در جامعه کنونی ما با توجه به عوض شدن طرز فکر افراد و پیشرفت تکنولوژی، در حال گذار از یک جامعه سنتی به مدرن می باشیم. دختران و پسران امروزی مانند گذشته به شیوه ی چشم و گوش بسته کمتر حاضرند تن به ازدواج دهند و اغلب تمایل دارند، شریک آینده زندگی خود را به تنهایی انتخاب کنند ولی سوالی که پیش می آید این است که از بین ازدواج سنتی و مدرن کدام یک موفق تر است؟
آیا عشق به تنهایی کافی است؟
رحمانی روانشناس و متخصص مشاوره اسلامی در گفت و گو با خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان اظهار داشت: هیجاناتی در دیدارها و برخوردهای اولیه افراد صورت می گیرد که در ابتدا این هیجانات خیلی شدید است.
وی ادامه داد: در این شرایط زن و مرد هورمون واحدی تولید می کنند، این ترشحات هیجانی، فعل و انفعالات بدنی، بالا رفتن ضربان قلب و خشک شدن دهان را مردم به عشق تعبیر می کنند اما همان طور که می دانید این هیجانات زودگذر می باشند و بعد از مدتی هیچ جذابیتی ندارند اگر عشق به این معنی باشد صد درصد نادرست است .
رحمانی افزود: وقتی افراد با هیجانات بالا رابطه خود را آغاز می کنند، در نتیجه نکات ضعف و قوت هم را به درستی نمی بینند و شناخت کامل از هم پیدا نمی کنند پس در مسیر زندگی با مشکل مواجه می شوند. درست است که ازدواج باید با یک دلبستگی شروع شود ولی با وابستگی ادامه پیدا می کند یعنی دختر و پسر، زن و مرد اول که همدیگر را می بینند یک پسند اجمالی از هم باید حاصل کنند یعنی من از بودن یا دیدن این آدم خسته نمی شوم و این فرد برای من مشمئز کننده نیست، اتفاقاً خوشایند است پس حالا در صورتی که بقیه چیزهای فرهنگی، اقتصادی و اخلاقی نیز با هم هماهنگ باشد، می توانیم ازدواج کنیم.
قوانین یک ازدواج موفق
این روانشناس در خصوص ازدواج موفق و درست تصریح کرد: در افراد به مرور زمان وابستگی عاطفی ایجاد می شود ما پدر بزرگ و مادربزرگ هایی را می بینیم که نه چشم آنها می بیند نه گوش آنها به خوبی می شنود اما بدون همدیگر آب هم نمی خورند و حتی به مسافرت نمی روند چون وابستگی عاطفی شدید بین آنها ایجاد شده است ، ازدواج درست این گونه است. این که یک نفر را نشناسیم و در کوران حوادث در پستی بلندی زندگی یاری و همدلی طرف مقابل را احساس نکنیم در چنین شرایطی نمی توانیم به طرف مقابل وابسته شویم بنابراین با یک جرقه عاقلانه ای که جنبه شناختی آن بیشتر از جنبه هیجانی باشد باید زندگی را شروع می کنیم.
دکتر فربد فدائی روانپزشک و مدیر گروه روانپزشکی و توانبخشی علوم پزشکی بهشتی در همین راستا اظهار داشت: برای ازدواج موفق شرایطی وجود دارد، گذشته از هماهنگی از نظر جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی که متزمل یک ازدواج موفق است درباره برخی جزئیات هم می توان تاکید بیشتری به عمل آورد از جمله برای ازدواج موفق زن و شوهر باید رشد عاطفی و رشد شناختی پیدا کرده باشند.
عشق با چاشنی منطق
وی ادامه داد: منظور از رشد عاطفی آن است که افراد بتوانند فرد دیگری را به نهایت درجه دوست بدارند و خواسته های او را مقدم بر خواسته های خود بشمارند و این همان چیزی است که به نام عشق خوانده می شود و یکی از ویژگی های مثبت زندگی است که سبب می شود همه چیز نورانی و روشن شود، سختی ها به نظر ساده بیاید و مشکلات قابل تحمل شوند.
دکتر فدائی افزود: از سوی دیگر رشد شناختی یا منطقی به این مفهوم است که برای ازدواج واقعیت ها نیز مورد توجه قرار بگیرد، طرفین با پیش بینی شرایط محیط، توانمندی های خود و شریک آینده زندگی تصمیم گیری کنند، برای رسیدن به هدف های متعالی از زندگی برنامه ریزی کنند، در صورتی که با مانعی روبه رو شدن بکوشند که مانع را بشناسند و با روش صحیح با آن روبه رو شوند به این ترتیب ملاحظه می شود که وجود هر دو جنبه ی رشدی (رشد عاطفی و رشد شناختی) برای پایداری ازدواج ضرورت دارد.
