زنی که یک جنبش شد +تصویر
آمنه صدر که محصول چنان محیط و فضای متلاطمی بود، پس از تحصیل در سطوح مختلف حوزوی نزد روحانیون ارشد خانوادهاش، در سنین جوانی به یکی از نویسندگان و شعرای خوشذوق و خوشقریحه عراقی بدل شد.
به گزارش پارس به نقل از زنان پرس، کشور عراق و شیعیان آن که اکثریت جمعیت این کشور را تشکیل می دهند، پس از جنگ جهانی اول سال های بسیار سختی را گذراندند. سه واقعه خونین جنبش جهاد (۱۹۱۴ میلادی) ، قیام نجف (۱۹۱۸ میلادی) و انقلاب ۱۹۲۰ میلادی ضربات سهمگین سیاسی، اجتماعی و روانی بر مردم این کشور وارد کرد. با استقرار نسبی ثبات و آرامش در عراق پس از تشکیل حکومت سلطنتی، شیعیان و حوزویان عراق به ویژه حوزه نجف مجبور به حاشیه نشینی و دوری از سیاست شدند. آنها به نخستین پادشاه عراق جدید و مستقل تعهد داده بودند که در امور سیاسی و حکومتی دخالت نکنند. با این حال، شهر و حوزه کاظمین مقاومت بیشتری در برابر فشار حاکمان جدید بغداد از خود نشان داد و در طول سالیان مقاومت در برابر اشغال گری بریتانیا نیز اهالی و روحانیون این شهر فعالیت چشمگیری علیه اشغالگران داشتند. آمنه صدر در چنین فضایی به سال ۱۳۵۶ قمری (۱۳۱۶ شمسی و ۱۹۳۷ میلادی) در شهر کاظمین متولد شد. همان سال در تکریت، شهری بالاتر از کاظمین، صدام حسین به دنیا می آید. نظامی سیاستمداری که ۴۳ سال بعد قصد جان آمنه (بنت الهدی) و برادرش آیت الله سید محمد باقر صدر را کرد و این دو مانع بزرگ را از سر راه خود برداشت تا اهداف بلندپروازانه خود را بهتر و سریع تر پیگیری کند.
آمنه صدر که محصول چنان محیط و فضای متلاطمی بود، پس از تحصیل در سطوح مختلف حوزوی نزد روحانیون ارشد خانواده اش، در سنین جوانی به یکی از نویسندگان و شعرای خوش ذوق و خوش قریحه عراقی بدل شد. مقالات وی در کنار مقالات برادرش و دیگر علما و روحانیون فعال حوزه های عراق همچون علامه سید مرتضی عسکری، شهید سید محمدباقر حکیم، سید محمدحسین فضل الله و شیخ باقر شریف القرشی در نشریه « الأضواء» منتشر می شد، در حالی که آمنه در زمان انتشار این مقالات فقط ۲۴ سال داشت و این نشان از فضای با نشاط در میان زنان و دختران شیعه عراقی در سال های پیش از ظهور حزب بعث دارد. از آمنه صدر که مخاطبانش او را بیشتر به نام « بنت الهدی» می شناختند، مقالاتی همچون « نظر زن در ازدواج» ، « جایگاه زن شایسته در نگاه امام صادق (ع) » و « زن و فرهنگ» در سال ۱۳۸۰ قمری (۱۳۳۹ شمسی) در ستون ثابت « صوت المرأة المسلمة» در نشریه الأضواء منتشر شده است. در آن زمان، مرجعیت شیعه بر عهده آیت الله العظمی بروجردی در قم بود که آخرین ماه های حیات خود را سپری می کرد و در نجف که محل فعالیت بنت الهدی صدر و برادرش شمرده می شد، آیت الله العظمی سید محسن حکیم زعامت حوزه نجف را بر عهده داشت.
