«فقه شیعه» تمام مسائل کلی تا جزئی مورد نیاز را بیان نموده و به عبارتی، غنی‌ترین فقه در مذاهب اسلامی است، فقه شیعه زنده است و صرفاً مربوط به تحقیقات علمای گذشته نیست و همگام با زمان پیش می رود و مسئله‌ای نیست که فقه شیعه برای آن پاسخی نداشته باشد. فقه شیعه، فقهی است ضد استکباری و طرفدار مظلومان و هرگز در طول تاریخ، فقهای شیعه در مسیر سلاطین و طاغوت‌ها نبوده‌اند، بلکه رهبر بزرگترین نهضت‌ها و حرکت‌ها بوده‌اند.

 «احکام» در لغت، جمع حکم و به معنای فرمان و دستور به کار می‌رود و در اصطلاح فقهی «احکام» کلیه دستورهای عملی و فروع دین اسلام در تمام ابعاد آن است و همه دستورهای عبادی و سیاسی و اقتصادی و خانوادگی و قضایی را شامل می‌شود.

 فراگیری احکام از نظر قرآن و سنت و از دیدگاه علما و مراجع دارای ضرورت و اهمیت خاصی است. گاهی اوقات در جامعه با افرادی مواجه می‌شویم که تکالیف دینی را بدون مراجعه به مرجع تقلید انجام می‌دهند و مبنا را بر این قرار داده‌اند که ما از قرآن و احادیث پیروی می‌کنیم؛ حتی شنیده شده برخی می‌گویند «من خودم مرجع تقلید هستم»!

 بر این اساس در سلسله مطالبی درباره چرایی و لزوم وجود مراجع تقلید، پویایی فقه شیعه،‌ میزان انعطاف و تطابق فقه با مسائل و مقتضیات روز، دلیل اختلاف نظر میان مراجع و علما در موارد گوناگون به گفت‌وگو با اساتید مختلف می‌پردازیم.

 نخستین گفت‌وگوی ما با سیدمحسن میرباقری عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت معلم شهید رجایی، مفسر قرآن است.

 هرچند زمینه‌های رشد در دست پدر و مادر است اما رشد اصلی در دست خداست

وی درباره لزوم انتخاب و داشتن یک مرجع تقلید برای هر فردی در انجام مسائل شرعی، گفت: دو مسأله برای ما قابل توجه است اول اینکه آیا انسان نیازمند راهنما هست یا نه. ممکن است بعضی از افراد بگویند خودِ خداوند راهنمای همه موجودات و انسان‌ها است.

 این استاد دانشگاه قرآن و حدیث اظهار داشت: ما می‌بینیم که خداوند کارهای خویش را به دو گونه انجام می‌دهد؛ بعضی‌ها را مستقیماً و بعضی‌ها را توسط ایادی خودش یا توسط دیگران. درباره انسان‌، یکسری از کارها اعم از خلقت و رشد انسان است که خود خداوند آن را بر عهده دارد گرچه برخی اوقات، عوامل رشد دیگران هستند مانند رسیدگی مادر به فرزندش، در واقع زمینه‌های رشد در دست پدر و مادر بوده و رشد اصلی در دست خداست. بنابراین هرچند رشد دانه گندم به دست خداست ولی بالاخره باید کشاورزی آن را در خاک، کشت کند.

 این استاد اخلاق ابراز داشت: در مسأله هدایت، یک هدایت‌هایی کلی خداوند برای ما فراهم کرده است مانند عقل که خوب و بد را می‌فهمیم و به تعبیر روایات، حجت باطنی است اما خداوند متعال بخشی از هدایت را بر عهده بر عوامل خودش گذاشته است. عوامل و ایادی خداوند اعم از انبیاء الهی، پیامبران و ائمه علیهم‌السلام و در مراحل بعدی، عالمان دینی هستند.

 خداوند که از طریق پدر و مادر روزی فرزند را می‌دهد هدایت را هم از طریق انبیاء و اولیا به بندگانش عنایت می‌کند

 وی با اشاره به آیه 124 سوره مبارکه «بقره» عنوان کرد: در آیه «إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَاماً» می‌بینیم که خداوند به حضرت ابراهیم(ع) خطاب می‌کند: «من تو را برای مردم، امام قرار دادم». امام کسی است که مردم را هدایت می‌کند. یکی از شئون هدایت‌گری خداوند در آیه 73 سوره «انبیا» آمده است: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا»؛ آنها را امامانی قرار دادیم که به امر ما مردم را هدایت می‌کردند. پس مردم به راهنمایی الهی نیاز دارند و سپس می‌فرماید: «وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إیتاءَ الزَّکاةِ وَ کانُوا لَنا عابِدینَ» به این راهنمایان وحی کردیم کارهای خیر را، اقامه نماز را، پرداخت زکات را اینها بندگان ما بودند.

 میرباقری با بیان اینکه خداوند که از طریق پدر و مادر روزی فرزند را می‌دهد هدایت را هم از طریق انبیاء و اولیا به بندگانش عنایت می‌کند، تصریح کرد: در آیه 52 سوره شوری، به پیامبر اکرم (ص) خطاب می‌شود: «وَکَذَ لِکَ أَوْحَیْنَآ إِلَیْکَ رُوحاً مِّنْ أَمْرِنَا» ما روحی از عالم امر را بر تو وحی کردیم و تو مردم را به صراط مستقیم هدایت می‌کنی؛ «وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ». لذا ما به هدایت انبیاء و ائمه هدی یقیناً نیازمندیم چون بعد از پیامبر اکرم (ص) مردم یک مرجع علمی دارند تا اینجا مسأله مورد اشکال خیلی‌ها نیست.

