پس از انتشار خبر ترور بیولوژیکی نادر طالب‌زاده از نخبگان فرهنگی کشور و بیان ماجرای ابتلای‌شان به یک بیماری مرموز و متعاقب صحبت‌های پروفسور علی کرمی، استاد بیوتکنولوژی پزشکی، بیولوژی ملکولی و مهندسیِ ژنتیکِ  مرکز تحقیقاتِ بیولوژی ملکولیِ دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌اللهِ تهران به سراغ مسعود فرهانیان، بنیانگذار اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان که در این زمینه تحقیقات مختلفی را انجام داده است رفتیم تا ضمن کنکاش در باب تروریسم بیولوژیکی، هشدارهای ایشان را در باب غفلت تعجب‌انگیز دست‌ اندرکاران نظام از سلامت رویش‌های ناب انقلاب اسلامی و توصیه‌های‌شان برای محافظت از فعالان تاثیرگذار عرصه‌های فرهنگ و علم و سیاست را بشنویم. 

فرهانیان مدتی قائم‌مقام مرکز تحقیقات صدا و سیما، رییس مرکز پژوهش‌های ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز بوده و هم‌اکنون نیز در کنار فعالیت‌های تحقیقیاتی‌اش، در دانشگاه‌ به تدریس مشغول است. متن گفت‌وگوی تفصیلی خبرنگار 598 با ایشا در ادامه می آید.   

 

آقای فرهانیان، به ما بفرمائید چرا آمریکا و همپیمانانش به طرق مختلف به ایران توجه دارند؟

ده‌ها سال است که آمریکا، اسراییل و متحدان اروپایی‌شان در مسایل مختلف کشورمان دخالت کرده‌اند؛ از کودتای 28 مرداد و دخالت مستقیم آمریکا در جنگ تحمیلی و بکارگیری نیروهای تروریستی برای ترور فیزیکی شخصیت‌های برجستة کشور گرفته تا ایجاد اختلافات قومی و مذهبی که خدا را شکر همة این توطئه‌ها بی‌نتیجه مانده، ولی آمریکایی‌ها  در براندازی جمهوری اسلامی و یا حداقل مهار ایران  هیچ‌گاه ناامید نبوده‌اند چنانچه فاز بعدی آنها  وضع انواع و اقسام تحریم‌ها بوده تا از این طریق قدرت ملی ایران را تضعیف کنند. همچنین ایجاد موج ایران‌هراسی به طوری که حتی بعضی هم باورشان شده که گویا ایران پدیده‌ای ترسناک است. 

در هر حال برنامه شیطان بزرگ و اذنابش این است که همه‌جانبه با ایران مقابله کنند، چه به لحاظ رشد تکنولوژی ایران به خصوص صنعت و فناوری هسته ای و چه استفاده از فضاهای مجازی و امواج رادیویی و ماهواره‌ای برای تخریب جریان ایرانی و خصوصاً تخریب شخصیت‌های تاثیرگذار کشور. من اسم این برنامه را جنگ روانی در قالب جنگ نرم می‌گذارم  که اخیراً علیه ایران به راه انداخته‌اند که نمی‌شود گفت بی‌تاثیر نیست و مدیران سیاسی ایران در معرض این جنگ روانی قرار گرفته‌اند. 

آیا فقط ایران در معرض چنین تهاجماتی است؟

قطعاً این قضیه جهانی و گسترده است و کشورهایی که پرچمدار مبارزات انقلابی و ضد استکباری بوده‌اند یا کشورهای اسلامی که بیداری اسلامی در آنها به وجود آمده را هدف قرار داده‌اند؛ منتهی ایران  به نوعی هستة اصلی است چون در طول صد سال اخیر بعد از مبارزه و انقلاب موفق به تشکیل حکومت شده و پای شعارهای خودش ایستاده است و می‌جنگد برای همین بیشتر در معرض تهاجمات گوناگون دشمنان قرار دارد.

