به گزارش پارس ، این مترجم در گفت وگو با ایسنا، درباره دلایل اقبال خوانندگان ایرانی به آثار ترجمه گفت: من فکر می کنم این موضوع علت های مختلفی داشته باشد و بررسی همه جوانب آن کار جامعه شناسان است. ترجمه ادبیات که بحث ماست، از دوره مشروطه جذابیت خاصی داشته، چون خوانندگان را با فرهنگ ها و جهان های مختلف آشنا می کرده است و چون اکنون تنوع فرهنگ بیش تر شده، به این جذابیت اضافه شده است. برای مثال، من از ترینیداد که جزیره ای کوچک در دریای کارائیب است، چهار اثر از نایپل ترجمه کرده ام. ۱۰ سال قبل هم شاعری از این جزیره که یک میلیون جمعیت دارد، برنده جایزه نوبل شد و همین سبب می شود خواننده علاقه مند شود که بداند مردم دیگر کشورها چگونه زندگی می کنند.

او افزود: عامل دیگری که در سال های اخیر خصوصا در هفت - هشت سال گذشته، در اقبال مخاطب به ادبیات ترجمه نقش داشته، گرفت و گیری است که در نگارش ادبیات خصوصا نگارش رمان دیده می شود. هم مردم ما نسبت به برخی از موضوعات حساسیت دارند و هم سازمان خاصی است که در مورد آثار آن قدر سعه صدر و تحمل نشان نمی دهد که از موضوعات کوچک بگذرد. آن قدر باید و نباید در کار نویسنده و رمان نویس ایجاد می شود که خوانندگان از آثار نویسندگان باسابقه هم دلسرد می شوند.

غبرایی با اشاره به وضعیت ادبیات بومی کشور عنوان کرد: اکنون تولید ادبیات در کشور در حداقل ممکن است. گاه این پرسش مطرح می‎ شود که چرا ادبیات ما جهانی نمی شود؟ این سؤال به نظر من بی پایه است، زیرا اگر بگذاریم ادبیات نوشته شود، تنوع به وجود می آید و ادبیات ما به سمت جهانی شدن می رود.

او در ادامه افزود: من چند نویسنده را می شناسم که وقتی اثر آن ها به مشکل برخورده و امکان چاپ پیدا نکرده، کار نوشتن را رها کرده اند و به حرفه های دیگر پرداخته اند. آدم های بسیاری با این شرایط در کشور ما هستند و وقتی جلو استعدادها گرفته می شود و یا به سمت کارهای دیگر هدایت می شوند، ما کارهای خوب را نخواهیم داشت و وقتی دل و دماغ برای نگارش آثار نباشد، ادبیات خواندنی هم خلق نمی شود.

غبرایی در پایان تأکید کرد: ما هم نویسنده بااستعداد در کشور داریم و هم دستمایه های فراوان برای نوشتن، اما قبل از هر چیز باید مانع و مشکل نوشتن از سر راه برداشته شود.