روزنامه شرق: گذشته روحانی بیش از دیگران دامن خودش را میگیرد
هاشمی از کدام حمایت خود از روحانی سخن میگوید؟! و گذشته روحانی بیش از دیگران دامن خودش را میگیرد از جمله مطالبی هستند که در بسته امروز گزارش تحلیلی خبرگزاری فارس به آنها پرداختهایم.
به گزارش پارس به نقل از فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابهلای رسانههای کشور میپردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیلهای موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.
***
روزنامه شرق:گذشته روحانی بیش از دیگران دامن خودش را میگیرد
روزنامه شرق، در سرمقاله شماره شنبه گذشته خود که به قلم احمد غلامی نوشته شده، آورده است:
«همچنان برای دولت اعتدال، زمان در نقطه صفر است، گذشتهای ندارد که تاوانش را بدهد، اما گذشته چیزی نیست که ساخته نشود. گذشتهای که حسن روحانی از خود بهجا میگذارد، بیش از آنکه دامنگیر دیگران شود، دامن خودش را خواهد گرفت. از آنکه بر مبنای گذشته او و عملکردش را قضاوت میکنند. آیا جابهجایی مفهوم اعتدال با متوسطبودگی کار دست دولت یازدهم خواهد داد؟ پاسخ این پرسش ساده نیست، خاصه در عرصه سیاسی ایران.»
*اگرچه گزارههای نقل شده در بالا از مناظر مختلفی قابل تحلیل و بررسی است اما الحال اینکه جریانات نزدیک به دولت و شخص رئیسجمهور روحانی، بایستی متوجه باشند که همانطور که در این یادداشت نیز محرز است؛ بدنه جریان سیاسی خاص و حتی چهرههای ستادی این جریان در هیچ حالتی حاضر به تسهیم هزینهها با دولت یازدهم نیستند و زودا که این «حاضر نبودن» صورت کریه خود را نیز نشان دهد.
چه اینکه پیش از این، سعید حجاریان، تئوریسین جریان سیاسی خاص نیز اظهار کرده بود که «شکست روحانی شکست اصلاحطلبان نیست» و یا ایضاً ابراهیم اصغرزاده، از فعالان ستادی جریان خاص هم تأکید کرده بود که «دولت روحانی برای اصلاحطلبان به مثابه رحم اجارهای است».
درست است که جریان خاص در این ماهها و طی دو و نیم سال اخیر، صرفاً به شغل تعریف و تمجید از دولت روحانی مشغول بوده و حتی عنوان کرده است که «روحانی قهرمان عدالتپروری است»، «روحانی هرکار میکند قانونی است» و «ما فدائی دولتیم...» اما به مصداق ضربالمثل قدیمی «خود پیداست از زانوی تو»! محرز است که در وقت حادثه به هیچ وجه کنار دولت نخواهد بود.
به سخن دیگر اینکه مقولاتی مثل بیدستاوردی برجام، عدم توانایی روحانی در فک حصر، رخوت دولت در صنعت هوافضای کشور، توخالی بودن وعدههای اقتصادی دولت یازدهم و... اگر در روزگاری مورد نقّادی مردم قرار گیرند؛ در آن روز حتماً روحانی نخواهند توانست جریان سیاسی خاص را در کنار خود ببیند.
جریانی که برای تحقق تئوری «اعلام پیروزی به هر قیمتی» حتی اصولگرایان را نیز در لیست انتخاباتی خود قرار داده است؛ یقیناً از روی صداقت میگوید که اشتباهات روحانی دامان خودش را میگیرد...
***
هاشمی از کدام حمایت خود از روحانی سخن میگوید؟!
آقای هاشمی رفسنجانی اخیراً طی اظهاراتی که سایت حزب ندای ایرانیان آنها را بازنشر داد، گفته است:
اصلاح طلبان و طرفداران دولت الآن لااقل برای دویست نماینده لیستشان را معرفی کرده اند. برای خبرگان هم بیش از 60 نفر در سراسر کشور تا به حال معرفی شدهاند. یعنی علی رغم این همه رد کردنها و این همه بیرون کردنها ولی باز هم این میزان افراد صالح باقی ماندهاند! اما به هر حال افراد مشهوری که رأی بیاورند کم هستند. این کار خود اصلاحطلبان و دیگران است که بروند و افرادی که نامدار نیستند را معرفی کنند و بگویند شمایی که میخواستید به ما رأی دهید حالا رایتان را به این فرد بدهید. همانند کاری که من با آقای دکتر روحانی کردم. خیلی راحت کار ایشان انجام شد و در ظرف یک هفته رأی ایشان از سه چهار درصد به پنجاه و چند درصد رسید. این کار را باید انجام دهند اگر بنا باشد احزاب درست کار کنند!
*در اشاره به اظهارات آقای هاشمی بایستی بیان کرد که ایشان حتی یک بیانیه رسمی هم در حمایت از رئیسجمهور روحانی ندادهاند.
جالب آنکه حتی بخشهایی از سخنان ایشان در مدح آقای روحانی نیز از فیلم دوم انتخاباتی روحانی در سال 92 به دلایلی! حذف شد و آقای هاشمی هم واکنشی در این رابطه نشان نداد.
مسئلهای که افکار عمومی و نسلهای جدید باید همچنین در جریان آن باشند آنست که همه حتی سایت معروف «ویکیپدیا» نیز میداند که حمایت آقای هاشمی و لیدر جریان اصلاحات از آقای روحانی صرفاً یک حمایت غیر رسمی بوده است نه بیشتر. (قیاس شود با نحوه حمایت همهجانبه اصلاحطلبان و آقای هاشمی از یکی از کاندیداهای خطاکار سال 88!)
