به گزارش پارس نیوز، 

بازآفرینی و رویکرد حکمروایی خوب شهری‌ محور اصلی صحبت‌ها و برنامه سیدمحمود حسینی، کاندیدای شهرداری تهران، است. محمود حسینی کارنامه‌ای موفق در استانداری سیستان‌و‌بلوچستان و اصفهان داشته و معتقد است ما برای اداره تهران چاره‌ای جز حرکت به سمت حکمروایی خوب شهری نداریم. شهر تهران را نمی‌توان با یک ساختار مدیریت سنتی و متمرکز و از بالا به پایین اداره کرد. به عقیده او شهر نباید کالبدی اداره شود، باید مشارکت‌محور بوده و ذی‌نفعان و نهادهای مدنی در اداره شهر حضور مؤثر داشته باشند. مصاحبه زیر حاصل گفت‌وگو با سیدمحمود حسینی است .

شما در برنامه‌های خود به‌عنوان کاندیدای شهرداری تهران مرتبا بر حکمروایی خوب شهری به‌عنوان مدل اداره شهر تأکید کرده‌اید. این حکمروایی خوب در عمل چطور و در چه حوزه‌هایی تأثیرگذار خواهد بود؟

برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید تهران را بهتر بشناسیم. تهران فراتر از یک کلان‌شهر و یک اَبَرشهر- پایتخت است، به اندازه شش کلان‌شهر ایران جمعیت دارد، از هر 9 ایرانی یک نفر در تهران زندگی می‌کند و حدود یک‌چهارم اقتصاد ملی در این شهر متمرکز است. این ابرشهر-پایتخت علاوه بر اینکه باید مشکلات و مسائل خودش را حل کند، باید بار پایتخت‌بودن را نیز بر دوش بکشد و هزینه‌های اجرانشدن درست آمایش سرزمینی نیز بر دوش تهران تحمیل می‌شود. مجموعه مسائلی که تهران با آن مواجه است، بسیار پیچیده و کلان است و دیگر نمی‌توان با یک مدیریت سنتی و متمرکز این شهر را اداره کرد. ما در‌حال‌حاضر با مشکلاتی نظیر عدم زیست‌پذیری، مشکل جابه‌جایی و حرکت و پایین‌بودن کیفیت زندگی مواجه هستیم .
با ‌وجود ‌‌این مشکلات شرایط زیست‌پذیری مناسبی برای شهروندان تهران فراهم نیست. برای اداره شهر تهران و حل‌کردن این مشکلات و پیچیدگی‌ها باید از تجارب دنیا در اداره ابرشهرها و کلان‌شهرها استفاده کنیم. به‌ویژه یادمان باشد که شورای پنجم با شعار و آرمان‌های اصلاح‌طلبی وارد شده است و مردم به این شعارها و رویکرد رأی داده‌اند و انتظارات‌شان از این شورا متفاوت است. از سویی وجه مهم اصلاح‌طلبی مشارکت‌پذیری و مردم‌سالاری است. مدلی که امروز در دنیا به‌عنوان آخرین مدل مدیریت شهری مطرح است، مترادف با حکمروایی خوب شهری است که به‌عنوان یک ارزش حاکم باید به آن توجه ویژه شود. در این مدل عدالت، مشارکت، شفافیت، پاسخ‌گویی، مسئولیت‌پذیری، حاکمیت قانون و اجماع‌پذیری گنجانده شده و مدلی است که تجربه جهانی، موفقیت آن را تجربه کرده است .
به‌ طور مثال در بحث شفافیت به‌عنوان بحث محوری حکمروایی خوب باید از استقرار فرایندهای شهر هوشمند استفاده شود. شهر هوشمند به معنای بهره‌وری از فناوری برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان است؛ اما اشتباهی که می‌شود، این است که عده‌ای فکر می‌کنند شهر هوشمند فقط به معنای بهره‌گیری از سخت‌افزارهای فناوری است یا با کارگذاشتن دوربین‌های بیشتر در شهر تأمین می‌شود؛ در‌حالی‌که شهر هوشمند به معنای بهره‌برداری یا استفاده از داده‌ها و بهره‌گیری از فناوری آی‌تی برای افزایش بهره‌وری و کارآمدی، شفافیت و فسادستیزی است .