این روانپزشک در خصوص اینکه رشد عاطفی یا رشد شناختی کدام بر دیگری برتری دارد بیان کرد: مانند آن است که بپرسیم نیمکره راست یا چپ مغز انسان کدام لازم است؟ پاسخ این است که هر دو ضرورت دارد ما برای زندگی شاد و رضایت بخش به عواطف و منطق احتیاج داریم و هماهنگی بین این دو زندگی را شیرین می کند و آن را پایدار نگه می دارد.
ازدواج سنتی یا مدرن ،کدام را تجویز می کنید؟
دکتر فدائی روانپزشک در خصوص اینکه ازدواج سنتی بهتر است یا مدرن بیان کرد: وجود انسان این آفریننده ی شگفت خدا پر از لطایف و ظرایفی است که همه به بقای نوع انسان کمک می کند برای نمونه جذابیت ظاهری ممکن است که عامل اولیه برای کشش بین یک دختر و پسر جوان باشد اگر این کشش وجود نداشته باشد اصولاً تمایلی برای زندگی با دیگری پیدا نمی شود.
وی ادامه داد: این کشش جسمی شدید نباید با عشق اشتباه گرفته شود، در واقع آنچه که ما در این حالت می بینیم تنش فیزیولوژیک است که نیاز به ارضا دارد، بعضی از نوجوانان کشش را با عشق اشتباه می کنند اما عشق واقعی ناشی از رشد عاطفی است به آن مفهوم است که فرد، دانایی دوست داشتن فرد دیگری را بیش از خود پیدا کرده باشد این عشق بعد ها به صورت عشق مادری و عشق پدری نیز در وجود زن و شوهر تجلی می کند یعنی آنان حاضرند به خاطر سعادت فرزند از خوشی های خود بگذرند این چیزی است که عشق واقعی را تشکیل می دهد و وقتی رخ می دهد که فرد توانست از مرحله ی خود محوری کودکانه به مرحله دوستی و عشق به دیگری برسد.
راز و رمز موفقیت ازدواج های سنتی
این روانپزشک در خصوص علل موفقیت ازدواج های سنتی عنوان کرد: بسیاری از اوقات این ازدواج های سنتی موفق آمیز بوده و می باشند اما دلیل اصلی این موفقیت و پایداری بیشتر همان جنبه های هماهنگی است که سبب می شود دو نفر یکدیگر را درک کنند،خواسته های دیگری را بفهمند و به آن توجه نشان دهند. همچین نقش های سنتی در این نوع ازدواج ها اهمیت زیادی دارند برای نمونه مرد زحمتکش نان آور خانواده و یا زن کد بانوی مهربان و فداکار که وجود این کلیشه ها به زن و شوهر این اطمینان را می دهد که شریک مناسبی را انتخاب کرده اند.
وی افزود: این ازدواج ها ممکن است با عشق شدیدی همراه نباشند اما زن و شوهر در طول زمان به همدیگر انس می گیرند و به تدریج همان عشق واقعی که عبارتند از عشق به یک موجود دیگر و ارجعیت داشتن خواسته های طرف مقابل به خواسته های خود در دل آنان شکل می گیرد که این بر جذابیت زندگی می افزاید.
اگر در ازدواج های سنتی چنین هماهنگی و شناختی وجود نداشته باشد در آنجا ممکن است یک جنگ و جدال دائمی آشکار و پنهان بین زن و شوهر به وجود آید ولی به علل گوناگونی زن و شوهر زندگی را با یکدیگر ادامه می دهند، این امر می تواند ناشی از کلیشه های ازدواج سنتی نظیر ضرورت فداکاری زن، ضرورت خویشتن داری مرد، توجه به وفا و صلاح فرزندان که نیاز به پدر و مادر دارند و ترس از بدنامی طلاق باشد که این ها ممکن است باعث شود یک ازدواج نامناسب برای همیشه ادامه پیدا کند اما طرفین هیچ گاه احساس رضایت و شادی نداشته باشند بنابراین ازدواج خوب ازدواجی است که در آن ضمن وجود هماهنگی بین زن و مرد چه از نظر زیست ، اجتماعی، منطقی و شناختی از نظر عشق و عاطفه نیز غنی و پربار باشد.
رحمانی متخصص مشاوره اسلامی در همین خصوص اظهار داشت: ترکیبی از ازدواج سنتی و مدرن را توصیه می کنیم، اگر ما در سنت چیزهای اشتباهی داشتیم باید آنها را اصلاح کنیم و همین طور اگر در زندگی مدرن اشتباه می کنیم باید به آن اشتباه تن ندهیم. ما پیشنهاد می کنیم که دختر و پسر قبل از عقد دائم دو سه ماه با اطلاع خانواده ها با یکدیگر آشنا شوند.
به طور کلی ازدواجی موفق تر است که تلفیقی از ازدواج مدرن و سنتی باشد به طوری که دختر و پسر پس از پیدا کردن شناخت اولیه از یکدیگر و به وجود آمدن کشش در رابطه تصمیم به ازدواج بگیرند اما این شناخت نباید صرفاً با تکیه بر احساسات باشد و دخیل کردن منطق و تجربیات بزرگتر ها در یک انتخاب درست و مناسب تاثیر به سزایی دارد.
ارسال نظر