گفتنیست، روایت جریان سیاسی خاص از ید بیضای آقای هاشمی و چهرههای ستادی این جریان در انتخابات سال 92 و در حمایت از رئیسجمهور روحانی؛ روایتی مخدوش است...
جریان خاص تمام وجهه همت خود را در طول سال 91 و 92 بر حمایت پنهان از آقای هاشمی رفسنجانی گذاشته بود.
این جریان به هیچ وجه برآوردی در زمینه ردّ صلاحیت آقای هاشمی نیز نداشت و احساس میکرد که این گزینه توانایی رد شدن از فیلتر شورای نگهبان را دارد.
پس از ردّ صلاحیت آقای هاشمی در سال 92 نیز جریان خاص از آنجا که دیگر کاندیدای مبرّزی در انتخابات نداشت، تصمیم گرفت در گارد «نه جنگ _ نه صلح» در مقابل نظام قرار گیرد.
به این معنی که با اظهار نظر چهرههای صف و فعالان این جریان درباره عارف یا روحانی بعنوان چهرههای نزدیک به خود، ژست انتخاباتی بگیرد اما در روی دیگر ماجرا و در صورت شکست این دو نفر -که در آن روزها نیز قطعی مینمود- بیان کند که هیچ کاندیدایی در انتخابات نداشته و برای همین هم متحمل شکست نیست!
و اساساً نیز بر مبنای همین رویکرد بود که ستاد اصلاحات از دادن حتی یک بیانیه رسمی در حمایت از آقای روحانی یا عارف خودداری کرد و همه چیز را به وادی ایما و اشاره کشاند.
«محمدرضا عارف» هم بر این اساس در روزهای آخر از انتخابات کنار کشیده شد که در هفتههای آخر این تلقی در افکار عمومی شکل گرفته بود که وی کاندیدای اصلاحطلبان است.
اما اینگونه نبود و ستاد اصلاحات نیز دست آخر به لطایفالحیل، عارف را به کنارهگیری مجاب کرد و او بدون حمایت از هیچ کاندیدای خاصی با دلخوری که بعدها بر آن صحّه گذاشت از صحنه انتخابات کنار رفت...
پس از این قضایا اما پس از رأیآوری اتفاقی رئیسجمهور روحانی، جریان خاص ندای «أنا شریک» سر داد و قضایای اشاره شده را بصورت وارونه جلوه داد.
اکنون و بر مبنای این رویه اشاره شده، میتوان قضاوت صحیحتری درباره چیستی حمایت انتخاباتی آقای هاشمی از حسن روحانی را بدست آورد.
لازم به یادآوری است که جریان سیاسی خاص درباره انتخابات هفتم اسفندماه نیز همین فرمول و «اعلام پیروزی به هر قیمتی» را دستور کار خود قرار داده است.
***
کنایه پزشکیان به «اصولگرایان معتدل» و ماه عسلی که تمام میشود
مسعود پزشکیان، فعال سیاسی اصلاحطلب و از نمایندگان مجلس اخیراً در بخشی از گفتوگوی خود با نشریه صدا در پاسخ به این سؤال که «نقش معتدلین اصولگرا در تعدیل روابط مجلس و دولت چگونه بود؟» اظهار کرده است:
«عقلای اصولگرا با توجه به مجموعه تجارب و همچنین شناختی که نسبت به افراد به دست آوردهاند در حد توان در کم کردن تنشها تلاش کردهاند، اما باید گفت که این نقش پررنگ نبوده است چرا که نمایندگان بر استقلال رأی خود تأکید ویژهای دارند و با توجه به مجموعه ارتباطات شکلگرفته منویات خود را پی میگیرند که بعضا بروز بیرونی نیز پیدا میکند.»
*این اظهارات میتواند مورد توجه کسانی باشد که این روزها تحت عنوان «اصولگرای معتدل» از سوی اصلاحطلبان و جریانات دولتی مورد تمجید و تشویق هستند و در لیست ائتلاف اصلاحطلبان با دولت قرار گرفتهاند.
در واقع، شنیدن تعریف و تمجید از جریانی که حتی از لیدر خود نیز «عبور» میکند، نظام اسلامی را تهدید به «خروج از حاکمیت» میکند و زمانی با تقلّب، نام آقای هاشمی رفسنجانی را از لیست برگزیدگان مجلس خط زد و وی را حتی متهم به «قتل» نیز کرد، میتواند حاوی تأملات زیادی باشد.
آنها که اصولگرایان معتدل! لقب گرفتهاند همواره از منظر چهرههای جریان سیاسی خاص متهم هستند و در مقطع فعلی نیز اعتدالی نام گرفتهاند تنها به این دلیل که قرار است تکمیل کننده پازل اصلاحطلبان باشند.
چه اینکه این چهرهها حکماً در جریان هستند که جریان خاص عنوان کرده است اصولگرایی را مساوی با «بیعقلی» و «افراط» میداند و اصولگرایان مجالس هفتم، هشتم و نهم را نیز «تندرو» و «کارنابلد» معرفی کرده است.
این حقایق و آن کنایهها خبر از آن میدهد که ماه عسل ساختگی میان اصلاحطلبان و آنچه «اصولگرایان معتدل» نامیده شده است؛ زمانی تمام خواهد شد.
ارسال نظر