به گواه مطالعاتی که در این چند سال آخر در تهران انجام شده است، احساس هویت و تعلق محلی میان شهروندان بسیار پایین است، همین‌طور اعتماد به مجموعه شهرداری و مدیریت شهری. به نظر می‌رسد تهرانی‌ها به شهر خود پشت کرده‌اند یا از آن ناامیدند. شما برای برگرداندن روی مردم به شهر چه برنامه‌ای دارید؟
همان‌طور که گفتم، مسائل تهران در‌هم‌تنیده و پیچیده هستند. نمی‌توانیم از روش‌هایی که قبلا استفاده می‌کردیم، باز هم استفاده کنیم. همان‌طور که نمی‌توانیم چیزهایی را که قبلا داشتیم، تخریب کرده و جای آن چیز تازه‌ای نداشته باشیم، کل پاسخ من به سؤال شما در طرح «بازآفرینی شهری» تعریف می‌شود، در بازآفرینی شهری همه کنشگران و ذی‌نفعان و دخیلان در توسعه شهر به طور کامل دیده شده و تعامل آنها با هم تعریف شده است، سیاست‌گذاران، سازمان‌های مردم‌نهاد، بخش خصوصی، شهروندان و ساکنان در قالب یک تقسیم کار مشترک باید با هم ایفای نقش کنند و این ایفای نقش‌ها باید به گونه‌ای پیش رود که مردم در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری آن نقش داشته باشند .

در برنامه بازآفرینی شهری «مرکز توسعه محله» و «نهاد توسعه محله» دیده شده است. دستور کار این مراکز توسعه محله‌ای و پایش آن است. این یک تجربه جهانی است که سازمان‌ ملل آن را معرفی کرده، در کشورهای مختلف اجرا شده و در ایران هم مطالعه و بومی شده است و قابلیت اجرائی دارد. نکته این است که خود شهرداری باید بپذیرد که کار را براساس اجتماعات محلی تعریف کند. اگر تعامل با نهادهای مختلف و قشرهای مختلف مردم درست تبیین و اجرا شود، قابل تحقق است. البته یک تغییر نگرش و یک تغییر پارادایم بزرگ برای مدیریت شهری است. اگر بخواهید به سمت بازآفرینی شهری با رویکرد محله‌محوری برویم، با لحاظ همه نیازهای مردم برویم باید همه گروه‌های شهروندی را در آن ببینیم. این سازمان‌دهی در نهایت هم می‌تواند احساس اعتماد را زنده کند و هم مشارکت‌جویانه است و در نهایت ضامن تعلق محله‌ای و احساس هویت است .

اما توجه داشته باشید که در سه سال نمی‌توان تهران را از این‌رو به آن‌رو کرد؛ ولی می‌شود در این مسیر گام نهاد و همیشه این شروع است که سخت است. اگر کاری را با وجود سختی‌ها درست شروع کنیم، با بودن یا نبودن ما نیز پیش خواهد رفت .

آقای حسینی شما اولین نفری نیستید که از مشارکت شهروندان و جلب اعتماد آنها حرف می‌زنید، چرا فکر می‌کنید شما می‌توانید این راه را بروید درحالی‌که دیگران هم می‌خواستند و نتوانستند؟

