غوغای تنی بی سر در ایران اسلامی

 تصاویر و نماهنگ ها دلخراش بود و تکان دهنده، تصویر اسارتت به دست داعش، چهره معصوم و نگاه مهربانت، وحشت قاتلت و امروز تصویر بوسه رهبر بر پیکرت.
محسن جان، برادر رزمنده ام، شهید سر از تن جدایم، دیدی همه آمده بودند برای بدرقه ات، برای خوش آمد گویی به جسم بی سرت، برای همدلی با پدرت و غمخواری با همسرت و آرامش فرزندت.
آمده بودند تا عزت و غیرت جوانان این دیار و شهادت و جسارت و شیرمردی تو و امثال تو را پاس بدارند، آمده بودند تا همگام با رهبر انقلاب غوغای حضورت را در این سرزمین با لبیک یا ابا عبدالله فریاد کنند.
قدم های کودکت و اشتیاقش برای نوازش عکست، قلبم را می فشرد، صبوری و استقامت همسرت و چشمان گریان مادرت و قد خمیده پدرت تمام وجودم را مالامال از غم می کرد.
برادر شهیدم، محسن حججی می گویند، پیکرت سر نداشت و دستانت را قطع کرده بودند، در این روزهای محرم، روضه اباعبدالله و جسم بی سرش، نگاه معصوم کودکش بر سری بر نیزه و دل فسرده خواهری برای بغل کردن دستان از تن جدای سقای کربلا در هر بار صدای طبل و زنجیر را تجسم کردم و امروز حضور جسم پاره ات و شیون و زاری هزاران زن و مرد مسلمان در تشییع پر شور پیکرت را به نظاره نشستم.
چه زیباست به امام اقتدا کردن، تن به ذلت ندادن و رنج همسر و فرزند در دل کشتن، تو شیر مردی از بیشه شیرانی، تو جوانی غیرتمند و حسینی هستی، تو افتخار این سرزمینی.
برادر شهیدم و افتخار کشورم، تو امروز به همه انسانها آموختی که زندگی چیزی جز عزت خواهی نیست و می توان به راحتی از همه چیز گذشت و زمین را در زیر بال هایت به اسارت درآورد.
از تو باید جوانان این دیار الهام بگیرند که ناموس و شرف مسلمان به هر قیمتی باید حفظ شود، تو برای اسلام و مسلمان جان دادی و فدا شدنت خونبهایی بس عظیم دارد که آن خون بها تداوم راهت توسط همه ماست.
شهد شهادت گوارای وجودت، صبوری زینب زیبنده قلب نازنین مادر و همسرت، غمخواری یتیمان مسلم همنشین قلب کوچک فرزندت.
گزارش: ناهید ابراهیمی ** انتشار دهنده: حسن کهزادیان
7177/6119