تهاجم بیوترویستی چگونه است؟

همان‌طور که گفتم سال‌هاست غربی‌ها به دنبال براندازی نظام جمهوری اسلامی هستند. یک بار با ترور فیزیکی و یا  شخصیتی و حالا با شیوه‌های بیولوژیکی که البته ریشة قدیمی دارد و مربوط به سال‌های پیش است. از عوامل بیولوژیکی مثل باکتری‌ها و ویروس‌ها و... استفاده می‌کنند و به شکلی فوق‌العاده موذیانه و مخفیانه عمل می‌کنند. طبق مطالعاتی که داشته‌ام رومی‌ها قبل از میلاد مسیح(ع) از این شیوه استفاده می‌کردند. آلمان نیز در جنگ  جهانی به وفور از این شیوه بهره می‌برد.  بعد هم انگلیسی‌های خبیث، آمریکا، فرانسه و... حتی صدام  هم استفاده می‌کرد و این اواخر تکفیری‌ها هم از قافلة ترور بیولوژیکی عقب نمانده‌اند. پس مسئله نشان از جدی بودن و اهمیت آن دارد؛ شناسایی و تشخیص این نوع جنگ به هر حال سخت است و چون از عوامل بیولوژیکی استفاده می شود که به آسانی رشد نموده و تکثیر می‌شوند و به سختی می‌توان آنها را تشخیص داد، موضوع حساس‌تر است.

علایمی هم دارد؟

قاعدتاً علایمی ندارد برای همین کاربرد بالایی می تواند داشته باشد، حتی در بسیاری از مواقع پادزهری هم ندارد. روش‌های مقابله با آن هم طراحی نشده تا از بین برود؛ البته کسانی که خودشان تولید و تکثیرکرده‌اند راه‌های مقابله با آن را می‌دانند، ولی کسانی که مورد حمله قرار می‌گیرند اولاً متوجه نمی‌شوند. ثانیاً اگر هم متوجه شوند کار از کار گذشته و توان دفاع ندارند چون پادزهر جای دیگری است. به هرحال رژیم صهیونیستی بیشترین فعالیت را در این زمینه دارد.

این سلاح های میکروبی غیر از تهدید انسان‌ها به سایر امور هم ضرر می‌رسانند؟

بله؛ منابع کشاورزی که تأثیر ژنتیکی برای تخریب و نابودی نسل دارد. محیط زیست، گیاهان و حیوانات هم مصون نیستند.

احتمال آلوده بودن محصولات وارداتی هم وجود دارد؟

بله؛ صددرصد.  انتشار این بیماری در هوا و آب و خصوصاً مواد غذایی حتی انواع کنسروها و مواد غذاییِ بسته‌بندی‌شده، اسباب‌بازی های بچه‌ها، لوازم آرایشی، پاکت نامه یا انتشار حشراتِ ناقل و خون‌های آلوده همه احتمال تاثیرپذیری از این ویروس‌ها دارند. من در زمان مسئولیتم در سازمان مبارزه با قاچاق کالا و ارز و تحقیقاتی که در زمینة  قاچاق کالا و ارز داشتم درکالاهایی که بصورت قاچاق وارد ایران می شد، با علایم و نشانه‌هایی مواجه شدم که می توانست آلودگی داشته باشد. 

راه مقابله که وجود ندارد چگونه پیشگیری کنیم؟

چون مسئله بیوتروریسم در این میان وجود دارد و قضیه‌ای بسیار جدی است که دشمن هزینه کمی می‌کند اما خسارات زیادی برای ما به بار می‌آورد پس اولین گامی که باید به سرعت برداریم و لحظه‌ای درنگ را در آن روا نداریم، شناخت است.  باید بدانیم چه تهدیدی  وجود دارد  و چقدر مهم است. در چند ساله اخیر افرادی همچون کاظمی آشتیانی، رئیس مؤسسه رویان، و فرج‌الله سلحشور کارگردان انقلابی و مذهبی کشورمان به همین شیوه مشکوک به ابتلا از همین طریق هستند. متأسفانه اکنون آقای نادر طالب‌زاده به بیماری مرموزی مبتلا شده است. نباید بی‌توجه و سطحی باشیم. مراقبت و پیشگیری و مصون‌سازی اهمیت دارد. 

باید افرادی که در معرض این خطر هستند، مخصوصا آن دسته از نیروهای علمی، سیاسی، و فرهنگی کشورمان که نام آنها و فعالیت‌های‌ شان همواره تداعی‌گر عشق به انقلاب اسلامی و اشتیاق به پیشرفت کشور می‌باشد، آموزش داده شوند و در نوع فعالیت‌های کاری، سفرهای خارجی و روابط‌ داخلی و خارجی‌شان حتی سفرهای زیارتی آنها به کشورهای عراق و سوریه نباید فراموش کنیم که دشمن در شیطنت و شرارت‌های خودش اصلا شوخی ندارد و جدی است. ما نباید حتی یک نیروی خودی را در اردوگاه اسلامی و ایرانی‌مان کم‌اهمیت بدانیم. دشمن سراغ عناصر موثر و تاثیرگذار انقلاب در حوزه های مختلف می رود حتی ممکن است ما چندان متوجه نباشیم ولی دشمن بیدار و هوشیار است؛ به قول مولوی: گر ندانی ره هر آن چه او بخواست- عکس آن کن خود بود آن راه راست.