به‌خاطر اینکه تجربه این اقدامات را پیش‌تر داشته‌ام. زمانی‌ که استاندار سیستان‌وبلوچستان بودم، محله‌هایی در زاهدان داشتیم که از محله‌های حاشیه‌ای زاهدان بود به اسم محله شیرآباد و کریم‌آباد. این محلات بافت‌های ناپایدار و فرسوده و غیرقابل‌دسترسی داشتند. در دوره‌ای که استاندار بودم، با حمایت UNDP و همکاری دکتر پرویز پیران یک محله‌ای را که به دلیل نفوذناپذیری حتی امکان تخلیه زباله هم نداشت با همکاری شهرداری و مردم و دستگاه‌های عمرانی؛ مثل بنیاد مسکن و وزارت راه، تبدیل به محله‌ای متفاوت کردیم. حتی در این محلات، مردم شهردار محلی انتخاب کردند، بافت را بازآفرینی کردند، خانه‌ها سند گرفتند و راه‌ها تعریض شدند، خود مردم هم تصمیم می‌گرفتند و شهرداری فقط نظارت خودش را بر این روند داشت و هماهنگی‌ها را انجام می‌داد. وقتی نمایندگان UN بعد از اجرای طرح برای بازدید آمدند، فکر کردند به‌اشتباه به منطقه دیگری آمده‌اند. بنابراین می‌شود، ولی مدیریت هماهنگ و اراده می‌خواهد، خود مردم هم تمایل دارند که مشکلات با نظر و مشارکت خودشان حل شود. ما ظرفیت و دانش بومی و تجارب زیست جمعی مردم را برای حل مشکلاتشان نادیده می‌گیریم و از آن کمتر استفاده می‌کنیم .

بودجه سال 97 شهرداری تهران با 17 هزار و 500 میلیارد تومان بسته شده، ولی این مجموعه با بیش از 52 هزار میلیارد تومان بدهی و 35 هزار میلیارد تومان پروژه‌های نیمه‌تمام روبه‌روست که میزان بدهی‌ها در چهارسال آینده به بیش از 85 هزار میلیارد و پروژه‌های نیمه‌تمام نیز به بیش از 42 هزار میلیارد تومان بالغ خواهد شد. بنابراین درنظرگرفتن منابع درآمد پایدار که شهرداری در شرایط کنونی از آن بی‌بهره است، برای این مجموعه حیاتی است. برنامه شما برای این بخش چیست؟

