به گزارش پارس به نقل از پارسینه، این روزها که قیمت هر بند کاغذ در هر روز قیمت خاصی برای خود پیدا کرده، انتشار کتاب برای ناشران به معضلی بزرگ و پیچیده تبدیل شده است. برخی فضای ایجاد شده برای انتشار کتاب را به « آوردگاه» و عرصه پیکار تشبیه کرده اند؛ عرصه ای که در مقام عمل چندان بی تفاوت از کارزار در صحنه نبرد نیست. زیرا ناشر در هر لحظه باید به مصاف رقیب و غولی برود و از پس هر پیروزی به سراغ خوان بعدی بشتابد.

کتاب که قرار بود غذای روح مردم باشد این روزها به عذاب روح ناشران تبدیل شده است. ناشرانی که در انبارهای کتاب با بارکد و برچسب منتظر نشسته اند و هر روز قیمت کتاب های خود را تغییر می دهند تا با فروش کتاب به قیمت روز بتوانند بخشی از سرمایه خود را به گردش درآورند. اگر ۸ سال پیش با ۲۰ هزار تومان به کتاب فروشی می رفتید و با چهار یا پنج کتاب شاد و خوشحال از کتاب فروشی خارج می شدید، این روزها با این مقدار پول در نهایت تنها می توانید یک کتاب بخرید و با حسرت و افسوس از اینکه چرا این کتاب را در چاپ های پیشین نخریده بودید، از کتاب فروشی خارج شوید.

اما در این شرایط هنوز هم هستند ناشرانی که آثار خود را منتشر می کنند اما در مقایسه با گذشته با تعداد ۳۰۰ یا ۵۰۰ کتاب در هر تیراژ. تعداد پایین کتاب در هر تیراژ به غیر از فروش این شائبه را در ذهن ایجاد کرده است که آیا اصلا این تعداد کتاب می توانند به کتابخانه ها راه یابند و در دسترس عموم قرار گیرند؟ برخی از ناشران تعداد پایین تیراژ کتاب را مرگ ناشران می خوانند و برخی آن را فرصتی برای ورود به عرصه نشر الکترونیک می دانند.

علیرضا رییس دانایی مدیر نشر « نگاه» که بیشتر در حوزه ادبیات و شعر به انتشار کتاب مشغول است اخیرا در مصاحبه خود با یکی از روزنامه ها عنوان کرده که ۱۵ سال پیش تیراژ برخی از کتاب هایش ۵۰ هزار نسخه بود اما این تعداد کتاب در حال حاضر به ۵۰۰ کتاب هبوط کرده است. وی درباره شرایط فعلی کتاب در ایران می گوید: حالا کار به جایی رسیده که کتاب با تیراژ ۵۰۰ نسخه روانه بازار می شود و مشتری هم شاید نداشته باشد. کاغذ گران شده، فروش به شکل عجیبی افت کرده و انبار ها آنقدر پر است از کتاب های فروخته نشده که هر چه کم تعداد تر چاپ کند به نفعش است.

وی در مقام مقایسه میزان فروش کتاب هایش در سه سال گذشته را ذکر می کند و ادامه می دهد: در فروردین ۸۹ در نشر نگاه ۴۰ هزار جلد کتاب فروختیم، سال بعد در همان موقع، ۳۰ هزار نسخه و امسال تنها ۱۲ هزار نسخه. پس به نفع ناشر است که کاغذ کمتر و سرمایه گذاری کمتری را صرف تولید کتاب کند تا سرمایه اش زود تر برگردد.

رئیسی دلیل عدم استقبال مردم از کتاب را به بی اعتمادی مردم به وزرات ارشاد نسبت می دهد و می گوید: علاوه بر مشکلات مالی، عدم اطمینان مخاطب به کتاب ها باشد. اخیرا سخت گیری ها در ارشاد بیشتر و بیشتر شده و اعتماد مردم به کتاب آنقدر کم شده که ترجیح می دهند نسخه های افستی را از کنار خیابان بخرند چون فکر می کنند ممیزی کمتری دارد.

محسن پرویز، معاون فرهنگی سابق وزیر ارشاد، نیز با اشاره به این افت تیراژ به رجوع علاقه مندان به کتابخانه ها می پردازد و با کنایه عنوان می کند: اما نکته اینجاست که آیا کتابی که ۵۰۰ نسخه از آن منتشر می شود، به کتابخانه های کشور خواهد رسید؟

یحیی ساسانی، مدیر نشر افکار، با استقبال از این وضعیت به دفاع از تیراژ پایین کتاب پرداخته و عنوان کرده: امتیاز این روش در این است که ناشر می تواند عناوین زیادی را در معرض دید مخاطب قرار دهد و اگر کتابی با استقبال مواجه شد، در چاپ های بعدی تیراژ بیشتری برای آن در نظر بگیرد. این روش را می شود یک نوع « پیش تولید» به حساب آورد و از این منظر قابل دفاع است

دکتر عطاالله کوپال استاد دانشگاه با مقایسه تیراژ میلیونی کتاب ها در کشورهای اروپایی عنوان و مقایسه آن با وضعیت تیراژ ۵۰۰ کتاب در ایران عنوان می کند که انتشار این چنینی کتاب تنها برای آن است که آثار آنها ثبت شود و یا حتی به صورت رایگان « پی دی اف» نوشته خود را در فضای مجازی در اختیار دیگران قرار می دهد. وی در خصوص چرایی این امر می گوید: این نشان از استیصال کسی دارد که برای نوشتن هر صفحه از کتابش سوزن به چشم خود زده و به قول سعدی چراغ بلاغت ذهن خود را با مرارت افروخته است.