خاطرات رانندگی مهراوه شریفی نیا/ یکى از بزرگ ترین آرزوهاى نوجوانى من رانندگى بود
"کیمیا" ی محبوب قاب جادویی تلویزیون و لیلای کوچک و شیرین فیلم نوستالژیک "دزد عروسک ها" برایمان از خاطرات ١٨ سالگی می گوید؛ زمانی که تمام شوق و ذوقش گرفتن گواهینامه و نشستن پشت فرمان ماشین مادر هنرمندش بود.
به گزارش عصر ایران به نقل از سایت پلیس راهور مهراوه شریفی نیا، بازیگر محبوب سینما و تلویزیون که بازی تاثیرگذار او در نقش مهشیدِ سریال "ساعت شنی" و معصومهء "زیر پوست شهر"، پس از سال ها هنوز در ذهن مخاطبان است، در گفت و گو با سایت راهور رفتارهای کلافه کننده در ترافیک شهری را نقد می کند و از خاطرات تردد در شهر و فرهنگ رانندگی در ایران می گوید.خاطراتی که خواندنشان خالی از لطف نیست...
از کی گواهینامه گرفتید؟رانندگی تان چطور است؟
- من عاشق رانندگى بودم و هستم.قبل از ١٨ سالگى یادگیری رانندگى رو شروع کردم و گاهى هم نیمه شب ها با پدر جان در جاى خلوت تمرین مى کردم.
از فرداى روزى هم که ١٨ سالم شد رفتم شهرک آزمایش امتحان دادم.آیین نامه اصلا نخوانده بودم و فکر مى کردم سریع قبول مى شوم ولى سه بار رد شدم!
شهر هم زود قبول نشدم ولى پشتکارم خوب بود، دقیقا ١٠ روز بعد از رد شدن مى رفتم براى امتحان مجدد! تا بالاخره گواهینامه را در ١٨ سالگى گرفتم.
فرداى روزى که گواهینامه ام آمد مادرم اجازه داد پشت فرمان ماشینش بنشینم.
توى سر بالایی گاندى اینقدر هول شده بودم که خاموش کردم و از بوق زدن ماشین ها گریه ام گرفت و پیاده شدم و بقیه ى راه را خود مامان نشست.این هم اولین خاطره رانندگى با گواهینامه!
ولى بعدش کم کم راه افتادم و دیگر همه جا مى رفتم.
اینقدر عاشق رانندگى بودم که به پدرم گفته بودم براى ملیکا سرویس نگیرند من صبح ها برسانمش مدرسه تا به این بهانه به من ماشین بدهند و رانندگى کنم.البته نقشه ام نگرفت و قبول نکردند!
یکى از بزرگ ترین آرزوهاى نوجوانى من رانندگى بود.
یعنى هر دخترى را که مى دیدم تنها پشت فرمان نشسته حسرت مى خوردم که چرا من جاى او نیستم!
اما به طور کلی، در رانندگی محتاطم. در جاده هم پشت فرمان مى نشینم ولى ترجیح مى دهم همراه داشته باشم.
-تخلف هم داشته اید تا به حال؟ چه خلاف هایی؟
بله تا به حال خلاف داشته ام.پارک کردن زیر تابلوى توقف ممنوع، ورود به طرح ترافیک و زوج و فرد، سرعت غیر مجاز در طبقه ى دوم پل صدر. آخر واقعا اوایل ذوق داشتم و خلوت بود و نمى شد کمتر از هشتاد تا رفت!
ولى کلا تلاش مى کنم که خلاف نکنم؛ بعضى وقت ها مجبور مى شوم.
-انتظارتان در رانندگی از مردم؟ چه توصیه ای برای فرهنگ رانندگی و ترافیک دارید؟
رانندگى با صبر و خوش اخلاقى را توصیه می کنم،
حالا فوقش پنج دقیقه دیرتر مى رسیم دیگر!
-از چه نوع رانندگی و خلاف هایی در خیابان کلافه هستید و بیشتر در خیابان ها می بینید؟
کلا عصبی بودن و بوق زدن ها خیلی بد است، فحش دادن و ...به نظرم این که بعضی ها صبر و لبخند پشت فرمان کلا یادشان مى رود خیلی بد است.
-از وسایل حمل و نقل عمومی هم استفاده می کنین؟
بله، برای رفت و آمدم از تاکسى هاى خطى و معمولى خیلی استفاده مى کنم.
ارسال نظر