گزارشی پیرامون مشکلات معیشتی مردم در دولت یازدهم
از وعده برا ی درآمد سرشار! تا صف پرداخت یارانهها!
حسن روحانی اعلام می کند که کلید حل مسائل موجود دیگر در تهران نیست و در واشنگتن باید به دنبال آن گشت و امروز با گذشت بیش از 6 ماه از توفق هسته ای و عدم ایجاد تغییر در زندگی و امور جاری مردم می توان ادعا کرد کلید کذایی را در واشنگتن نیز نمی توان یافت. کلیدی که مردم به واسطه آن به روحانی ابراز اعتماد نمودند امروز در آغاز سال آخر دولت یازدهم از جیب جریان موسوم به اعتدال درآمده است. کلیدی که قرار بود زنجیرهای اقتصادی را از معیشت مردم باز کند؛ نه تنها گرهی از گره باز نکرد، بلکه همزمان با افزایش قیمت ها در شیب های تند افزایش قیمت از قیمت سوخت تا قیمت آرد، قدرت خرید مردم را کاهش داد.
ژان پل سارتر در سال 1960 در سفر به کوبا که هم زمان با انقلاب این کشور بود با اصطلاحی جدید در دانش پزشکی آشنا می شود: «رتی نوزیس پیگمن تاریا». سارتر در یاداشت های خود از این سفر که به یک آسیب شناسی سیاسی و اقتصادی از تاریخ معاصر کوبا تبدیل می شود، نحوه آشنایی خود را با این اصطلاح که نام یک بیماری چشمی است از خواندن سخنرانی پینوس سانتوس یکی از وزرای دولت کوبا در سال 1959 معرفی می کند. سانتوس در اول ژوئیه 1959 در تشریح وضعیت ظاهری کوبا می گوید: «گمان نکنم که یک جهانگرد با ماندن چند ساعت و چند روز در هاوانا بتواند دریابد که کوبا در زمره ملت هایی است که به سختی دچار عقب ماندگی است. او در اینجا جز بلوارهای عالی و باشکوه که در مغازه های بسیار مدرن آنها بهترین اجناس به فروش می رسد چیزی نمی بیند و چنانچه در راه خود آنتن های تلویزیون ها را بشمارد، چگونه می تواند به فقر ما واقف گردد؟ مگر نه آن است که از روی این شواهد جهانگردان دچار این تصور می شوند که ما ثروتمندیم و دارای وسایل جدید و تولید عالی؟» سارتر در ادامه به معنی این بیماری اشاره می کند که بر اثر آن شخص بیمار فقط رو به روی خود را می تواند ببیند: «به این معنی که انسان فقط رو به رو را می بیند و آنان که با خوشبینی به کوبا نگریسته اند دچار همین بیماری شدید بوده اند. تنها از رو به رو نگاه کرده اند و پهلوها را هیچ ندیده اند.» این بیماری موجب شد تا علاوه بر توسعه وابستگی اقتصادی در کوبا، فرصت های بیشماری از امکان پیشرفت و ترقی برای این کشور از بین برود. سیاست مدارانی که تنها رو به روی خود را می دیدند در کوبا شرایطی ایجاد کردند که اتکاء این کشور در اقتصاد تنها به محصول کشاورزی نیشکر محدود شد و به سرعت روند سقوط اقتصادی را در پیش گرفت. این بیماری چشمی در حال حاضر برای نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران نیز یک تهدید جدی محسوب می شود که با همان مدل و تنها با جایگزینی نیشکر با نفت به دنبال نابود کردن اقتصاد ایران است. تهدیدی که بر اساس آمار منتشر شده بیش از 50 درصد از سهم رشد اقتصادی کشور را به خود اختصاص داده و آن خام فروشی در صنعت نفت و پتروشیمی است.
حسن روحانی مقارن با امضای برجام با طرف های غربی در پایان سال 94 پس از 30 ماه از فعالیت دولتش اعلام می کند که کلید حل مسائل موجود دیگر در تهران نیست و در واشنگتن باید به دنبال آن گشت و امروز با گذشت بیش از 6 ماه از توفق هسته ای و عدم ایجاد تغییر در زندگی و امور جاری مردم می توان ادعا کرد کلید کذایی را در واشنگتن نیز نمی توان یافت. کلیدی که مردم به واسطه آن به روحانی ابراز اعتماد نمودند امروز در آغاز سال آخر دولت یازدهم از جیب جریان موسوم به اعتدال درآمده است. کلیدی که قرار بود زنجیرهای اقتصادی را از معیشت مردم باز کند؛ نه تنها گرهی از گره باز نکرد، بلکه همزمان با افزایش قیمت ها در شیب های تند افزایش قیمت از قیمت سوخت تا قیمت آرد، قدرت خرید مردم را کاهش داد.