تقویت منابع درآمدی شهر تهران و ایجاد منابع درآمدی پایدار در گرو توسعه اقتصاد شهر است. اقتصاد پویای شهری، منجر به ایجاد منبع درآمد پایدار برای شهرداری خواهد شد. در این راستا ما دو محور مهم را دنبال خواهیم کرد :
«
توسعه پایدار اقتصاد محلی (مبتنی‌بر کارآفرینی و بهبود فضای کسب‌وکار)» و «تأمین منابع مالی مناسب و پایدار برای شهرداری ».
توسعه پایدار اقتصاد محلی با هدف رونق اقتصاد شهر بر پایه ظرفیت‌های محلی و منطقه‌ای و ملی است و در این زمینه راهبردهایی مانند تعیین مزیت‌های رقابتی در سطح محلی، منطقه‌ای و ملی، تعیین نقشه راه تهران در اقتصاد کشور و منطقه و کاهش هزینه مبادله در اقتصاد شهر اتخاذ می‌شود .
شهر تهران دارایی‌های فراوانی دارد؛ دارایی‌های شناخته‌شده و دارایی‌هایی که هنوز شناسایی نشده‌اند. نهادها، سازمان‌ها، بنگاه‌ها، اشخاص و افراد مختلف و ذی‌نفعان بسیاری از این دارایی‌ها بهره می‌برند و حقوق شهر و شهروندان را اعاده نمی‌کنند. حتی دولت تعهدات قانونی خود را که ناشی از بهره‌برداری از دارایی‌های تهران است و باید در قالب سهم شهرداری تهران بپردازد، با هزار اماواگر تأدیه می‌کند. آسمان تهران، معابر تهران، مناظر شهری، فضاهای عمومی، محیط زیست، ابرداده‌های شهری، فضای کسب‌وکار، فرصت‌های سرمایه‌گذاری و مشارکت‌پذیری، حتی بازارهای مالی و سهام‌داری شهری، بازار بدهی و روش‌های نوین و خلاقانه ایجاد و انباشت ثروت عمومی برای شهر همه‌وهمه دارایی‌های تهران‌اند که باید از آنها به‌عنوان منبع تأمین درآمدهای جاری و عمرانی و نیز انباشت سرمایه‌های میان‌نسلی استفاده شود.برای رسیدن به یک توسعه پایدار در اقتصاد محلی، باید رصدخانه اقتصادی شهر تشکیل و گزارش‌های منظمی در زمینه اقتصاد شهر تهیه شود، برای فعالیت‌های تولیدی پاک و دانش‌بنیان تسهیلات مناسب در نظر بگیریم و شهرک‌های کارگاهی با رویکرد اقتصاد دانش‌بنیان و استفاده از تجارب موفق جهانی مورد حمایت قرار گیرند. باید به‌جای ساختن مجتمع‌های تجاری سنتی و مال‌های شبه‌مدرن اشباع‌شده به سمت ایجاد این شهرک‌ها پیش برویم .
تسهیل شناسایی فرصت‌های کسب‌وکار توسط شهروندان با تهیه اطلس کارآفرینی و بازنگری در طرح تفصیلی شهر تهران برای حمایت از پروژه‌های گردشگری از سایر اقداماتی است که در این زمینه مثمرثمر است .
یکی از مواردی که بر تأمین منابع مالی پایدار برای شهرداری ارجحیت دارد، اصلاح ساختار بودجه‌ریزی و مدیریت منابع و مصارف است. برای این منظور یکی از رئوس کار می‌تواند بررسی و بازنگری در رئوس وظایف شهرداری باشد. این بازبینی در نهایت منجر به قانونمندی هزینه‌کرد شهرداری و در نتیجه کاهش مصارف و هزینه‌ها خواهد شد .
استقرار نظام قیمت تمام‌شده به تفکیک منطقه و سازمان، حفظ و افزایش سهم شهر تهران در دریافت مالیات، ایجاد بستر سازماندهی نیروهای داوطلب، مخصوصا بازنشستگان در محلات، جلب مشارکت سرمایه‌گذاران بخش خصوصی، واقفین، خیرین و سپردن بخشی از وظایف شهر به این افراد از سایر اقداماتی است که در زمینه رسیدن به منابع پایدار درآمدهای شهری باید در دستور کار قرار گیرد. یکی از منابع مهم درآمدهای پایدار شهری، داده‌های کلان و ابرداده‌ها و داده‌های باز برای ایجاد کسب‌وکارهای نو است که معمولا در معادلات مغفول مانده است. شهرداری تهران به واسطه وظایف خود، به منابع اطلاعاتی عمومی مهمی از شهروندان دسترسی دارد که می‌تواند با مدیریت مناسب این اطلاعات، منابع درآمدی مناسبی را به خود اختصاص دهد. این اطلاعات کلان می‌توانند در زمینه هوشمندسازی شهر تهران نیز استفاده شوند .

با توجه به تجربه آقای نجفی و فشارهای مختلف گروه‌های ذی‌نفع و منتفع در شرایط موجود، شما فکر می‌کنید تا چه حد برای اجرای برنامه‌های خود توان مقاومت دارید؟

اگر بخواهیم روش‌های خود را اجرا کنیم، طبیعی است که با فشار و هجمه مواجه بشویم؛ اما مهم این است که چگونه می‌توان تعامل کرد. اگر فشارها و انتظاراتی که مطرح می‌شود از جنس منافع شخصی یا گروهی باشد، شهردار حق ندارد حق شهر و شهروندان را واگذار کند. باید بین تقاضاها تفکیک قائل شویم. اگر تقاضاها صرفا زمینه اختلاف روش‌ها و سیاست‌ها باشد، می‌توان تعامل کرد و باید در فضایی شفاف و نظارت‌پذیر با همه ذی‌نفعان و کنشگران گفت‌وگو کرد. نباید شهرداری را وارد جنجال‌های سیاسی کرد. باید سعی کنیم آرامش بر فضای مدیریت شهری حاکم شود. شهر را باید با خرد جمعی و با درنظرگرفتن سلایق مختلف اداره کرد. من اهل تعامل هستم، ولی اهل معامله نیستم و در برابر فشارهای خاص گروه‌های خاص که منجر به ضایع‌شدن حقوق شهروندان شود، کوتاه نخواهم آمد .