پارس؛
گروه طنز موقتاً تعطیل شده است/ چهار سطح برخورد فضای مجازی با ایام عزاداری
عبور پدیده سوگواری واقعی از فیلتر یک فناوری رسانهای، میتواند بخش عمده این شباهتها و تفاوتها را تبیین کند. گمان میکنم که میان فضای مجازی و واقعی که در دو سوی این فیلتر قرار دارند، چهار سطح از ارتباط وجود دارد.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محمد معماریان- گروه طنز موقتاً تعطیل شده است. در یک محفل مجازی موسیقایی، ضرباهنگ نغمهها غمناک شدهاند. یک حلقه از کاربران طنزنویس، کمتر از اتفاقات خندهدار و بیشتر از ماجراهای روزمره مینویسند. آواتارها به رنگ سرخ و سیاه درآمدهاند. عکسهای شمع و دسته و علم و روضه و هیأت در اینستاگرام زیادتر شدهاند. سر شب که در برخی جمعها فعالترین وقت تعامل مجازی بود، خلوتتر شده است. بخشهایی از فضای مجازی مهیای سوگواری سالار شهیدان است. یا حتی به نوبه خود مشغول سوگواری.
مثل هر واقعه دیگری که کل جامعه را درگیر خود کند، اجتماع ایرانیان در فضای مجازی نیز بیش و کم از حال و هوای دهه اول محرم متأثر است. جای تعجب هم نیست، چون پشت بسیاری از شناسههای کاربری شبکههای اجتماعی آنلاین، افرادی نشستهاند مشابه با متوسط مردم جامعه که عواطف، دغدغهها، سؤالها و واکنشهایشان حتی اگر هم قدری اغراقشده باشد، باز به نوعی نماینده بخشی از همان اموری است که در کف جامعه میگذرد و جلوههای تعلق خاطر به حماسه دینی کربلا که به گونهای با تاروپود عمیقترین فهمهای اجتماعی، اخلاقی و سیاسی مردممان گره خورده است، لاجرم در عرصه مجازی ابراز افکار و احساسات نیز دیده میشود.
آن غم و سوگی که در فضای مجازی میتوان دید، مشابهتهای قابل توجه و البته تفاوتهای معناداری با مراسمهای فضای واقعی دارد. عبور پدیده سوگواری واقعی از فیلتر یک فناوری رسانهای، میتواند بخش عمده این شباهتها و تفاوتها را تبیین کند. گمان میکنم که میان فضای مجازی و واقعی که در دو سوی این فیلتر قرار دارند، چهار سطح از ارتباط وجود دارد.
در سطح اول، جلوههای آنچه در کوچه و خیابانهای عزادار میگذرند، به فضای مجازی راه پیدا میکنند. تصویرهای جدید و قدیمی، نوحههای بهروز و نوستالژیک، ذکر خاطره، حتی روضهها دستبهدست میشوند تا هر کاربر ضمن ابراز آنچه در ذهن و دلش میگذرد، از طریق همپوشانی آن با تجربه و ذائقه سایر کاربران، ارتباطات مجازیاش را تحکیم کند. بدینترتیب، انتقال محتوای فضای واقعی به مجازی، به نوعی وسیله ابراز هویت میشود تا فرد بتواند میان خودِ مجازی و خودِ غیرمجازیاش توازنی برقرار کند.
در سطح دوم، فضای مجازی مکمّل و تسهیلگر سوگواری در فضای واقعی میشود که از میان رایجترین نمونههایش میتوان به این موارد اشاره کرد: دعوت از سایرین برای حضور در یک مراسم که به مدد فناوریهای نوین ارتباطی میتواند سریعتر به اطلاع طیف گستردهتری از مخاطبان برسد، هماهنگی مجازی رفقا برای حضور در یک مراسم خاص و بهاشتراکگذاری و انتقال تجربه، خواه به صورت فردی یا در قالبهایی مانند پخش زنده انواع مراسم. در این سطح است که دایره شاهدان سوگواری از جمعهای نزدیک و قریب فیزیکی، به طیف گستردهای از مخاطبان دور از دسترس گسترش مییابد.
در سطح سوم، نوعی مجلس سوگواری آنلاین برپا میشود که بر تجربه سوگواری واقعی استوار است. در این مجلس سوگواری، ردپای دو دسته از کاربران بیشتر دیده میشود؛ یک دسته آنانی که بیشتر در فضای مجازی غوطهورند و ارتباط عاطفی جدیتری با محتوای این فناوری رسانهای برقرار کردهاند و دسته دیگر آنانی که بهواسطه محدودیت خود، خواه دوری جغرافیایی یا ناتوانی جسمی، خود را از حضور در روضههای واقعی محروم میبینند. این افراد شاید تلاش هم کنند که فضای مجازی پیرامون خود را به گونهای با این حالوهوا متناسبتر کنند. چنین فردی حتی میتواند یک خلوت عزاداری تکنفره یا چندنفره با دوستان صمیمیاش در فضای مجازی بیافریند تا حس معنویت مطلوب خود را کسب کند.
در سطح چهارم، فضای مجازی از برخی جهات به سوگواری واقعی شکل میدهد. شاید بارزترین بروز این پدیده را بتوان آنجا دید که هیأت و عزاداران، با اشراف به قدرت فضای مجازی در جذب مخاطبان و انتشار ایدهها، سعی میکنند حداقل بخشی از محتوای مراسم خود را به گونهای خلق کنند که مناسب پخش در فضای مجازی باشد. این کار میتواند به شیوههای گوناگون انجام شود؛ از ثبت و ضبط مناسب رخدادها برای انتشار، تا الگو گرفتن از تجربههای جذاب دیگر گروههای سوگوار، تا حتی خلاقیتهایی که خوراک جلب توجه ناگهانی و انبوه مجازی را فراهم کنند.
در این چهار سطح، آیینهای عزاداری که روزگاری نه چندان قدیم عمدتاً به جمعهای محلی محدود بودند، در یک محفل گسترده جهانی برپا میشوند. دهکدهای جهانی از سوگواران که هر کس به طریق خود سهمی در آن دارد و حظّی از آن میبرد.
ارسال نظر