پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محمد امینی رعیا- جوانان دغدغه مند و انقلابی اغلب علاقه مند هستند تا به کشور خدمت کنند و در مسیر پیشرفت، برای رفع چالش های جمهوری اسلامی ایران اثرگذار باشند. 

با این حال بعضا باورهای غلطی در ذهن این جوانان و سرمایه های کشور هست که باعث می شود امکان این اثرگذاری فراهم نشود و این برادران به کارهای دیگر مشغول شوند.

در ادامه به تعدادی از این باورهای غلط اشاره می شود:

1- ما نمی توانیم

جوان انقلابی و بسیجی تصور می کند که نمی تواند برای اصلاح کشور کاری انجام دهد؛ احساس میکند که خیلی ها دارند کار می کنند و جایی برای او نیست یا اینکه احساس می کند ساختارها پیچیده است و امکان تغییر ولو اندک ندارد. تجربه سالهای اخیر خودم و مشاهده فعالیت های دوستان خلاف این باور غلط بوده است. اگر پا به رکاب شویم و یک مسئله اقتصادی، اجتماعی یا ... کشور را دست بگیریم و پیگیر حل شدنش باشیم، قطعا نتیجه می گیریم. فقط باید مرد میدان عمل باشیم چون پیگیری مسائل کشور و حل کردن آن نیاز به عمر گذاشتن دارد و مشقات زیادی هم دارد. دقیقا مانند جنگ است که رزمنده می خواهد. 

2- اولویت کار پژوهشی است

ریشه مسائل کشور در سه چیز است: نتوانستن، ندانستن و نخواستن. مسائلی که ریشه آنها نتوانستن از جنبه مالی، نیروی انسانی، سیستمی و ... است، خیلی کم است. مسئله هایی که ریشه اش ندانستن است هم کم است؛ یعنی در عمده حوزه ها دانش کافی برای حل مسائل وجود دارد، علم تولید شده و فقط باید عمل شود. مهمترین ریشه مسائل کشور نخواستن است. یعنی عده ای در مسئولیت های مختلف به دلایل مختلف نمی خواهند در کشور کار کنند؛ یا حالش را ندارند در بهترین حالت و یا منافعشان اجازه نمی دهد در بدترین حالت. اینجا حل مسئله با پیگیری مستمر امکانپذیر است. یعنی یک نفر لازم است بیاید مسئله را بشناسد و سپس از طرق مختلف، از جمله کار رسانه ای و ترویجی و جلسه رفتن و تعامل با مسئولین و ایجاد مطالبه عمومی و ... پیگیر حل شدنش باشد. شاید بیش از 90 درصد مسائل کشور در حال حاضر در این سطح است. لذا این که کشور نیاز به کار پژوهشی و مطالعاتی صرف در حوزه های مختلف نیاز دارد، باوری غلط است.

3- ما خیلی خفن هستیم

یک باور غلط میان رفقای فعال و انقلابی، این است که ما خیلی سطحمان بالاست و این نوع کار کردن، یعنی پیگیری مسائل و الزاماتی که به همراهش دارد، خیلی دم دستی و پایین تر از سطح ماست. این رفقا چون احتمالا در بسیج دانشجویی یا یک مجموعه دیگر مسئولیت داشته اند، بعضا فکر می کنند که کار کردن مترادف است با رئیس بودن! هر کار دیگری پایین تر از سطح این برادران است. اما تجربه نشان داده است که در خیلی از موارد نیاز نیست فرد مدیر باشد تا کار پیش برود. بدون مدیر و رئیس بودن هم خیلی می شود کار برای کشور کرد اگر کسی بخواهد کار کند.

4- باید مسئولیت داشته باشیم تا کار جلو برود

بعضی تصور می کنند که برای کار کردن در کشور، باید حتما مسئولیت یک اداره یا سازمان را داشته باشند و در غیر اینصورت کار پیش نمی رود و نتیجه حاصل نمی شود. این هم یک باور غلط است. حتی در بسیج دانشجویی هم می شود کارهای بزرگی را در کشور انجام داد و به ثمر رساند. نمونه و مثالش هم زیاد است که عزیزانی بدون داشتن مسئولیت و حتی حضور در یک سازمان صاحب دسترسی، کارهای بزرگی در کشور انجام داده اند.

5- باید مجموعه جدید راه بیندازیم

بعضی تصور می کنند که باید یک مجموعه جدیدی راه بیندازیم تا بتوانیم در کشور یک کار شاخص انجام دهیم. این هم باور غلطی است و معمولا کسانی که چنین باوری دارند، از کم و کیف کار و جزئیات مهم با خبر نیستند. مجموعه راه انداختن مهمتر از همه حکمت و دانش عمیق و عملیاتی میخواهد، سپس تجربه و نیروی انسانی خبره و بعد از آن هم پول پایدار. تجربه نشان داده است که مجموعه هایی که بدون اتکا به این سه مورد راه افتاده اند، یا به زودی تعطیل شده اند یا ماموریتشان تغییر کرده است؛ این هم نتیجه اش فقط سرخوردگی کسانی شده است که می توانستند با باور صحیح تر و درست تر و نگاه واقعی تر در جای دیگر و مجموعه های موجود فعال باشند.

6- کار برای کشور یعنی کار رایگان و بی مزد

یک باور غلط برای بعضی این است که تصور می کنند کار کردن برای کشور در این سطح برای پیگیری حل مسائل، کاری است که نمی توان روی آن به عنوان یک شغل حساب باز کرد. این هم باور غلطی است. بلاخره جوان بعد از یک سنی باید ازدواج کند و شغل داشتن هم از الزامات مهم آن است. لذا قطعا کار برای کشور به معنای کار بدون مزد نیست. مجموعه هایی هستند که با این سبک و سیاق کار می کنند و جوانان انقلابی در آن مشغول به کار هستند و علاوه بر گذزان زندگی، در حل مسائل کشور نقش آفرینی می کنند. البته باید توجه داشت که قطعا با چنین فعالیت هایی کسی قرار نیست پولدار شود! نکته این است که کسی که می خواهد برای کشور کار کند، قطعا باید دغدغه اولش خدمت باشد نه حقوق و مزایا، هرچند در حد گذران زندگی این موارد هم تامین خواهد شد.

پینوشت یک: 

کشور مسائل زیادی دارد. هر جوان انقلابی و دغدغه مند برای نقش آفرینی در پیشرفت جمهوری اسلامی ایران باید یک مسئله را دست بگیرد، عمر خود را در حل آن بگذارد و آن را به ثمر برساند. با این مدل، جوانان هم کشور و شرایط کار کردن در آن را می شناسند و هم به افراد متخصص و صاحبنظر برای آینده تبدیل می شوند و مسائل هم یکی پس از دیگری به دست توانای آنها حل می شود. شرایط برای شهید باقری شدن فراهم است؛ اما با دیدگاه درست و اینکه حاضر باشیم پا در میدان بگذاریم و عمل کنیم.

پینوشت دو:

سه عنصر برای به نتیجه رساندن این قبیل کارها نیاز است. یک تمرکز بر یک مسئله، دو پیگیری مستمر آن و سه اخلاص. تمرکز باعث عمیق شدن و شناخت می شود؛ پیگیری مستمر به جلو رفتن کار می انجامد و اخلاص هم آن را به نتیجه می رساند.