هجوم امواج اندیشه های غربی به کشورهای اسلامی و به ویژه عراق پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی شدت گرفت و کشور عراق نیز که به اشغال بریتانیایی ها درآمده بود، به یکی از اهداف اصلی اجرای برنامه های فرهنگی و آموزشی غربی ها تبدیل شد. انگلیسی ها با شتاب و کوشش تمام تصمیم گرفتند تا نظام آموزشی عراق را دگرگون کرده و تحصیل دختران و زنان را در مدارس و دانشگاه های جدید تسهیل کنند. نیروهای مذهبی عراق به ویژه در مناطق شیعه نشین، از زمان رخداد مشروطه در ایران و عثمانی به سمت تأسیس مدارس جدید گرویده بودند و آخوند خراسانی و دیگر مراجع وقت از این اقدامات پشتیبانی می کردند. هرچند بعدها به دلیل غلبه تعالیم غربی و گسترش فرهنگ اروپایی در میان دانش آموختگان این مدارس، نگرش منفی در برخی روحانیون و علما از جمله میرزای نائینی نسبت به این مدارس پدیدار شد.
بنت الهدی صدر جوان، که تحصیلات حوزوی خود را تا مدارج بالایی ادامه داده بود، همزمان با نویسندگی و شاعری در تأسیس و اداره مدارس دخترانه « الزهراء» مشارکت فعال داشت و از چنین پتانسیل مهمی غفلت نکرد. تلاش وی همچون دیگر چهره های حوزوی عراق بر این بود که از هویت مذهبی خود و دیگر زنان عراقی در برابر موج غرب گرایی و غرب زدگی در میان دختران جوان دفاع کند. او از ابزارهای ادبی همچون شعر و داستان مدد می گرفت تا زنان را به هویت و جایگاه دینی خود واقف کند و از نهاد « خانواده» به عنوان یک « مطلوب دینی» دفاع نماید.
عناوین کتاب های غالبا داستانی بنت الهدی می تواند گویای دغدغه های این بانوی عراقی در سال های دهه شصت و هفتاد میلادی باشد: در جستجوی حقیقت، خانه گمشده، دیدار در بیمارستان، دو زن و یک مرد، شخصیت زن مسلمان، فضیلت پیروز است، سختی و فراخوانی، بر بلندی های مکه، زن در کنار پیامبر، ملاقات با عروس، داستان انتخاب همسر، ای کاش می دانستم، آخرین هدیه.
بنت الهدی در مقاله « نظر زن در ازدواج» به رنج هایی اشاره می کند که زنان در جامعه عراق از ناحیه بدرفتاری مردان تحمل می کنند و این بدرفتاری ها و ستم ها به اسلام نسبت داده می شود. وی خطاب به زنان می گوید که این رفتارها و تضییع حقوق زنان با « روح اسلام و تعالیم حکیمانه آن» بیگانه است و خود وی نیز چنین ستم هایی را بر زنان و دختران احساس کرده است.
بنت الهدی صدر که از یک خاندان روحانی صاحب نام حوزه برخاسته بود، از رفتار « استبدادی» برخی مردان که قصد دارند سرنوشت دختران و زنان خود را بدون مشورت با آنان و طبق امیال خود رقم بزنند، به شدت انتقاد کرده و به زنان یادآوری می کند که اسلام برای نابودی ظلم و مجازات ظالمین آمده و نه برای ایجاد یک نسل تحت ستم. به عقیده بنت الهدی، اسلام بر خلاف سایر اقوام شرق و غرب که جایگاه تحقیرآمیزی برای زنان در نظر می گرفتند، مردان را در کنار زنان قرار داده و حقوق اجتماعی آنها را در نظر گرفته است.
بنت الهدی صدر در مقاله « زن و فرهنگ» نیز با اشاره به « هجوم فرهنگ بیگانه به کشورهای اسلامی» ، از محسنات مادی تمدن غرب سخن گفته و در عین حال بر ضرورت حفظ هویت دینی در برابر هجوم این فرهنگ « استعماری» تأکید کرده است. وی در داستان هایی که نوشته است، نیز به برخی عادات غلط میان زنان اشاره کرده و با زبان هنر درصدد اصلاح آنها برآمده است.