یکی از ویژگی های مهم اقتصاد ایران که توانست در جریان بحران های اقتصاد جهانی در طول دو دهه گذشته حداقل آسیب های ممکن را تجربه کند، عدم ارتباط آن با بنیان های اقتصاد و تجارت جهانی است. بر اساس سرقت بزرگ تاریخ که توسط چاپ اسکناس های بدون پشتوانه توسط آمریکا صورت گرفت در صورتی که ایران در تعاملات تجارت جهانی حضور بین المللی داشت، ممکن بود ویروس رکود و تورم حاصل از کاهش ارزش دلار را در سطح بحران های جهانی وارد اقتصاد ایران نماید. مقابله ایران با نقش کاذب دلار در تجارت های جهانی در دولت های نهم و دهم در حال تئوری پردازی بود به طوری که نشانه هایی از اقناع دولت برای پیوستن به پیمان هایی همانند بریکس برای حذف دلار از معاملات دو یا چند جانبه میان کشورها دیده می شد. اما با روی کار آمدن دولت جدید که در آن حل مسائل اقتصادی کشور به تعاملات سیاسی به کشورهای غربی گره زده شد، اولویت مذکور نیز از صدر جدول برنامه های دولت خارج شد و اهمیت خود را از دست داد. بیماری رتی نوزیس پیگمن تاریا در این مرحله خود را در قالب این استراتژی نشان داد که حل مشکلات مختلف داخلی در گرو حل اختلافات سیاسی با ابرقدرت هاست! این استراتژی سبب شد که دولت روحانی همچنان نیز اعلام کند به برجام خوشبین است و تحریم ها برداشته شده است!
در علم اقتصاد زمانی که اقتصاد یک کشور در دو دوره پیاپی 3 ماهه با رشد منفی مواجه شود، رکود اقتصادی به وجود می آید و در صورتی که این رشد منفی همراه با افزایش تورم صورت بگیرد، در این شرایط اقتصاد آن کشور با رکود تورمی مواجه خواهد بود. افزایش تورم در عین کاهش رشد اقتصادی موجب افزایش معنی دار نرخ بیکاری در جامعه می شود. رکود زمانی رخ می دهد که تولید، درآمد، اشتغال و تجارت همگی در منحنی کاهش تعریف شوند. حال اگر در این تعاریف، اقتصاد یک کشور تنها به صادرات تک محصول متکی باشد، در آن صورت معالجه این بیماری با پیچیدگی های بیشتری مواجه خواهد بود. این فرایند در نهایت به کاهش قدرت خرید مردم و در تنگنا قرار گرفتن معیشت ختم می شود.
درگیری دولت یازدهم با بحران رکود که بیش از هر چیز به سیاست کلی دولت مرتبط بود، تصمیم گیری ها و ارائه آمارها را نیز با قالب چند صدایی مواجه ساخت به طوری که در طول دو سال گذشته مواضع ضد و نقیضی از اعضای دولت در مورد خروج یا عدم خروج کشور از رکود مطرح شد. بر اساس گزارش های منتشر شده هر چند رئیس دولت یازدهم و جمعی از اعضای اقتصادی کابینه در شهریور و دی ماه سال 93 خبر خروج کشور از رکود را اعلام نمودند؛ اما همان بخش اقتصادی دولت در طول یک بازه کوتاه زمانی نظر خود را پس گرفتند. به طوری که در آبان 94 مسعود نیلی مشاور اقتصادی روحانی که پیشتر خبر خروج کشور از رکود را داده بود؛ اعلام کرد خروج از رکود تا قبل از سال 97 یک احتمال خوش بینانه است. عدم شکل گیری نگاه کارشناسی در دولت که تا حدود زیادی تحت تاثیر برجام قرار داشت، موجب شد موضع دولت در سال 93 نسبت به خروج از رکود، به موضع عدم خروج از رکود در سال 94 تبدیل شود.
سردرگرمی دولت در موضوع رکود در کنار سخنرانی های جذاب و احساسی که در آن سخن از فعال نمودن بخش تولید و توجه ویژه به اقتصاد مقاومتی به میان می آید، با سنگ محک اوضاع این روزهای بازار قابل ارزیابی است. از نگاه کارشناسان رکود تورمی در بسیاری از بخش های تولیدی نشان می دهد که نه تولید به شکلی که مسئولان مدعی هستند در جریان است و نه سرمایه گذاران رغبتی به بخش تولید دارند. اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی در گزارش مسئولان دیده می شود؛ اما در مقام عمل، سیاست های لیبرالی صندوق بین المللی پول اجرا می شود. رفع تحریم برای اقتصادی مایه خوشحالی است که بن مایه آن بسیار آسیب پذیر باشد و طبیعی است در چنین شرایطی با رفع تحریم ها، ضروری ترین نیازهای کشور مانند غذا و دارو همچنان به خارج وابسته است. ابراهیم رزاقی اقتصاد دان برجسته کشور یکی از عوامل مهمی را که مانع خروج کشور از رکود است، سرازیر شدن سرمایه ها به بخش های غیر تولیدی می داند. به عبارت دیگر سرمایه گذاری در بانک که خود نقش بنگاه های اقتصادی را به عهده گرفته اند و روی آوردن به واردات، دو تیر خلاص هم زمان به اقتصاد رکودی کشور است. رزاقی معتقد است: «باید انتظار داشت که بقیه سرمایه گذاران نیز با توجه به فتح باب مراودات خارجی به جای سرمایه گذاری در تولید، نمایندگی برندهای کالاهای مختلف مصرفی خارجی را بر عهده گرفته و نه تنها بستر «نفوذ اقتصادی» از این رهگذر فراهم می شود؛ بلکه باید منتظر عواقب «نفوذ فرهنگی» نیز باشیم.»
در چنین شرایطی بازخوانی جملات روحانی در دوره تبلیغات ریاست جمهوری خواندنی است که می گفت: «دولت تدبیر و امید به دنبال این است که آن چنان مردم را از درآمد سرشار کند که اصلا به یارانه ۴۵ هزار تومانی نیازی نداشته باشند.» و امروز یکی از سوال پر تکرار مردم در اواخر هر ماه خبر گرفتن از روز و ساعت واریزی یارانه هاست.
ارسال نظر