ماجرای مذاکره "تونی بلر" با سفیر ایران در دولت احمدی نژاد + عکس
سفیر سابق ایران در اتحاد جماهیر شوروی برای نخستین بار داستان مذاکره در زمان احمدی نژاد را افشا کرد.
ناصر نوبری سفیر سابق ایران در اتحاد جماهیر شوروی در سال های ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۰ بود. قرار داد سفید بین ایران و شوروی و نامه امام خمینی (ره) به میخائیل گورباچف از وقایع مهمی بود که در دوران سکان داری وی در سفارت ایران در مسکو رخ داد.
وی در این گفتگو برای اولین بار ماجرای درخواست بوش برای گفتگو با ایران در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد را افشا کرده و می گوید: «تونی بلر به نمایندگی از کل غربی ها برای مذاکرات به عمان آمد و گفت من دوست صمیمی بوش و نماینده آمریکا و غرب برای مذاکرات استراتژیکی با ایران هستم، از طرف ایران هم اجماع حاصل شد که بنده مذاکره کنم. اتفاقا در آن زمستان کولاک و دو روز فرودگاه بسته شد. پادشاه عمان پیشنهاد کرد هواپیمای اختصاصی بفرستد تا بنده را از یک فرودگاه دیگر به عمان ببرد، اما متاسفانه ایران معطل کرد و نهایتا بعد از دو روز انتظار، تونی بلر با سرخوردگی و ناراحتی، عمان را ترک کرد.»
در زمان بوش و احمدینژاد که هر دو تندرو بودند موضوع جنگ مطرح نبود آنگاه در زمان اوباما که شعارش صلح و گفتمان دیپلماسی است مقوله جنگ می توانست اصل باشد؟ از ملانصرالدین پرسیدند وسط زمین کجاست گفت همین جا که من ایستاده ام، اگر شک دارید بروید اندازه بگیرید چون می دانست مردم امکان اندازه گیری ندارند، حالا این دوستان هم می گویند خطر جنگ را رفع کرده اند چون می دانند مردم امکانی برای تعیین آن ندارند، بنده در اینجا لازم می بینم برای اینکه مردم معیاری برای روشن شدن موضوع داشته باشند یک واقعه ای را برای اولین بار مطرح کنم: بعد از حمله بوش به افغانستان و عراق، در سال ۸۶ و در زمان دولت اقای احمدی نژاد، جرج دبیلو بوش تندرو پیشنهاد مذاکرات استراتژیکی همه جانبه غرب به رهبری آمریکا با ایران را داد و تونی بلر که مدتی بود از نخست وزیری انگلیس کنار رفته بود، به نمایندگی از کل غربی ها برای مذاکرات به عمان آمد و گفت من دوست صمیمی بوش و نماینده آمریکا و غرب برای مذاکرات استراتژیک با ایران هستم، از طرف ایران هم اجماع حاصل شد که بنده مذاکره نمایم اتفاقا در آن زمستان کولاک شد و دو روز فرودگاه های تهران بسته شد پادشاه عمان پیشنهاد کرد هواپیمای اختصاصی بفرستد تا بنده را از یک فرودگاه دیگر به عمان ببرد اما هماهنگی ها در ایران طولانی شد و نهایتا بعد از دو روز انتظار تونی بلر با سرخوردگی و ناراحتی، عمان را ترک کرد. این نشان می دهد بخاطر موقعیت ایران با آمادگی های نظامی و مردمی اش هم جمهوری خواهان آمریکا و هم دموکراتها از جنگ با ایران پرهیز دارند.
* تنشهای سیاسی ریاض و تهران پس از برجام
یکی از تحلیلهایی که برای پسابرجام وجود داشت، این بود که ایران در پسابرجام به قدرت تام منطقه تبدیل میشود و به بالاترین سطح پیشرفت دست پیدا میکند و رویکرد مثبتی در منطقه به دست میآورد. اما همزمان با اجرایی شدن توافق شاهد نشستهای جان کری و باراک اوباما با شیوخ عرب کشورهای حاشیه خلیجفارس در آمریکا بودیم و سران آمریکایی در این نشستها به کشورهای عربی عنوان میکنند: مگر نگران ارتقای ایران نیستید؛ اگر شما به امکانات خودتان برگردید و بسیج شوید، میتوان ایران را مهار کرد و اینجا است که عربستان مامور محور ستیزهجویی با ایران میشود و موضوعاتی همچون تشکیل و حمایت از تروریستهای داعش، جنگ سوریه، یمن، عراق و فاجعه منا و کشتار حجاج را ستیزه جویانه دنبال میکند.
اگر عربستان از حمایت نیویورک برخوردار نباشد یک روز هم نمیتواند بر علیه ایران، سخنی و یا اقدامی انجام دهدعربستان که نوچه و نوکر آمریکاست با محوریت قرار دادن حمایتهای آمریکا به دنبال اعمال کردن سیاستهای نیابتی است، شاید جان کری و باراک اوباما در مواضع رسمی، تندرویهای ریاض را تفبیح کردند ولی باید بدانیم این ظاهرسازیها نیز سیاست آمریکا است، اگر عربستان از حمایت واشنگتن برخوردار نباشد یک روز نمیتواند بر علیه ایران، سخنی و یا اقدامی انجام دهد.
کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس اینقدر ناتوان و ضعیف هستند که نتوانستند با همدیگر وحدتی داشته باشند. حتی نشست شورای همکاری این کشورها سالهاست با شکست همراه است و حتی سفارتهایشان در کشورهای خودشان تعطیل و معلق است.
آمریکا با این نگاه که بتواند ایران را همزمان بابرجام در منطقه نیزمهار کند؛ تنشهای موجود در میان کشورهای همسایه با ایران را توسعه میبخشد تا با اینگونه اقدامات ایران را زمینگیر کند اما ما در روند دلمشغولی با برجام از این سیاست خطرناک آمریکا غافل ماندیم.
* پایان ماهعسل قاهره و ریاض
مصر نگران ایجاد آتش در ایران نیست بلکه میخواهد از ادامه آتش در قاهره جلوگیری کند چرا که مصر مستعد درگیری و شعلهور شدن جنگ در این کشور است و از آنجا است که شاهد برخی شرارتها و درگیریها در صحرا سینا هستیم.
اما بپردازیم به ترکیه و تغییر رنگ و چهره این کشور در منطقه چرا ترکیه در سالهای اخیر اینقدر مواضع خود را نسبت به تحولات منطقه تغییر میدهد و بر یک اصل ثابت قدم نیست؟
ترکیه با نگاه به منافع خود در منطقه به دنبال رویاهای ۴۰۰ سال گذشته عثمانیها است و همچنان میگوید سوریه، لبنان، مصر و یا بخشی از عربستان تحت سلطه عثمانی بوده و با این نگاه است که شاهد یکهتازی آنها در موصل و یا کرکوک هستیم و باید گفت پرداختن به این رویاها خودشان را متضرر خواهد کرد چرا که این کشور از گروههای قومی و مذهبی مختلف شکل یافته و توسعه دخالتها به ضرر خودشان تمام میشود.
سیاست اولیه ترکیه داشتن اسلام مدرن و میانهرو بود و به هوای اینکه برخی مناطق متعلق به آنها است وارد معرکه و حمایت از داعش شدند اما نمیدانند که با این کار آتش را به خانه خود بردند و بیم آن میرود که گروه تروریستی داعش این کشور را هم وارد خسارتهای جبرانناپذیر کند.
ارسال نظر