 وی ادامه داد: درباره زمان غیبت این مسأله مطرح می‌شود که آیا ما در زمان غیبت به یک راهنما برای اجرای امور الهی لازم داریم یا خیر؟ در زمان غیبت، مشکل ما از یکسری جهات بیشتر است ما به پیامبر اکرم (ص) مستقیماً دسترسی نداریم، به امام معصوم (ع) هم همین‌طور. از طرف دیگر موظف هستیم به اوامر و نواهی خداوند هم پایبند باشیم و احکام الهی را عمل کنیم.

 نحوه مراجعه ما به قرآن به تخصص نیاز دارد

عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت معلم شهید رجایی اظهار داشت: احکام الهی یکسری مسلمات هستند و ما می‌دانیم باید نماز بخوانیم و روزه بگیریم اما یک جاهایی استنباط‌های دقیقی صورت می‌گیرد و در مسائل جزئی‌تر، اختلاف‌نظرهایی وجود دارد یا اینکه مسائل جزئی جدیدی در طول زمان پیش می‌آید اینجا ما چه باید بکنیم. ممکن است هر فردی بگوید من خودم می‌روم از قرآن پاسخم را می‌یابم؛ این پاسخ درست نیست چرا که قرآن کریم خصوصاً در مسأله احکام، مسائلی را به صورت کلی بیان کرده و تفصیل آنها با سنت است حتی رکعات نماز در قرآن نیامده و مجبوریم به آثار پیامبر اکرم (ص) مراجعه کنیم.

وی خاطرنشان کرد: همین نحوه مراجعه ما به قرآن به تخصص نیاز دارد یعنی کسی باید روی قرآن کار کند تا درک درستی از مفاهیم آن داشته باشد، باید روی سنت و احادیث کار کند تا بتواند تکلیف صحیح را بیابد مانند سایر علوم. بالاخره لازم است انسان چیزی حدود 10 سال درس بخواند تا پزشک شود، همین طوری هر کس یک اطلاعات عمومی پزشکی دارد اما با اطلاعات عمومی که انسان نمی‌تواند برای خودش نسخه بپیچد و اصلاً این کار عاقلانه هم نیست.

میرباقری با تأکید بر اینکه دانش احکام الهی و دریافت آن هم یک دانشی است که تخصصی شده است، گفت: با توجه به اینکه ما در زمان غیبت امام زمان (عج) هستیم، اولاً باید بتوان صحت و عدم صحت روایات را تشخیص داد و دستیابی به این مسئله نیازمند علم رجال است سپس باید بتواند روایات گوناگون را با یکدیگر تطبیق دهد و اگر احیاناً تعارضاتی میان روایات وجود داشت بتواند این تعارض را مشخص کند از این رو دانش استنباط احکام واقعاً یک فعالیت تخصصی می‌شود.

 وی عنوان کرد: ما در زمان غیبت راهی نداریم جز اینکه به متخصصان امر رجوع کنیم، بحث تقلید را برخی از افراد نسبت به آن حساسیت دارند. تقلید به مفهوم پیروی است یعنی ما دنبال یک فردی حرکت کنیم مگر در پزشکی به دنبال پزشکان نمی‌رویم، مگر در ساختمان‌سازی دنبال مهندسان فنی نمی‌رویم؛ هر علمی تخصصی دارد و ما باید به دنبال این متخصصان برویم.

 چگونه است که ما در سایر امور زندگی‌مان به دیگران اعتماد می‌کنیم و خودمان نمی‌آییم در همه رشته‌ها تخصص علمی پیدا کنیم

عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت معلم شهید رجایی ابراز داشت: در علوم دین هم ممکن است بعضی‌ها بگویند خودمان منابع را داریم؛ آیات و روایات هست اما به دست آوردن مطلب از اینها قطعاً یک کار تخصصی است و فرد باید به همه اینها اشراف داشته باشد مثل پزشکی که به تمام مبانی پزشکی اشراف دارد و از این رو می‌تواند نسخه بنویسد، قطعاً منِ نوعی که یک اطلاعات عمومی درباره پزشکی دارم نمی‌توانم درمان‌کننده باشم.

 

وی خاطرنشان کرد: در زمان غیبت حضرت ولی عصر(عج) ما نیازمند مراجعه به کسانی هستیم که در اصول استنباط متبحر بوده و می‌توانند مسائل حکمی را از آثار؛ یعنی از قرآن و سنت چهارده معصوم (ع) استخراج کنند. چگونه است که ما در سایر امور زندگی‌مان به دیگران اعتماد می‌کنیم و خودمان نمی‌آییم در همه رشته‌ها تخصص علمی پیدا کنیم، چطور شده که کسی احساس می‌کند علوم دینی و مسائل دینی، نیاز به تخصص ندارد و هر کسی هر چیزی فهمید همان درست است؟! این گونه تفکرات، مقدمه‌ای برای اشتباهات بزرگ خواهد بود.

 میرباقری اظهار داشت: قرآن کریم نیز این مسئله را در سوره توبه بیان می‌کند و می‌فرماید: «وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً» همه مؤمنان نمی‌توانند کوچ کرده، به محضر پیامبر آمده و علوم دینی را بیاموزند؛ «فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ» چرا نباید از هر طابفه‌ای عده‌ای مسافرت کرده و به مراکز علمی بروند، مسائل را یاد بگیرند و زمانی که به سوی قومشان بازگشتند مردم را انذار کنند، بحث‌های این چنینی را در آیات و روایات بسیار داریم.