درخواست قصاص برای قاتل پیرزن
مرد جوانی که متهم است هنگام سرقت از خانه زنی سالخورده در شهر ری وی را به قتل رسانده بود، اتهامش را قبول کرد.
متهم 37 ساله که رضا نام دارد، صبح دیروز از زندان به شعبه دهم دادگاه کیفری شماره یک استان تهران منتقل شد.
بعد از اینکه قاضی قربانزاده رسمیت جلسه را اعلام کرد، نماینده دادستان تهران در جایگاه قرار گرفت و در شرح کیفرخواست گفت: بیستوپنجم خرداد ماه سال گذشته بود که مأموران پلیس شهر ری از قتل زنی 70 ساله در خانهاش با خبر و در محل حاضر شدند. بررسیها حکایت از این داشت که ریحانه براثر فشار بر عناصر حیاتی گردنش کشته شده است. به هم ریختگی خانه هم نشان میداد که عامل یا عاملان حادثه با انگیزه سرقت وارد شده و بعد از قتل محل گریختهاند. از آنجا که آثار خرابی روی قفل در خانه دیده نمیشد، احتمال میرفت که حادثه از طرف فردی آشنا رقم خورده باشد.
شوهر ریحانه هم گفت: ساعتی قبل برای انجام کاری خانه را ترک کردم. وقتی برگشتم با جسد بیجان همسرم در خانه مواجه شدم. بعد هم متوجه شدم که 800 گرم طلا و 3 هزار و 200 دلار پول نقدی که در خانه داشتیم، سرقت شده است. وی ادامه داد به مستأجر سابقمان که مدتی قبل او را از خانهمان اخراج کردم، مظنون هستم. بعد از اینکه خانه را به او اجاره دادم، فهمیدم که از مجرمان سابقهدار است به خاطر همین او را از خانه بیرون کردم و احتمال میدهم که او مرتکب قتل شده باشد.
نماینده دادستان ادامه داد: کارآگاهان 40 روز بعد از وقوع حادثه متهم را در شهرستان کرج شناسایی و بازداشت کردند. او در بازجوییها به جرمش اقرار کرد و برای او درخواست صدور مجازات قانونی دارم.
در ادامه اولیای دم برای متهم درخواست قصاص کردند. یکی از دختران مقتول گفت: وقتی که رضا مستأجر مادرم بود، همیشه به او و همسرش کمک میکرد، برایشان غذا میبرد و گاهی هم به آنها پول میداد. رضا به جای قدردانی، مادرم را به قتل رسانده و حاضر به اعلام گذشت از او نیستیم.
رضا وقتی در جایگاه قرار گرفت، اتهام قتل را قبول کرد و گفت: من پنج سابقه کیفری دارم. او گفت روز حادثه تصمیم گرفتم تا از خانه پیرزن سرقت کنم. از آنجا که به همه جای خانه آشنا بودم، در فرصت مناسب وارد خانهشان شدم. وقتی وارد اتاق شدم، پیرزن خوابیده بود اما نمیدانم چطور از خواب بیدار شد. وقتی من را دید شروع به فریاد کشیدن کرد. به طرفش رفتم و پتویی روی او انداختم تا ساکت شود، اما دیدم که فوت شد. خانه را گشتم و مقداری طلا سرقت کردم، اما از دلارها خبر ندارم و آن را سرقت نکردهام.
قاضی بعد از شنیدن آخرین دفاع متهم و وکیل مدافع وی با اعضای دادگاه وارد شور شد.
ارسال نظر