نطقهای کلیشهای
برخی مطالب حاشیهای و بعضا نامتناسب با شأن پارلمان از تریبون مجلس مطرح شده و کار بهگونهای پیش رود که یک نماینده مخالف پشت میکروفن حاضر شود و رسما اعلام کند که نباید با فلان وزیر مخالفت کرد، چراکه او از کارنامهای درخشان برخوردار است.
پرویز سروری نوشت:
با برگزاری مراسم تنفیذ و تحلیف رئیسجمهور و آغاز به کار رسمی دولت دوازدهم، این روزها دولت و مجلس شورای اسلامی سخت مشغول فرآیند رای اعتماد به وزرای پیشنهادی هستند. در این ارتباط ارزیابی کیفی نطقهای مخالف و موافق نمایندگان با وزرای پیشنهادی گویای آن است آنگونه که باید و شاید برنامهها و توانمندی وزرا مورد کندوکاو قرار نگرفته و عمده اظهارات فاقد پشتوانه کارشناسی کافی است.
در حقیقت باید گفت ما در سالهای بعد از انقلاب تقریبا کمتر دورهای را سراغ داریم که مجلس تا این اندازه ضعیف و کم جان در بررسی کابینه ورود کرده و مخالفان و موافقان از انگیزه چندان بالایی برای تاثیرگذاری بر روند آرا برخوردار نیستند. در حقیقت در شرایط کنونی چنین برداشتی در مجلس وجود دارد که نمایندگان تاثیر چندانی بر تغییر روند آرا نداشته و عملا اکثر وزرای پیشنهادی قادر به کسب رای اعتماد خواهند بود. همین موضوع باعث شده برخی مطالب حاشیهای و بعضا نامتناسب با شأن پارلمان از تریبون مجلس مطرح شده و کار بهگونهای پیش رود که یک نماینده مخالف پشت میکروفن حاضر شود و رسما اعلام کند که نباید با فلان وزیر مخالفت کرد، چراکه او از کارنامهای درخشان برخوردار است.
این موارد باعث وهن و تنزل جایگاه مجلس است. در هر دوره دولتها با نوعی بیم و رجا به رای اعتماد نمایندگان مینگریستند و تمام ظرفیتهای خود را بسیج میکردند تا بتوانند نمایندگان را متقاعد کنند که وزرای مورد نظرشان حائز شرایط لازم بوده و قابلیتهای مقتضی را خواهند داشت. اما احساس میشود که در این دوره دولتمردان هم چندان بابت وضعیت رای اعتماد نگران نیستند و خاطرجمعند که کابینه از پیش تعیین شده و رای خواهد آورد.
مجموعه این شرایط باعث شده که نمایندگان از انگیزه لازم برخوردار نبوده و همگرایی افراطی شکل گرفته منجر به آن میشود که مجلس از کارایی و کارآمدی لازم تنزل یافته و جایگاهش تضعیف شود.
به هر روی امروز در عملکرد جریانی که مدعی بود شفافیت یک اصل غیرقابل چشمپوشی است تقریبا چیزی که وجود ندارد یا کمتر به چشم میخورد اصل شفافیت است. همچنین عدم واکنش مثبت مردم نسبت به پخش مستقیم مذاکرات مجلس نیز نشان میدهد که مجلس نتوانسته نماد نظارت بر دولت را از خود بروز دهد.
نطقهای کلیشهای و غیرموثر این روزها جامعه را نسبت به مناسبات مجلس و دولت تا حد زیادی بدبین کرده است. وقتی مخالفان استدلال کافی و استحکام مورد نیاز را در نطقها لحاظ نمیکنند خیال دولت را در سر سلامت به در بردن کابینه از رای اعتماد تا حد زیادی راحت میکنند. به هر ترتیب معاونان پارلمانی دولت شرایط را به آن منعکس میکنند و چنانچه رئیسجمهور احساس کند که دولت در مرز خطر قرار دارد تلاش بیشتری کرده و لابی بیشتری را در دستور کار قرار میدهد. ارزیابی بنده این است که دولت اکنون چنین احساسی ندارد و با خونسردی خاصی فضای موجود را رصد میکند.
این موضوع بر مناسبات آتی دولت با مجلس نیز سایه خواهد انداخت. بر این اساس خیال دولت لااقل برای دوسال آینده راحت خواهد بود و وزرای آن نسبت به نظارت مجلس در حاشیه امنیت قرار خواهند گرفت. چنین مجلسی نیز عملا نخواهد توانست وظایف نظارتی خود را نسبت به دولت اعمال کند.
به هر روی در پایان باید گفت برداشت کلی آن است که دولت شرایط راحتی را پیش رو داشته و کمتر با فشار مجلس مواجه خواهد بود؛ این یعنی تضعیف بعد نظارتی مجلس و کاهش شأن و جایگاه نمایندگان آن.
ارسال نظر