سید وحید مرتضوی مجری با اخلاق و توانمند قرآنی کشورمان است که عمده فعالیت های او را در شبکه قرآن دیده ایم. مرتضوی در سالی که گذشت اجرای برنامه های جذاب و پرطرفداری مانند ستاره ها  و مسابقه اسراء را بر عهده داشت و ما در گفتگویی صمیمانه با این مجری خوشنام از نحوه ورود وی به عرصه اجرا و پیچیدگی های این کار پرسیدیم.
 
سین: آقای مرتضوی مختصر بیوگرافی از خودتان بفرمایید؟
 
جیم: طبق مشخصات شناسنامه‌ای سیدوحید مرتضوی هستم! متولد 20 فروردین 1354 البته بر عکس خودم که نمره‌هام همیشه 20 نبود (با خنده).
 
سین: اهل کدام شهر هستید؟
 
جیم: اصالت من خیلی پیچیده است(با خنده)، پدربزرگ مادریم اهل تهران بودند و همه اجدادشون دولابی بودند. اما از طرف پدری جدشون اهل نیم ور محلات بودند که اکثرا هم سادات هستند.
 
سین: متأهل هستید؟
 
جیم: بله و  الحمدالله رب‌العالمین دو فرزند، یک پسر به نام سیدمحمد حسین و یک دختر به نام حنانه‌السادات دارم.
 
سین: فرزندانتون چند سال دارند؟
 
جیم: محمد حسین متولد سال 82 تقریبا 12 سالش شده و کلاس دوم راهنمایی است و حنانه سادات متولد سال 88 است و در حال حاضر پیش دبستانی است.
 
سین: خودتون در خانواده چند فرزند هستید و آیا خواهر و برادر دارید؟
 
جیم: دو برادر و یک خواهر دارم، من بچه بزرگم و روال کار بچه‌های بزرگ هم یک مقدار سخت‌تره، چون والدین بر روی بچه‌های بزرگ تجربه کسب می کنند و برای بچه‌های بعدی استفاده می‌کنند. بعد از من یک برادر به نام آقا سیدحمیدرضا وبعد از ایشون خواهرم هستند و بعد آقا سیدعلی رضا مرتضوی که مجری شبکه دو هستند و با برنامه بچه‌های مسجد بر روی آنتن شبکه دو رفتند. الان هم در برنامه‌های مختلفی حضور دارند.
 
سین: تحصیلات شما چقدره؟
 
جیم: دوران دبیرستان تجربی خواندم. خیلی دوست داشتم پزشک بشم، اما نشد. در دانشگاه مدیریت بازرگانی خواندم و سال 81 در مقطع کارشناسی ارشد علوم و حدیث قبول شدم که به پایان نرسید.
 
اولین برنامه‌ام را با کت عاریه‌ای اجرا کردم/ از کودکی عاشق اجرا بودم
 
سین: همسرتون شاغل هستید؟
 
جیم: نخیر ایشان خانه‌دار هستند؟
 
سین: درسته که میگن وضع مالی مجری ها خیلی خوبه؟
 
جیم: ما وضع مالی‌مون خیلی خوبه اما پول زیاد نداریم (با خنده). به دلیل مشغله‌های ما در تدریس و بحث اجرا اون هم در زمینه‌های قرآنی الحمدالله پربرکت است، شاید از لحاظ کمیت خیلی عجیب و غریب نباشد اما از لحاظ کیفیت الحمدالله رب‌العالمین وضع‌مون بد نیست.
 
