پارس بررسی میکند:
کرسی آزاد اندیشی در کمیته امداد بدون هیچ سند آماری و علمی
هیچ سند آماری و علمی مبنی بر افزوده شدن بر حجم و وسعت فقر در سال های پس از پیروزی انقلاب وجود ندارد. برعکس امارها همگی نشان می دهد که پس از انقلاب فقر مطلق از بین رفته و فقر نسبی کاهش یافته است.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- علی رضا خدابخشی- رئیس کمیته امداد گفته است: «الف: درمان اصلی و ریشهای فقر و محرومیت در گروی رشد اقتصادی است.
ب: علیرغم همه موفقیتهای نظام مقدس جمهوری اسلامی در طول سالیان گذشته، به حجم و وسعت فقر افزوده شده است.
ج: کمیته امداد جای حقوقبگیر دائمی نیست در واقع یک نهاد درمانگاهی و اورژانس اجتماعی است که برای توانمندسازی و خروج از فقر تعریف شده است.
د: کار مستضعفان اصولاً طبق فرمایش قرآن و احادیث توسط مردم باید حل شود و این از سیاستهای اصولی و خدشهناپذیر در دوره جدید کمیته امداد است.»
4 گزاره فوق الذکر همگی غلط است. هر 4 غلط را جداگانه شرح می دهم:
الف: هیچ رابطه ای میان رشد اقتصادی و فقر وجود ندارد. فقر بر دو گونه است: فقر مطلق به معنای نداشتن حداقل های معیشت است و فقر نسبی به معنای شکاف و فاصله میان طبقاتی است که فقر مطلق ندارند. برای فهم این موضوع به یک مثال بسنده می کنم خانواده ای را در نظر بگیرید که پدر خانواده یک میلیون تومان درامد دارد. بی عدالتی پدر ممکن است موجب شود یکی از فرزندان از حداقل های معیشت برخوردار نباشد! رفع فقر این فرزند الزاما با افزایش درامد پدر خانواده به 2 میلیون تومان برطرف نمی شود چرا که مناسبات ناعادلانه گذشته می تواند باز هم ادامه یابد. ضمن اینکه رفع فقر ان فرزند با همین درامد یک میلیونی هم ممکن است کافی است که نحوه توزیع این درامد در خانواده تغییر کند. به عبارت دیگر رشد اقتصادی برای رفع فقر نه شرط لازم است و نه شرط کافی! تنها یک حالت را می توان در نظر گرفت که رشد اقتصادی برای رفع فقر لازم باشد و ان حالتی است که درامد پدر برای تامین معیشت افراد خانواده کفاف ندهد، مثلا پدر یک خانواده 4 نفره یک میلیون تومان درامد داشته باشد اما حداقل معیشت برای هر نفر سیصد هزار تومان باشد. یعنی این خانواده جمعا دویست هزار تومان کسری داشته باشد. این حالت در تاریخ معاصر ایران هیچگاه رخ نداده است که اقتصاد کشور کفاف شهروندان را ندهد. به عبارت دیگر علت تامه فقر در اقتصاد ایران، بیماری مزمن توزیع درامد است.
ب: هیچ سند آماری و علمی مبنی بر افزوده شدن بر حجم و وسعت فقر در سال های پس از پیروزی انقلاب وجود ندارد. برعکس امارها همگی نشان می دهد که پس از انقلاب فقر مطلق از بین رفته و فقر نسبی کاهش یافته است. از جمله این امارها ، امار افرادی است که تحت پوشش کمیته امداد هستند. در مفهوم «از بین رفتن فقر مطلق در ایران» به یک نکته باید توجه کرد که این مفهوم به معنای این نیست که نمی توان مواردی از فقر مطلق یافت! که البته می توان، اما همین افراد با کوچکترین پیگیری در دیوانسالاری مزخرف جمهوری اسلامی به حداقل های معیشت همچون تحصیل، بهداشت، درمان، خوراک و پوشاک دست می یابند.
در مورد فقر نسبی پس از انقلاب هم می توان به شاخص ضریب جینی و همچنین جمعیت طبقه متوسط اشاره کرد که هر دو از بهبود خبر می دهند.
افزوده نشدن حجم و وسعت فقر در سال های پس از انقلاب به معنای عقب ماندن از عدالت نیست! رفع فقر مطلق، و کاهش رخ داده در فقر نسبی، پایین تر از سطح مطالبات مردم درباره اجرای عدالت است و همین امر موجب شده است که باوجود برخورداری همه مردم از حداقل های معیشت، عموم مردم به حق از این وضعیت باز هم ناراضی باشند.
ج: بخشی از مستمری بگیران کمیته امداد کسانی هستند که ارتباط انان بطور دایمی با اقتصاد و اشتغال قطع شده است مثلا از کارافتادگان، بیماران لاعلاج و سالخوردگان. اگر روزی مشکل اشتغال و بیکاری در کشور به صورت کامل حل شود این عده باز هم شاغل نخواهند شد چرا که توانایی کار کردن ندارند. اینان همان حقوق بگیران دایمی کمیته امداد خواهند بود که نه از سر لطف بلکه مطابق حقی که خدا برای انان تعیین کرده است حکومت اسلامی موظف به تامین معیشت انان است. البته این مهم منافاتی با توانمندسازی افراد دیگر ندارد.
د: تامین حداقل معیشت در جامعه اسلامی از اولین وظایف حکومت و ولی امر است. چه به لحاظ مدیریت و چه به لحاظ تامین منابع مالی لازم برای این امر مهم. بدیهی است که کمک گرفتن از مردم هم می تواند و خوب است که وجود داشته باشد اما تضمین حداقل معیشت برعهده حکومت اسلامی است، چه مردم کمک بکنند و چه کمک نکنند!
ارسال نظر