به عنوان نمونه در داستان « ملاقات با عروس» به برخی عادات و رسوم بیهوده و پرهزینه در مراسم عروسی اشاره می کند که تنها به اتلاف وقت و صرف هزینه های گزاف منجر می شده اند. یا در داستان « انتخاب همسر» می بینیم که بنت الهدی به جوانان توصیه می کند که در ازدواج به دنبال شریک زندگی باشند و نه شریک تجاری، و از نگاه مادی به مسأله ازدواج بپرهیزند.
در دو داستان « فضیلت پیروز است» و « دو زن و یک مرد» نیز به خودباختگی فکری و اخلاقی جوانان و زنان در برابر فرهنگ غرب اشاره شده و چهره ای منفی از این خودباختگی در حیات اجتماعی مردم عراق به تصویر کشیده می شود.
در داستان « در جستجوی حقیقت» نیز وی به رابطه میان علما و جوانان اشاره می کند و تلاش های خیرخواهانه و اجتماعی این عالم دینی را که بی شباهت به برادرش آیت الله سید محمدباقر صدر نیست به تصویر می کشد. وی این داستان را در سال ۱۹۷۹ یعنی یک سال پیش از شهادت خود و برادرش نوشته است.
بنت الهدی صدر در آثار داستانی خود تنها به مسائل و معضلات اخلاقی و اجتماعی جامعه عراق نپرداخته و نگاهی هم به مشکلات جهان اسلام دارد. او داستان « آخرین هدیه» را درباره زنی نوشته که همسرش در جنگ کرامه علیه صهیونیست ها به شهادت می رسد. وی در این داستان، کاراکتری تأثیرگذار و پویا از شخصیت یک زن مسلمان ارائه کرده است.
« دیدار در بیمارستان» آخرین اثر داستانی بنت الهدی صدر است که مدتی پیش از شهادتش نوشته است و در آن به رابطه پزشکی با ایمان مذهبی پرداخته و از جدال های فکری میان مؤمنان و تجربه گرایان و شکاکان سخن به میان آورده است.
آمنه صدر که اکنون به نام بنت الهدی مشهور است؛ (نامی که خود به عنوان نام مستعار کتب، مقالات و اشعار خود برگزیده بود) در سال های پایانی عمرش علاوه بر فعالیت های آموزشی، مطبوعاتی، ادبی و خیریه، قدم در راهی گذاشت که خود در یکی از مقالاتش در دو دهه پیش از شهادتش پیرامون جایگاه نوین زن در دوره اسلامی از آن سخن گفته بود. وی در آن مقاله که در ستون ثابت متعلق به وی با عنوان « صدای زن مسلمان» در نشریه الأضواء منتشر شد، به ارتقای جایگاه اجتماعی و حضور مؤثر زنان در جنگ ها و فعالیت های جهادی اشاره می کند و در چند سال پایانی عمر ۴۳ ساله اش همپای برادرش به مقابله با استبداد صدام حسین برخاست و زنان و مردان عراقی را علیه حکومت بعثی تهییج کرد.
گفته می شود که صدام حسین پس از بازداشت و شکنجه آیت الله سید محمدباقر صدر و خواهرش بنت الهدی در فروردین سال ۱۳۵۹ شمسی، دستور قتل آنها را صادر کرد تا مانع از تکرار جنبشی نظیر انقلاب اسلامی ایران در عراق شود.
همچنین احتمال دارد که وی با اعدام این دو چهره تأثیرگذار و فعال شیعی، قصد آماده سازی برای حمله به ایران در شهریور همان سال را داشته و این دو مانع را به منظور جلوگیری از هرگونه اعتراض داخلی به حمله به ایران از میان برداشته باشد.
ارسال نظر