دنیای وارونه حقوق بشر
حقوق بشر یکی از کلیدواژه های پرکاربرد آمریکاییها در محکوم کردن دیگر کشورها در مجامع بینالمللی است و گاها بهانهی تحریم و حتی لشکرکشی به آنها.
حقوق بشر اما بیشتر از آنکه دغدغهی آمریکاییها باشد یک لغلغهی زبان است؛ به عبارتی بازیچهای برای پیشبرد اهداف سیاسی آمریکاییها در سطح بینالملل.
اثبات این مدعا کار سختی نیست؛ عملکرد متناقض آمریکاییها در موضوع حقوق بشر را باید بهترین دلیل برای استفاده ابزای آنها از این مفهوم دانست.
با مروری به تناقضات حقوق بشری آمریکا در عرصه ی جهانی؛ مشخص می شود که بزرگترین مدعی حقوق بشر؛ همان بزرگترین ناقض حقوق بشر نیز میباشد:
1- برخوردهای چندگانه:
در حقیقت از منظر آمریکاییها تروریستها خوب و بد دارند. هر تروریستی بد نیست پس هر عملیات تروریستی هم نقض حقوق بشر نیست. اگر تروریستها در راستا با اهداف آمریکا در فضای بین الملل حرکت کنند از منظر آمریکاییها آنها نه تنها تروریست بدی نیستند بلکه اگر کسی هم کشته میشود قابل چشم پوشی است و حتی قابل حمایت و هدایت و در راستای حقوق بشر. سازمان منافقین را میتوان از همین گروههای خوب مورد حمایت آمریکاییها دانست.
گروهک ریگی نیز که در شرق کشور بسیاری از هموطنان بلوچ را به خاک و خون کشید نیز از همین دستاند. القاعده و داعش نیز تا زمانی که جغرافیای عملیاتهای تروریستی شان منطقهی غرب آسیاست، خوباند و هر زمان که غرب هدف عملیات های تروریستی قرار گرفت نامشان جزو تروریستهای بد قرار گرفت.
داعش تا زمانی که در سوریه و عراق انسانهای بیگناه را میکشد و هدفش سرنگونی دولتهای عراق و سوریه است قابل تحمل است و حقوق بشر آمریکایی نقض نشده است و هنگامی که شهرهای آمریکا را هدف قرار داد تروریست بد میشود و باید با آن مبارزه کرد. به یک معنا در ذهن سیاستمدار آمریکایی؛ خون یک آمریکایی رنگینتر از خون هر انسان دیگری در جهان است. ریختن خون یک آمریکایی نقض حقوق بشر است ولی خون یک غیر آمریکایی خیر!
2- کدام حقوق! کدام بشر!
نزدیک به هفتاد سال است که در فلسطین بصورت مکرر و متدام از سوی صهیونیستها در شکل ها و قالبهای مختلف نقض حقوق بشر رخ میدهد و نمیتوان ردپایی از دغدغه آمریکایی در مورد بشر از نوع فلسطینیاش پیدا کرد.
در عربستان مردم از حقوق اولیه خود در موضوعات سیاسی، اجتماعی برخوردار نیستند ولی به دلیل روابط پنهان بین ریاض و واشنگتن نمیتوان اقدامی عملی از سوی آمریکاییها در این مسئله پیدا کرد.
کشوری که تا کنون نه رنگ انتخابات را دیده است و نه منتقد جرات انتقاد پیدا نمیکند؛ نظام حکومتی از نوع قرون وسطایی و جاهلی است نه تنها مورد حمایت آمریکاست بلکه به عنوان شریک استراتژیک آمریکاییها نیز شناخته میشود.
جالب آنکه در حالی که نهادهای بین المللی معترفتند عربستان دستش به خون بسیاری از کودکان یمنی آلوده است و دبیرکل سازمان ملل از تبانی های پشت پرده در مورد حذف نام سعودیها از لیست ناقضان حقوق بشر خبر می دهد کانال سعودی – آمریکایی قوی تر می شود. و این یعنی حقوق بشر بیشتر از آنکه مباحث حقوقی فطری یک انسان باشد؛ بیشتر ابزار سیاسی آمریکاییهاست برای نیل به اهداف شیطانیشان.
3- جنایت به گسترهی یک جهان
هیچ کشوری را نمیتوان پیدا کرد چه از لحاظ کمیت، چه گسترهی جغرافیایی و چه کیفیت و نوع نقض حقوق بشر به آمریکاییها برسد. در قرن اخیر بیشک آمریکاییها به دفعات چه در خاک آمریکا و چه در اقصی نقاط جهان دست به جنایت زدهاند و حقوق اولیه یک انسان را یعنی حیات را از او سلب کردهاند. بمباران یک روستا در مرز پاکستان و افغانستان و به خاک و خون کشاندن یک مراسم عروسی برای اینکه آمریکا را ناقض حقوق بشر بدانیم کافیاست. نظیر این اقدام جنایتکارانه، بارها و بارها در ویتنام، عراق، افغانستان، کره، ایران، ژاپن و ... به وقوع پیوسته است.