سین: با مجری‌گری و صدا و سیما به چه نحوی آشنا شدید؟
 
جیم: من از اول خیلی دوست داشتم مجری بشم و شاید هم به این دلیل بود که علاقه‌ زیادی به ارتباط با مردم داشتم. دوست داشتم مشکلات مردم رو حل کنم. من به این دلیل که قاری قرآن بودم در دوران نوجوانی در مسابقات مختلف قرآنی شرکت می‌کردم و رتبه‌های دانش‌آموزی بسیاری کسب کردم، البته پدر هم در بحث قرائت قرآن به تواشیح و مداحی فعالیت داشتند به همین دلیل از فضای خواندن و اجرا دور نبودم. از یک تاریخی به بعد پدر اجرا هم می‌کردند و زمان‌هایی را که آقای سلیمی غیبت داشتند، پدر جایگزین ایشان می‌شدند که تمام این اتفاقات پیش چشم من می‌افتاد و من را برای اجرا حریص‌تر می‌کرد. اما آشنایی بنده با صدا و سیما پس از ورود به دانشگاه شروع شد که برای کمک به دوستانم در رادیو قرآن مشغول شدم. یکی از دوستان پدر که در شبکه قرآن کار می‌کردند از من خواستند برای کارهای اداری وارد شبکه قرآن بشم، اما من گفتم دوست دارم مجری بشم که ایشان بسیار تعجب کردند. بعد از یک مدت برای تست مجری‌گری به صدا و سیما رفتم و همان سال در برنامه «قرآن، مشاوره، زندگی» به جای مجید یراق بافان که به مکه رفته بود، اجرا کردم. اما بعد از قبولی در تست به خاطر مبتدی بودن به من اجازه برنامه زنده ندادند تا خدای نکرده به خاطر چند اشتباه بر روی آنتن به طور کامل حذف نشوم.
 
سین: اولین برنامه‌ای که از اول خودتون اجرا کردید و با شما بر روی آنتن رفت چی بود؟ 
 
جیم: اولین کارم برنامه‌‌ای بود به نام «تلاوت احسن» برای گروه تلاوت شبکه قرآن که در سال 83 بر روی آنتن رفت و درس بزرگی که من در آن برنامه گرفتم این بود که کت من هم در برنامه عاریه‌ای بود. آن برنامه برای من موثرترین و تاریخی‌ترین کارم بود که به مدت سه سال هم طول کشید، البته این برنامه به صورت تولیدی و هفته‌ای یک بار ساعت شش صبح پخش می‌شد (با خنده) آن هم صبح جمعه!
 
سین: الگوی شما در اجرا کیه؟
 
جیم: من همه اجراها رو می‌بینم، اما اینکه یک اجرا برایم شاخص باشد این طور نیست. کار همه دوستان رو دوست دارم و می بینم. اگر بخواهم نام ببرم اول از اجرای پدرم و بعد استاد سلیمی تأثیر گرفته‌ام اما الگوبرداری از هیچ اجرایی نکرده‌ام.
 
سین: صمیمی‌ترین دوستانتون در مجریان صدا و سیما چه کسانی هستند؟
 
جیم: من با همه بچه‌ها صمیمی‌ام اما با مجید یراق بافان، هادی صلح‌جو و آقای ربیعی به جز صمیمیت، رفت و آمد خانوادگی هم داریم. همچنین در بین روحانیون به خاطر برنامه‌های مشترکی که داشته‌ایم به طور حدودی با همه آنها دوست هستم، در بین مداحان هم مجید بنی فاطمه، حلالی، جواد مقدم و مهدی اکبری از دوستانم هستند.
 
سین: ارتباطتون با نسل جوان چطوره؟
 
جیم:  یعنی همسن و سالای خودمو می‌گید دقیقا؟ (با خنده)... خیلی خوبه، من چون تدریس می‌کنم به طور کلی با سن بچه‌ها هماهنگ هستم. نگاهم و برداشتم، بگو بخندم با بچه‌هاست. اونها احساس نمی‌کنند یک فرد چهل ساله کنارشون باشه، خیلی ارتباطم خوبه البته اونها هم خوبند.
 
اولین برنامه‌ام را با کت عاریه‌ای اجرا کردم/ از کودکی عاشق اجرا بودم
 
سین: چه اقداماتی انجام دادید تا نسل جوان به سمت شما جذب بشوند؟
 
جیم: وحید مرتضوی یک نوع اجرایی رو در شبکه قرآن ارائه داد که با بقیه متفاوت بود. من وقتی در برنامه های چشمه‌های جاری، 1442، تلاوت احسن، یک سوال و دو نکته و غیره حضور پیدا کردم آدمی بودم که خیلی عادی و خیلی معمولی حرف می‌زد و می‌گفت و می‌خندید. یکی از مزایای برنامه‌های من این بود که با مردم خیلی راحت حرف زدم و نکته دوم از کوچک‌ترین اتفاقات برای خندیدن استفاده می‌کردیم. شما اگر برنامه‌های من رو ببینید یه ویژه برنامه اسراء که از سال 90 به بعد بهترین برنامه تلفنی سازمان صدا و سیما هم شناخته شد، در سازمان و همین طور بیرون ما همیشه با بچه‌ها بگو بخند می‌کردیم. حال و هوای شوخی و خنده در برنامه‌هایی که اجرا می‌کنم باعث جذب مخاطب جوان و نوجوان شده است. بدون هیچگونه مبالغه و غلو و با کلی شوخی و خنده برنامه قرآنی اجرا می‌کنیم. ما بطور کلی در یک فضای خیلی متفاوت نسبت به فضای رسمی و خشک برنامه‌های قبلی برنامه اجرا کردیم. سعی کردیم اکتیو و ساده باشیم و بعد از اجراهای من و آن نحوه اجرای صمیمی و ساده، دیگر هیچ کدوم از مجریان شبکه به شیوه خشک و رسمی قبل صحبت نمی‌کنند.
 
