یادداشت اختصاصی سفیر سابق ایران در ترکیه؛
برداشت های اشتباه ترکیه در سوریه و عراق مبنای اختلاف با ایران/ کندو کاوی در عامل ترغیب ترکیه در گسترش مناسبات
دولت دهم که اساسا سیاست خارجی نداشت و در دولت فعلی نیز به سبب تمرکز تیم وزارت خارجه بر پرونده هسته ای، برنامه مدونی در خصوص همکاری با همسایگان به ویژه کشورهای منطقه ارائه نکرده است.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- «دکتر فیروز دولت آبادی» سفیر سابق ایران در ترکیه و رئیس گروه مطالعات استراتژیک وزارت خارجه در یادداشتی اختصاصی برای «پارس» در واکاوی اهداف سفر داوداغلو به ایران و چگونگی تغییر مناسبات تهران- آنکارا نوشت:
مناسبات بین تهران و آنکارا دچار رکود شده بود، با این حال هیچ وقت روابط دو جانبه قطع نشده و تابع تحولات قرار نگرفته است. ترکیه از زمانی که تحریم هایی علیه ایران اعمال می شد، مواضع مشخصی داشت و هیچ وقت با تحریم های سازمان ملل همکاری نکرد و در بقیه موارد ایستادگی لازم را داشته است. اساس اختلافات طرفین نیز به تحولات سوریه و عراق برمی گردد. بعد از سقوط صدام حسین و انتقال قدرت در عراق، ترکیه در این اندیشه بود که این انتقال قدرت دستاوردی برای این کشور در پی نخواهد داشت.
دومین مبنای اختلاف بین ایران و ترکیه به دخالت های ترکیه در سوریه مربوط می شود. دولت ترکیه گمان داشت که دولت بشار اسد در یک بازه زمانی کوتاه سقوط می کند و یک حکومت اخوانی همانند مصر جایگزین آن می شود. هر یک از این دو برداشت اشتباه ترک ها به سبب فعالیت های دشمنان روابط ایران و ترکیه و جاه طلبی های جریانات اخوانی و عثمانی گری در ترکیه ایجاد شده بود. به هر حال هیچ یک از این اتفاقات رخ نداد و مناسبات بین تهران و آنکارا گرچه رو به سردی گرایید اما در سطح روابط دوجانبه تغییرات اساسی روی نداد.
گفتنی است که ایران چه در دولت گذشته و چه در دولت فعلی از نداشتن یک سیاست خارجی فعال در سطح منطقه و همسایگان رنج می برد. دولت دهم که اساسا سیاست خارجی نداشت و در دولت فعلی نیز به سبب تمرکز تیم وزارت خارجه بر پرونده هسته ای، برنامه مدونی در خصوص همکاری با همسایگان به ویژه کشورهای منطقه ارائه نکرده است؛ لذا به خاطر ضعف در سیاست خارجی کشور، نتوانسته ایم که ترک ها را با رایزنی های مستمر، متمرکز و پیوسته قانع کنیم که رویه خلافی را پیش گرفته اند. به هر حال در حال حاضر ترکیه به این نتیجه رسیده است که جریان تحولات به نفع سیاست خارجی این کشور نیست و حتی سیاست های داخلی حزب حاکم عدالت و توسعه را نیز با چالش های اساسی روبه رو کرده است.
از طرف دیگر ترکیه به این نتیجه رسیده است که جمهوری اسلامی ایران بعد از برجام بازیگر فعال منطقه است. به عبارت دیگر اگر سیاست خارجی ایران در گذشه در مواضعی به صورت سلبی و در موارد محدودی به شکل ایجابی اقدام می کرد اما امروز به عنوان نقطه اتکا برای مسائل امنیتی و تحولات منطقه ای شناخته می شود. شکست سیاست خارجی ترکیه در منطقه نیز مزید بر آن شده است و سفر داوداغلو به تهران را با هدف نزدیک شدن مواضع تهران و آنکارا به یک دیگر و تلاش برای جلوگیری از بحران امنیتی در منطقه و انتقال آن به داخل ترکیه پایه-گذاری کرده است. این موضوع در کنار نوید توسعه روابط تجاری با ایران، عامل سفر اخیر داوداغلو به شمار می آید تا این که مناسبات طرفین را از سردی خارج و آن را گرم کند. امید می-رود که اهداف مشترک تهران و آنکارا با گسترش مناسبات طرفین به تحقق برسد.
گفتنی است که آتش بس در سوریه نیز یک شانس بزرگی برای ترکیه محسوب می شود؛ چرا که ترکیه با فرصت آتش بس می تواند با آبرومندی از باتلاق سوریه خارج شود. ایران نیز شایسته است که از فرصت آتش بس بهره ببرد و ترکیه را نسبت به خروج از سوریه قانع سازد تا این که روند تحولات در جهت نابودی تروریسم و بازگشتن حق حاکمیت به مردم سوریه تداوم یابد. بنابراین به نظر می رسد که ترک ها از آتش بس موجود خوشحال هستند. اما بایستی توجه داشت که ترکیه به هر دلیلی هم که از سوریه خارج شود، نگرانی هایش از مساله کردی خاتمه پیدا نمی کند. ترکیه از انتقال تروریست ها به خاک کشور خویش هراس دارد. نگرانی های این کشور همچنان نسبت به هجوم دو میلیون آواره با وضعیت شکننده ادامه دارد. بنابراین ترکیه تلاش دارد که حوزه امنیت خویش را در مرزهای مشترک با سوریه و عراق به هر شکل ممکن و حتی با حضور نیروهای نظامی تامین کند. اما به هر حال آتش بس سوریه راه گریزی برای ترکیه محسوب می شود که از پنج سال گذشته گریبان آن ها را گرفته است.
متاسفانه ظرفیت اقتصادی بین ایران و ترکیه در هشت سال گذشته متوقف شده است. روابط توسعه یابی میان همسایگان معمولا با بخش های تجاری شروع می شود. سپس با ایجاد ظرفیت های اقصادی افزایش پیدا می کند. با سرمایه گذاری متقابل نیز این ظرفیت توسعه می یابد و نهایتا اقتصاد دو تا کشور به هم دیگر گره می-خورد و رو به فزونی می گذارد. برنامه هایی که در حوزه ترکیه نیز مدنظر بود، متوقف شده است؛ ترک ها وارد حوزه نفت، گاز و پتروشیمی ایران نشده اند. به زودی هم نمی توان شاهد گسترش چشمگیر حجم مناسبات بود. بیشتر حجم مبادلات فعلی از طریق خرید نفت و گاز توسط ترکیه انجام می شود. با این حال اگر مسائل سیاسی منطقه ای حل گردد، می توان انتظار داشت که حجم مبادلات در ده سال آینده از مرز 15 میلیارد دلار عبور کند.
ارسال نظر