«چه کسی نظر میکند به وجه الله؟»
همانطور که در آیات و روایات فوق معلوم است و در بسیاری از روایات دیگر بعینه تکرار شده است، محوری بودن مفهوم «فی سبیل الله» در همۀ آنهاست. محور این عمل نه کشته شدن که «در راه خدا کشته شدن» است. و تنها این نیت است که شهید را به این غایت قصوی که به تعبیر روایات درجهای بالاتر از آن وجود ندارد میرساند.
مرتضی روحانی نوشت:
و لا تحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون (آل عمران، آیۀ ۱۶۹)
این آیه دربارۀ چه کسانی صحبت میکند؟ چه کسانی را زنده میداند و چه کسانی را بهرهمند از رزق پروردگارشان میداند؟
«شهید».
این کلمهای است که ما غالباً به جای عبارت «مقتول فی سبیل الله» استفاده میکنیم. اگرچه که واژۀ شهید در استعمال دینیاش معنایی موسّعتر از مقتول فی سبیل الله دارد و بهاصطلاح رابطۀ بین این دو با یکدیگر رابطۀ عموم و خصوص مطلقی است که شهید اعم و مقتول فی سبیل الله اخص است اما به صورت متعارف وقتی از شهید صحبت میکنیم معنای اخص از شهید را در نظر داریم و همین معنا در نزد مردم نیز رایج است. در واقع وقتی ما از شهید صحبت میکنیم از مقتول فی سبیل الله صحبت میکنیم نه مثلاً کسی که در راه دفاع از مالش (قال رسول الله: من ارید ماله بغیر حقّ فقاتل فهو شهید. کنزالعمال، ج ۴، ص ۴۲۰) یا در راه دفاع از اهل و عیالش کشته شده باشد (امام صادق: من قتل دون عیاله فهو شهید. وسایل، ج ۱۱ ص ۹۱).
تمایز بین این دو معنا را در دین می توان از طریق احکام اختصاصی مقتول فی سبیل الله یا همان شهیدی که در میدان جهاد (خواه جهاد ابتدایی باشد خواه جهاد دفاعی) متوجه شد. کفن نخواستن و غسل ندادن و وی را به همان صورت با لباسهایی خونین به خاک سپردن مختص شهیدی است که در میدان نبرد کشته شده باشد و نه اقسام دیگر شهید.
حال مسئله این است که ملاک اصلی شهادت چیست؟
آن چیزی که از متون دینی استنباط میشود این است که جهاد بهمانند دیگر فروع دین همچون نماز و روزه و حج و امر به معروف و نهی از منکر عملی «عبادی» است. یعنی جهاد نیازمند یک نیت «قربتا الی الله» است. جهاد برای خدا و به غرض نزدیک شدن به خداست و این مهمترین خصوصیت جهاد است که ما باید در فهم جهاد و مقتول فی سبیل الله لحاظش کنیم. بر این نکته در عبارات مختلف روایی نیز تأکید شده است. بهعنوان نمونه:
رسول خدا فرمود: فوق کل ذی برّ برٌ حتی یقتل الرجل «فی سبیل الله» (خصال، ج ١، ص ۸).
امیرالمؤمنین فرمودند: إن الله کتب القتل علی قومٍ و الموت علی الآخرین و کلّ آتیه منیّته کما کتب الله فطوبی للمجاهدین «فی سبیل الله و المقتولین فی طاعته» (نهج السعاده، ج ۲، ص ۱۰۷).
امام زینالعابدین به نقل از پیامبر خدا فرمودند: ما مِن قطره أحبّ الی الله من قطره دم «فی سبیل الله» (وسائل، ج ١١، ص ٨).
امام صادق فرمودند: من قتل «فی سبیل الله» لم یعرفه الله شیئا من سیئاته (وسائل، ج ١١، ص ٩)
همانطور که در آیات و روایات فوق معلوم است و در بسیاری از روایات دیگر بعینه تکرار شده است، محوری بودن مفهوم «فی سبیل الله» در همۀ آنهاست. محور این عمل نه کشته شدن که «در راه خدا کشته شدن» است. و تنها این نیت است که شهید را به این غایت قصوی که به تعبیر روایات درجهای بالاتر از آن وجود ندارد میرساند.
لحاظ کردن این موضوع از این بابت نیست که بگوییم چه کسی شهید است و چه کسی شهید نیست، چراکه نیت فعلی انفسی است و ما هیچ راهی برای اثبات یا رد آن نداریم. بلکه اهمیت این نکته در تفسیر و فهم این فعل دینی است. اینکه جهاد در راه خدا منجر به امنیت برای مال و ناموس مردمان و در یک کلام امنیت سرزمین مسلمین میشود یک بحث است، و اینکه این جهاد باید به نیت الهی باشد حرفی دیگر.
واضح است که در این متن به مسئله شهادت از منظر دینی نگاه کردهام و این نگاه و تبیینهای آن برای شخص دیندار معنادار هست. آیا این حرف بدان معناست که اگر کسی مسلمان نبود یا دیندار نبود یا… و در راه دفاع از وطن کشته شد، کارش بیاجر و بیارزش است؟ اینچنین حرف باطلی اصلاً در این مقال نمیگنجد و مدعای این نوشته نیست. واضح است که هر مرگ قهرمانانهای بالذات بر زندگی عافیتطلبانهای شرافت دارد، از هر کیش و آیینی که باشد. اما مسئله این است که وقتی ما در ادبیات دینی از شهادت حرف می زنیم صرفاً از یک وجاهت دنیایی صحبت نمیکنیم، از مقامی صحبت میکنیم که وجه عمدهای از آن وجه معنوی و اخروی است. پاک شدن تمام گناهان شهید، امکان شفاعت و… چیزهایی است که خداوند در عوض آن نیت الهی به شهید اهدا میکند.
در نهایت میخواهم بگویم که اگرچه کشته شدن در راه امنیت، وطن، خانواده و امثالهم کار ارزشمندی است و در این ارزشمندی هیچ شک و شبههای نیست و چهبسا اگر با حقطلبی و ظلمستیزی همراه باشد دارای اجر اخروی هم باشد، اما فاصلۀ بین شهید در ادبیات دینی با قهرمانِ کشتهشده در راه وطن فاصلهای است بین یک قهرمان دنیایی و یک شفیع اخروی که امام صادق علیه السلام فرمودند: ثَلاثَهٌ یَشفَعونَ اِلَی اللهِ یومَ القیامهِ فَیُشَفِّعُهُم: الأَنبیاءُ(ع) ثُمّ العلماءُ ثُمَّ الشُّهَداَءُ. (مستدرک، ج ١١، ص ٢١)
ارسال نظر