پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- امیر مسروری- نیکی هیلی نماینده امریکا در سازمان ملل با نمایشی که رئیس تشکیلات کنترل تسلیحات آمریکا آن را احمقانه خواند، ایران را متهم ساخت به یمن سلاح ارسال کرده است. نکته‌ای که معلوم نیست هیلی از کجا به آن استناد می‌کند. هیلی در شرایطی این ادعا را می‌کند که بیش از هزار روز یمن در محاصره کامل قرار دارد. بعیدی نژاد سفیر ایران در انگلیس از هیلی خواست تا مشخص کند ایران کی چنین سلاح‌هایی به یمن ارسال کرده درحالی‌که یمن هزار روز به گزارش سازمان ملل در محاصره کامل قرار دارد. اما سؤال اینجاست ، این نمایش که از نگاه بسیاری از تحلیلگران امنیتی و سیاست خارجی آمریکا احمقانه و مضحک بود چرا راه افتاد. در جواب باید به نکات زیر اشاره کرد:

الف) شکست ائتلاف عربی آمریکایی در برابر محور مقاومت

آمریکا از آغاز بحران داعش دو ائتلاف در منطقه تشکیل داد. ائتلاف اول به رهبری خودش در عراق و سوریه با عنوان ائتلاف بین‌المللی مبارزه با تروریسم و داعش تشکیل شد و  هدف‌گذاری خود را مبارزه با داعش اعلام کرد؛ در شرایطی که اسناد نشان می‌دهد این ائتلاف چیزی جز کمک به داعش دستاوردی دیگر نداشت. بمباران مناطق زیرساختی سوریه و عراق، بمب باران نیروهای مرکزی دولت عراق و سوریه، بمب باران و ره‌گیری عناصر فرماندهی محور مقاومت و از همه مهم‌تر فراری دادن فرماندهان داعش در بسیاری از مناطق تحت محاصره بخشی از فعالیت این ائتلاف از زمان تشکیل تا به امروز بوده است. در کنار آن به موضوعاتی چون شکست مفتضحانه این ائتلاف در برابر محور مقاومت عملاً محور مقاومت را بر این ائتلاف پیروز ساخت.

ائتلاف دوم در ریاض با عنوان ائتلاف عربی – آمریکایی شکل گرفت. ترامپ و ملک سلمان به دور یک میز باهم پیمان بستند تا علیه ایران متحد شوند. اتحادی که سرانجامش 400 میلیارد دلار سرمایه برای آمریکا رقم زد و پول نفت عربستان را به جیبِ دولت آمریکا منتقل ساخت. عمر این ائتلاف به هفته هم نکشید. پس از دو روز از تأسیس این ائتلاف یکی از اعضای شرکت‌کننده با رد ادعای عربستان در رهبری جهان عرب، ملک سلمان را متهم به رفتار فرقه‌ای کرد. قطر که تا دیروز در یک میز با عربستان می‌نشست، به دشمن عربستان تبدیل و عملاً شاخه شونه کشیدن‌ها برای یکدیگر موجب نابودی این ائتلاف شد. هر دو ائتلاف به وضع فجیعی از بین رفت و با انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به قدس شریف، تمام زحمات این ائتلاف‌ها برای متهم‌سازی ایران، به یک اجماع ضدآمریکایی تبدیل شد و جهان اسلام در کنار محور مقاومت، آزادسازی فلسطین را از لوث اسرائیل خواستار شدند. به‌واقع هر آنچه آمریکا کاشت، طوفانی شد علیه خودش و به‌سوی واشنگتن برگشت .

ب) اجماع سازی جهانی علیه ایران

دکتر ظریف وزیر خارجه‌مان در پیام توییتری ماهیت این اقدام نمایشی هیلی را منتشر ساخت. وی در این پیام اقدام هیلی را با رفتار پاول در سازمان ملل برای حمله به عراق مقایسه کرد و آن را خطای اطلاعاتی آمریکا برشمرد. اگر تحلیل دکتر ظریف درست باشد، امریکا دنبال اجماع سازی علیه ایران برای یک فشار سنگین نظامی و امنیتی است و نباید از کنار آن به‌راحتی عبور کند.

آمریکا در پرونده هسته‌ای تمام تلاشش را انجام داد اما نتوانست این اجماع را به وجود بیاورد. ورود به حوزه دفاعی کشور و افزایش فشار به ایران، فاز جدید سیاست خارجی آمریکا است و به دلیل حساسیت این بخش با امنیت کشور می‌توان موجب تضعیف و درنهایت یک جنگ را علیه ایران به دنبال داشته باشد. در اینجا باید عوامل بازدارندگی که می‌تواند بر ضد اجماع سازی جهانی کمک کند بی اندیشیم. آمریکا عوامل بازدارندگی ایران را خوب می‌داند.

صنایع موشکی:

صنایع موشکی و دفاعی اعم از موشک‌های کوتاه برد، بلند برد و برد متوسط در کلاس‌های فراوان ذخیره استراتژیک کشور هستند و طرف‌های غربی خوب می‌دانند چه پایگاه‌هایی در چه سطحی از اهمیت در نقطه تیررس این موشک‌ها قرار دارند. به‌ویژه هر نوع تجاوز علیه ایران به‌پای صهیونیست‌ها نوشته می‌شود و این تل‌آویو و حیفا است که در تیررس موشک‌های نقطه زن قرار می‌گیرند.

نیروهای محور مقاومت:

دشمنان خوب می‌دانند بیش از صد لشگر و تیپ در عراق، حزب‌الله لبنان، نیروهای مقاومت در سوریه(فاطمیون، زینبیون، حیدریون، حضرت باقر و...)، چند  میلیون نفر در یمن در قالب انصار الله و نیروهای نظامی ایران به چه معناست. هر جنگی علیه ایران به‌طور قطع این نیروها را درگیر خود می‌کند و اتش آن غیرقابل مهار است. توان نظامی امریکا و متحدانش در منطقه، توان مقابله و جنگ متقارن نیست و حتی در قالب جنگ نامتقارن هم نیروی انسانی آمریکا توان رزمی مناسبی ندارد.

تنگه هرمز و باب المندب:

هر نوع جنگی علیه ایران، قطعاً موجب بسته شدن قطعی تنگه هرمز، شاه‌راه اقتصادِ نفتی جهان است. تبعات این بسته شدن قطعاً به یمن به‌عنوان حامی سیاسی ایران می‌رسد و می‌تواند موجب سناریو مشابه در باب المندب باشد. به عبارت دیگر انرژی جهان با یک بحران مواجه می‌شود که غیرقابل تصور است.

تمام این موضوعات را آمریکا خوب می‌داند، اما نمایش مضحکانه ی هیلی در جهان بیش از آنکه یک کنش ضد ایرانی باشد، یک اقدام برای نابودسازی منافع آمریکا در منطقه است. البته دستگاه دیپلماسی کشور باید هوشیار باشد تا در ظرف بین‌المللی جنایت آمریکا علیه جهان را افشا کند.