اعترافات تکاندهنده «جنابخان» در خندوانه
«خندوانه» این بار با حضور یادگاران دفاع مقدس در شبی دیگر مهمان خانه های مردم شد.
به همین مناسبت رامبد جوان با اظهار این که ما مدیون شما هستیم، شادی برنامه را به این عزیزان تقدیم کرد.
پس از این صحبتها رضا شفیعی جم با حضورش فضا را تغییر داد. وی در طی استندآپش نمونه هایی از خودآزاری را با ذکر مثال و رسم شکل توصیف کرد.
در ادامه غلام دلشاد که از جانبازان بالای 70درصد و شیمیایی است، به عنوان مهمان در برنامه حاضر شد.
دلشاد در صحبت هایش با اشاره به زمانی که در جنگ بیناییاش را از دست داده بود، از پیوند قرنیه اهدایی توسط خواهرش گفت و اظهار کرد: بعد از این اتفاق فداکارانه و تلاش پزشکان من مجدداً بیناییام را به دست آوردم.
او که از جانبازان شیمیایی جنگ تحمیلی است، در این گفتگو از نحوه شیمیایی شدن در عملیات فجر تعریف کرد و افزود: در حال حاضر اساسی ترین مشکل این گروه از جانبازان تأمین داروها و اسپریهایی است که لازم داریم و ما تنها انتظارمان به عنوان جانباز شیمیایی مرتفع شدن مشکل دارویی در این حوزه است.
در بخش دیگر برنامه، از بین حاضران یکی از بانوانی که روی ویلچر نشسته بود داستان جانباز شدن خود در بمباران اهواز تعریف کرد.
وی در ادامه از قهرمانی در ورزش دو و میدانی و پرتاب دیسک گفت و ورزش را یکی از عوامل روحیه بخش مهم زندگیاش خواند.
اما بعد از اینها نوبت به «جناب خان» رسید و او در حالی که صدایی بغضآلود داشت، حاضر شد. در همین بین کاشف به عمل آمد که او بابت دیدن یک موی سفید فاتحه خود را خوانده است. به همین جهت مشغول اعتراف کردن و حلالیت طلبیدن شد.
در بین این اعترافها او از رامبد و وزیر نیرو بابت گرم شدن استودیو و قطعی کولرها عذرخواهی کرد و گفت: واقعیت این است که من یک سیم از پشت استودیو برای تأمین برق بالای لبوهایم کشیده بودم و همین جا از مهندس چیت چیان هم عذرخواهی می کنم.
در ادامه وقت نوشتن وصیتنامه رسید و جناب خان در بخشی از وصیتش به جوان که در حال نوشتن بود گفت: دو سال بعد از مرگ من به جای «خندوانه» ماه عسل را اجرا کن و 15 سال هم مشکیات را درنیاور!
خلاصه بعد از نگارش وصیتنامه چند بندی جناب خان، این قسمت از خندوانه با خواندن سرود «ایران ایران» و آرزوهای خوب برای همه مردم ایران به پایان رسید.
ارسال نظر