ماجرای حمله بیولوژیکی به آقای طالب‌زاده چگونه بوده؟

البته این طور که نقل شده است از دو سال پیش در معرض حمله بیولوژیکی قرار گرفته‌اند آن هم در سفری که به عراق داشته‌اند که در حال درمان بیماری هستند که امیدوارم به نتیجه برسد و سلامتی‌شان را بازیابند. باید «طالب زاده های» ایران را دریابیم. اما فرض من این است که اگر درباره ایشان خطر جدی نباشد باز هم این اتفاق خودش یک هشدار قرمز است و می‌تواند برای نخبگان نظامی، سیاسی، فرهنگی، هنری، دینی، و علمی ما تکرار بشود، به خصوص در روابط فرهنگی، دیپلماتیک، علمی و تبلیغی. به نظرم نیاز به شناخت جدی و رسمی و همه‌جانبه نسبت به  این نوع جنگ باید داشته باشیم. همانطور که با پیشرفت در صنایع نظامی توانسته‌ایم دشمن را از حمله به کشورمان مأیوس کنیم، باید خود را در زمینة بیوتروریسم نیز کاملا از نظر علمی و دفاعی آماده و مجهز کنیم.

هشدار به نیروهای نخبه انقلابی کشور و آموزش مقابله با حملات بیولوژیکی به آنها و اساساً محافظت‌های مستقیم و غیر مستقیم از چنین نیروهایی به عهدة چه کسانی است؟

به عهده مسئولانی است که بیشترین تهدید را به سمت آنها نشانه رفته‌اند. مقام‌های کشوری، نهادهای رسمی، متفکران فرهنگی، دیپلمات‌ها، دانشمندان و تئوریسین‌های انقلابی و تاثیرگذار ما در معرض خطر هستند و اگر بخواهیم  نگاهی جدی و عمیق داشته باشیم  حتی تخریب ژنتیکی و نابودی نسل مطرح است به خصوص شیعیان که خیلی جدی و مهم است.

مدتی قبل بحث روغن پالم مطرح بود و حواشی زیادی داشت  این هم شامل چنین مسئله‌ای است؟

البته فرق می‌کند اما اتفاقاتی از سر جهل یا سوداگریِ برخی سوداگران اقتصادی رخ می‌دهد که در آن  ممکن است سلامت جامعه به خطر بیفتد. هر چند ممکن است بی‌ارتباط باشد ولی می‌تواند آن را دامن بزند که خودش نکته مهمی است.

چرا در بحث آموزش این قضیه ناکارآمد هستیم؟

متأسفانه این مشکل از همان ابتدای انقلاب بوده است که در بسیاری از حوادث همیشه دیر اقدام کرده و منفعل بوده‌ایم. برخی از این ضررها جبران‌ناپذیراند؛ در حوزه مقابله با ترورهای شخصیتی و ترورهای فیزیکی یا همین بحث بیوتروریسم معمولا یک قدم عقب هستیم  که عیب بزرگی است. باید هرچه زودتر از فرصت‌ها استفاده کنیم که نیاز به سرعت عمل، دقت و تعهد است. شاید دستگاه‌های امنیتی و نظامی ما که در حوزه جنگ‌های شیمیایی، میکروبی و رادیواکتیو از تخصص و تجهیزات لازم برخوردارند باید وارد عمل شوند و با شناسایی شخصیت‌های ارزشمند در کشورمان، آنها را برای چنین جنگ‌هایی آماده و مصون‌سازی کنند.