طبق محافظه کارانهترین تخمین ها تعداد کشته شدگان براثر مداخلات نظامی آمریکا و حمایت از دیکتاتورهای کشورهای دیگر به شرح ذیل است:
نیکارا گوئه: 30000 نفر/
برزیل: 100000 نفر /
کره: 4 میلیون نفر /
گواتمالا: 200000 نفر /
هندوراس: 20000 نفر /
ال سالوادر: 63000 نفر /
آرژانتین: 40000 نفر /
بولیوی: 10000 نفر /
اروگوئه: 10000 نفر /
اکوادر: 10000 نفر /
پرو: 10000 نفر /
عراق: 3/ 1 میلیون نفر /
ایران: 30000 نفر /
سودان: 8000 الی 10000 نفر /
کلمبیا: 50000 نفر /
پاناما: 5000 نفر /
ژاپن: 140000 نفر /
افغانستان: 10000 نفر /
سومالی: 5000 نفر /
فیلیپین: 150000 نفر /
هائیتی: 100000 نفر /
جمهوری دومینیکن: 10000 نفر /
لیبی: 500 نفر /
مقدونیه: 1000نفر /
آفریقای جنوبی: 10000 نفر /
پاکستان: 10000 نفر /
فلسطین: 40000 نفر /
اندونزی: 1 میلیون نفر /
تیمور شرقی: یک سوم الی یک دوم کل جمعیت /
یونان: 10000 نفر/
لائوس: 600000 نفر /
کامبوج: 1 میلیون نفر /
آنگولا: 300000 نفر /
گرنادا: 500 نفر /
کنگو: 2 میلیون نفر /
مصر: 10000 نفر /
ویتنام: 1/ 5 میلیون نفر /
شیلی: 50000 نفر
به شهادت تاریخ بزرگترین کشور ناقض حقوق بشر آمریکاست و کشتن انسانها فقط یکی از مصادیق نقض حقوق بشر توسط آنهاست در حالی که مصادیق بسیار دیگری از نقض حقوق بشر توسط آمریکاییها وجو دارد که در ادامه به چند نمونه پرداخته می شود.
4- زندانهای غیر قانونی
زندان های غیرقانونی آمریکا در بگرام کابل؛ ابوغریب بغداد، گوانتانامو در جنوب شرقی جزیره کوبا مصادیقی از نقض سازمانیافته حقوق بشر توسط آمریکاست آن هم برای شهروندان غیر آمریکایی از اقصی نقاط جهان. زندانیان بدون دسترسی به وکیل و فرایندهای لازم دادرسی عادلانه حقوقی و قضایی، دور از دسترس سازمان های بین المللی عموما نگهداری و شکنجه می شوند و حتی زیر شکنجه جان می بازند. تصاویری که از آزار جنسی زندانیان در ابوغریب توسط نظامیان آمریکایی منتشر شد احساسات جهانی را جریحهدار کرد هرچند جنایات آمریکایی ها متوقف نشد. نقض حقوق بشر در این زندانها جدا از زندانهای داخلی آمریکاست، که شهروندان آمریکایی در آن گرفتار هستند و آمار شکنجهها و اعدامها در آنها فاجعهبار است.
5- به جرم رنگ پوست
علیرغم اینکه به ظاهر سالهای بسیاری از دورهی نژادپرستیهای کورکورانه آن هم بخاطر رنگ پوست گذشته است ولی هنوز هم در آمریکا شاهد این تبعیضهای نژادی هستیم. آمریکا با اینکه در تاریخ گذشتهی خود کارنامهای سیاه در برخورد با رنگین پوستان (سرخپوستان و سیاه پوستان) دارد اما هنوز روحیه آپارتایدی در میان سفیدپوستان و خصوصا پلیس آمریکا رواج دارد. کشته شدن چندین جوان سیاه پوست توسط پلیس در شهرهای مختلف آمریکا در سالهای گذشته که سبب اعتراضات خیابانی سیاهپوستان شد نشانگر نقض گستردهی حقوق بشر در این کشور است.
6- هولوکاست آمریکایی
شاخه داویدیان یکی از شاخههای دین مسیحی و منشعب از کلیسای ادونتیست در آمریکا در سال 1993 متهم به نگهداری غیر قانونی سلاح شدند؛ ادعایی که هیچگاه اثبات نشد. ساختمان محل تجمع داویدیان 50 روز در محاصره پلیس آمریکا قرار گرفت و سرانجام با به آتش کشیدن ساختمان؛ 76 نفر در جریان این آتش سوزی کشته شدند، این در حالی بود که در بین کشته شدگان 20 نفر کودک و دو خانم باردار نیز حضور داشتند.
آمریکاییها که امپراطوری رسانهای در سطح جهان را در دست دارند از این ابزار قوی برای فشار بر دیگر کشورها و پنهان سازی جنایتهای خود استفاده میکنند امری که شامل جنایت علیه داویدیان نیز شد.
ارسال نظر