سین: برنامه اسراء ادامه خواهد داشت؟
 
جیم: اطلاعی ندارم. به دلیل تغییر تهیه‌کننده من هم دیگه در برنامه حضور پیدا نکردم اما فکر می‌کنم تنها برنامه‌ای است که هم مخاطب عام داشته و هم مخاطب خاص. جزء برنامه‌هایی است که باید با یک رویکرد جدید ادامه پیدا کند.
 
سین: دلیل موفقیت برنامه اسراء در یک جمع‌بندی کلی چیه؟
 
جیم: دلیل اصلی حضور نوجوانان و استعدادهای ناب دیده نشده است. دلیل دیگر قطعات زیبا و فرازهای زیبا و انتخاب شده قرآن هست و ارتباط ما با مخاطب. تمام اینها دست به دست هم می‌دهند تا این طرح جدید به چشم مردم بیاید، یعنی مرم نگاه می‌کنند و می‌بینند یک بچه هشت ساله چه تلاوتی می‌کند و هر دلی را می‌لرزاند. اصلا فرقی نمی کند شما فردی قرآنی به معنای قاری و حافظ هستی یا نه، اسراء همه رو جذب می‌کنه و یک نکته اینکه حس خوب دیده شدن، باعث می‌شه که مردم دوست داشته باشند در برنامه حضور داشته باشند حتی به اندازه خواندن اسمشون در پیامک ها.
 
اولین برنامه‌ام را با کت عاریه‌ای اجرا کردم/ از کودکی عاشق اجرا بودم
 
سین: فرق مجری شبکه قرآن با مجری شبکه‌های دیگه؟
 
جیم: به نظرم فرق در انسانیت است، فرقی نمی‌کند مجری شبکه قرآن باشی یا جای دیگر. نکته مهم این است که توقعات شاید از ما بیشتر باشد. بچه‌هایی که وصل به مذهب هستند، از مجری شبکه قرآن گرفته تا سخنران و مداح و آن عده از عزیزانی که به فضای مذهب و قرآن وصل می‌شن توقعات بیشتری ازشون هست. شاید مردم از من توقع این رو نداشته باشند که خیلی از کارها و رفتارها رو انجام دهم، وگرنه تفاوت آدم‌ها به اخلاق و رفتار و دیانتشونه، هر کجا که باشی باید خدمتگزار و در چهارچوب باشی.
 
سین: در کدام شبکه‌های اجتماعی عضو هستید؟
 
جیم: هم اینستاگرام هستم و هم تلگرام.
 
سین: به نظرتون جوانان مذهبی چقدر تونستند در رابطه با جنگ نرم و حضور در فضای مجازی موفق عمل کنند؟
 
جیم: سعی و تلاش‌ها داره می‌شه، من به نوبه خودم سعی می‌کنم پیام‌های خوبی رو بگذارم، دوستان دیگر هم همین طور. به نظر من اتفاق خوبی افتاده و بچه‌ها دارن تلاش خودشون رو تو این زمینه انجام می‌دن. البته آفت‌ها و آسیب‌هایی هم در شبکه‌ها وجود داره. من بیشتر متمرکز در اینستاگرامم ولی خب تلگرام رو هم به دلیل کلاس‌ها و ارتباط‌هایی که داریم، دوستانی که می‌خواهند مجری بشوند با ما در ارتباط‌ هستند. به نظر من در حد توان فعالیت‌های مناسبی صورت گرفته است.
 
سین: و اما سخن پایانی؟
 
جیم: خیلی مردم رو دوست دارم. اجازه بدین همون کلام همیشگی‌ام رو بگم که «کوتاه‌ترین دعا برای بلندترین آرزو: الهم عجل لولیک الفرج».