، باید بگویم به هیچ وجه «جشن دلتنگی» نمیخواهد استفاده از فضای مجازی را منع کند. فضای مجازی و اینستاگرام در فیلم، بیشتر بهانهای است تا تنهایی انسان حال حاضر به تماشاگر نشان داده شود و بگوییم شاید این فضا در همین دوری و تنهایی تاثیرگذار است. در پاسخ بخش دوم سوالتان باید بگویم واقعا نمیدانم تا چه حد در این زمینه موفق بودیم و توانستیم به مخاطب تلنگر بزنیم. البته این نکته را اضافه کنم که بهطور کلی اکثر آدمها نسبت به این موضوع یک گاردی دارند به خصوص اینکه در این برهه زمانی بحث فیلترینگ هم پیش آمده است. چند روز پیش نقدی خواندم که موضوع فیلم ما را به فیلترینگ حال حاضر ربط داده بود درحالیکه فیلم «جشن دلتنگی» در زمانی ساخته شد که اصلا بحث فیلتر هیچ یک از شبکههای اجتماعی مطرح نبود و باز هم میگویم اساسا این فیلم در منع فضای مجازی نیست بلکه فقط آگاهانه به آسیبهای آن نگاه میکند.
خودتان تا چه اندازه با فضای مجازی درگیر هستید؟
همه ما درگیر هستیم، من خودم همین چند روز که تلگرام فیلتر شده واقعا اذیت شدم اما در رابطه با اینستاگرام اصلا اینطور نیستم که هر اتفاق زندگی شخصی و کاریام را فورا استوری کنم تا همه در جریان قرار بگیرند یا مثل خیلی از همسنوسالهای خودم مدام عکس بگیرم و منتشر کنم. در حد معمول در فضای مجازی فعالیت میکنم و به نظرم حضور در فضای مجازی کاملا لازم است.
مواجههتان با شخصیت سارا چطور بود؟ به فیلمنامه و کدهای پوریا آذربایجانی بسنده کردید یا برای ایفای آن مابهازای بیرونی داشتید؟
بعد از اینکه فیلمنامه را خواندم سعی کردم روی کلیت آن تمرکز نکنم، شاید این چیزی است که از آقای شهبازی با خود به همراه دارم چون او در «مالاریا» فقط آنچه به تو مربوط بود را میگفت و سعی میکرد تو را درگیر چیزهایی که برای نقشت اهمیت ندارد، نکند. به همین دلیل در «جشن دلتنگی» هم سعی کردم خودم را خیلی درگیر قصه اپیزودهای دیگر نکنم همانطور که در فیلم هم میبینید قصه سارا و جهان با ماجراهای دیگر فاصله دارد. بیشتر تمرکز خود را روی نقش سارا و مواجهه آن با شخصیت جهان گذاشتم. از ابتدا پوریا آذربایجانی خیلی در مورد شخصیت و گذشته او با من صحبت کرد و درواقع کاراکتر را روانشناسی میکرد. چند فیلم به من پیشنهاد داد که آنها را ببینم البته نه برای اینکه مثل بازیگران آن فیلمها بازی کنم بلکه بهخاطر اینکه بتوانم فضا را بهتر درک کنم. درکل دیالوگهایی که با کارگردان داشتم و همچنین توجه به چند شخصیت واقعی سبب شد به دیدگاهی نسبت به شخصیت سارا برسم و بتوانم آن را ایفا کنم. خوشبختانه تا آنجا که میدانم آقای آذربایجانی هم از خروجی بازیام رضایت داشت.
«جشن دلتنگی» چند زندگی را روایت میکند اما در روایتهای خود دچار پراکندهگویی میشود و آن انسجامی را که توقع داریم نمیبینیم.
پوریا آذربایجانی نقطههای متفاوتی از آدمها را در «جشن دلتنگی» به هم وصل کرد. سارا یک قصه داشت و شخصیتهای اپیزودهای دیگر قصه خودشان را داشتند اما به هم گره خوردند.
این فیلم، دست روی موضوعی گذاشته است که پرداخت به آن و خلق شخصیتهایی برای روایت این موضوع نیاز به نگاه روانشناسانهای دارد اما بعضا با این مواجه میشویم که شخصیتها در سطح باقی ماندند و خیلی با تودرتوهای آنها برخورد نمیکنیم. تا حدودی با حرف شما موافقم البته من بازیگر فیلم هستم و خیلی نمیتوانم پاسخ این سوال را بدهم. شاید بتوان گفت «جشن دلتنگی» بیشتر قصهمحور بوده و طرح موضوع موردنظر برایش در اولویت قرار داشته است.
فارغ از شخصیت جهان، قاطبه کاراکترهایی که در فیلم با فضای مجازی خود را درگیر کردند زنان هستند، به نظر خودتان در کشور ما زنان بیشتر مبتلا به این قضیه هستند و مورد آسیبهای فضای مجازی قرار میگیرند؟
به نظرم جهان آنقدر با فضای مجازی درگیر بود برای کل جامعه مردان کفایت میکرد(باخنده) اما بهطور کلی با بخش اصلی سوالتان موافقم به نظرم زنان بیشتر به این ارتباط نیاز دارند و بهنوعی تنهاتر هستند تا جایی که به اطراف خودم هم وقتی نگاه میکنم میبینم زنان به نسبت مردان بیشتر با فضای مجازی درگیر شدند این مسئله حتی ربطی به سن و سال هم ندارد. دلیل اصلی این موضوع را نمیدانم اما فکر میکنم شاید بهخاطر تمایل به ارتباط و تنهایی بیشتر در دنیای زنان باشد.
جالب است فیلم «جشن دلتنگی» به موازات فیلترینگ برخی شبکههای مجازی اکران شده، به نظرت این قضیه میتواند تأثیری در اکران فیلم داشته باشد؟
نمیدانم بازخوردها مثبت خواهد بود یا منفی، حتی نمیدانم با وجود این اتفاقات مردم گارد میگیرند یا نه، اما امیدوارم اکران خوبی را داشته باشیم.
شما در رشته کارگردانی تحصیل میکنید، میخواهید بازیگری را ادامه دهید یا در آینده به فعالیت در رشته تحصیلیتان رجوع میکنید؟
رشته تحصیلیام کارگردانی است و در آینده دور فیلم خواهم ساخت. کارگردانی را خیلی دوست دارم البته منظورم این نیست که بازیگری را دوست ندارم اما نمیدانم جای پیشرفت آن چقدر است. ترجیح من بازی در سینماست و به هیچ وجه نمیخواهم در سریالی حضور پیدا کنم.
ملیکا مومنیراد
انتهای پیام/
ارسال نظر