قضیه مرحوم سلحشور هم مرتبط به چنین  مسئله‌ای است؟

من از همان ابتدای انقلاب ایشان را می‌شناختم. در فعالیت‌های فرهنگی بودیم. مرحوم سلحشور در حوزه فیلم و تئاتر کارهای ارزشی و خوبی داشت. به نظرم خیلی اتفاقی ناگهانی و یک مرتبه ای بود که خیلی سریع ایشان را از پا انداخت و جانشان را گرفت. ایشان با ساختن سریال «مردان آنجلس» و سریال حضرت یوسف (ع) با آن جذابیت جهانی‌اش زنگ خطر را برای صهیونیست‌ها به صدا درآورد و از آنجایی که دشمنان می‌دانستند که او قصد ساخت سریال جذاب‌تر «حضرت موسی (ع)» را دارد با توجه به سوابق انقلابی و تفکر ضد صهیونیستی آن مرحوم، دست به کار شدند تا پروژه‌ای به عظمت سریال حضرت موسی را که قطعا روایت‌های دروغین صهیونیست‌ها از آن پیامبر الهی را برملا می‌کرد و جهان را مجذوب سینمای انقلابی ایران می‌کرد، با مرگ آن مرحوم متوقف سازند. موارد مشابه ایشان می تواند درحال وقوع باشد که باید هوشیار باشیم اگر فرض را بر این بدانیم، بهتر است اقدامی کنیم و خواب نمانیم. بنده از همین جا به دست‌اندرکاران سریال حضرت موسی (ع) هشدار می‌دهم که مراقب خود باشند تا این پروژه با موفقیت و به سلامت به پایان برسد. 

 البته برخی بلافاصله برچسب توهم می‌زنند!

بله بگذارید بگویند؛ درحالی که اصلا توهم نیست. کاملا جریان دارد و واقعی است چون بارها اتفاق افتاده است. دشمن مستقیما و غیر مستقیم فعالیت  می‌کند. آنان که ما را به توهم توطئه متهم می‌کنند، خدا هدایت‌شان کند. 

یکی از مصادیق مشهور درباره سیدعبدالعزیز عمار حکیم است که در قهوه ایشان اورانیوم ریختند و مبتلا به سرطان شد آیا این  عدم توفیق هشدار بود یا تروری ناکام؟

به اعتقاد من قطعا یک هشدار بود این اتفاقات را باید با تحقیق ، مطالعه و ردیابی کرد.

پارکینسون محمد علی کلی چطور؟

البته بیماری او قدیمی بود اما چون فردی رادیکال و سیاسی و ضد امپریالیسم بود نمی‌توان مسئله را بی‌ارتباط دانست. به نظرم همه اینها درس و هشدار برای ماست که بهتر است مراقبت‌ها را بیشتر کنیم.

شما در بخش مبارزه با قاچاق بودید؛ آیا با مواردی از این دست هم برخورد داشتید؟

بله، به خصوص لوازم آرایشی و اسباب‌بازی که چون قاچاق و بدون شناسنامه هستند بسیار خطرناک و آلوده‌اند و باید گفت یکی از مجاری مهم جنگ بیولوژیک می تواند همین قاچاق باشد. متاسفانه حجم قاچاق بالاست و کنترلش سخت است. 

اخیرا با  وجود برجام رفت وآمدهای دیپلماتیک به خصوص با غربی‌ها و آمریکایی‌ها زیاد شده. این مسئله هشداردهنده نیست؟

اتفاقا یکی از بحث‌های عمده ما همین مسئله برجام است که دایره ارتباطات را بیشتر کرده و نیاز به مراقبت بیشتر است، خصوصا افرادی که موقعیت سیاسی ندارند مانند سفیران فرهنگی. البته افرادی که تاثیرگذار هستند و هدف دشمن قرار می‌گیرند نه همه این افراد. حتی روحانیانی که برای تبلیغ به خارج از کشور می‌روند و نماینده جمهوری اسلامی و تشیع هستند هم در معرض خطر قرار دارند، مخصوصا در محافلی که احتمال حضور وهابی‌ها بیشتر است که در پشت نقاب بحث و مناظره علمی و با لبخندهای فریبکارانه ممکن است نمایندگان و مدافعان فرهنگ شیعه را آلوده کنند. بحث دعوت محفل اکابر وهابیت عربستان از علمای تشیع برای مناظره را در همین راستا باید دید. 

باید مراقبت کرد و به نخبگان و سربازان فرهنگی، علمی، سیاسی و فرهنگی کشورمان آموزش‌های پیشگیرانه داد و به آنها سفارش اکید کرد که در صورت احساس کوچک‌ترین و بی‌اهمیت‌ترین نشانه‌های هرگونه بیماری‌ای پس از ملاقات با نمایندگان خارجی در همه عرصه‌ها یا حضور در کنفرانس‌ها و سمینارها و دانشگاه‌های خارجی، حتی بعد از سفرهای زیارتی به عتبات عالیات، بلافاصله و فی‌الفور مسئله را به مسئولان جنگ‌های بیولوژیکی و بیوتروریسم اطلاع دهند تا مورد معاینات دقیق پزشکی توسط پزشکان متخصص در این رشته قرار گیرند تا بیش از این شاهد از دست رفتن رویش‌های انقلابی‌مان نباشیم.