راهبردهای۳گانه نفوذ در مجلس خبرگان
یکی از راه های نفوذ دشمن در جمهوری اسلامی، «استحاله از درون» است که شیوه ای از آن در فروپاشی شوروی مورد استفاده قرار گرفت. استحاله درونی یک نظام را می توان به سه دسته استحاله محتوایی، استحاله رفتاری و استحاله ساختاری برشمرد.
به گزارش پارس به نقل از تسنیم،متن یادداشت محمدحسن جعفرزاده با عنوان«راهبردهای سه گانه نفوذ در مجلس خبرگان» به شرح ذیل است:
یکی از راه های نفوذ دشمن در جمهوری اسلامی، «استحاله از درون» است که شیوه ای از آن در فروپاشی شوروی مورد استفاده قرار گرفت. استحاله درونی یک نظام را می توان به سه دسته استحاله محتوایی، استحاله رفتاری و استحاله ساختاری برشمرد.
استحاله محتوایی در ایران اسلامی با ادعای عبور از انقلاب اسلامی به جمهوری اسلامی کلید خورد. منظور از این عبور این است که شعارهای انقلابی همچون استکبارستیزی، حمایت از مظلومان عالم، ساده زیستی و... مخصوص دوره انقلاب مردم ایران بود و رهبران انقلاب از طریق طرح این شعارها توانستند مردم را بسیج کنند و رژیم پادشاهی را سرنگون نمایند؛ اما بعد از استقرار نظام جمهوری اسلامی، اصل بر تامین معیشت و دستیابی به توسعه و رفاه مردم است؛ لذا اگر این شعارها با روند توسعه برگرفته از مدل های غربی در تعارض است، چاره ای نسیت که آنها عوض کنیم و به سمت شعارهایی حرکت کنیم که حتی با ادعاهای صدر انقلاب در تعارض باشد؛ شعارهای چون تنش زدایی با آمریکا و حرکت به سمت توسعه روابط با آن.
البته به دلیل اینکه این نوع از نفوذ کاملا نرم افزارانه بوده و به دنبال همراه سازی بدنه اجتماعی و جریان سازی در میان مردم است، گفتمان خود را در زرورق های طلایی به افکار عمومی عرضه می کند. از این رو برای جلوگیری از ایجاد حساسیت در بدنه مومن انقلابی و همراه سازی آحاد مردم ایران اسلامی، با حفظ صورت و ظاهر نظام به تغییر باطن و سیرت آن می پردازد؛ تغییری که از طریق جابه جایی و دگرگونی در اهداف کلان، انگیزه ها، شعارها و معارف انقلابی دنبال می شود.
برخی از گفتارهای جریان غرب گرا و بسترسازان نفوذ در این رابطه عبارت است از: «امروز دیگر ادامه انقلابی گری سودی ندارد و باعث عقب ماندگی می شود ؛کمرنگ شدن هویت انقلابی، لازمه عقلانیت و در نظر گرفتن واقعیت های ایران و جامعه جهانی است؛ حفظ برخی اصول و سیاستهای جمهوری اسلامی مانع همزیستی مسالمت آمیز با نظم جهانی است و...»
استحاله رفتاری در ادامه تغییر محتوای انقلاب گام دیگر استراتژی نفوذ محسوب می شود. در این نوع استحاله، دشمن به دنبال تغییر در رفتارهای انقلابی مردم و مسئولان نظام است. نوع تغییر رفتار نیز در چارچوب مولفه های استحاله سازی محتوایی و عبور از باطن انقلاب در کنار حفظ ظاهر آن انجام می گیرد. تنها یکی از مولفه های تغییر رفتار انقلابی، دوری از استکبار ستیزی با عنوان ظاهرالصلاحِ «تعامل با قدرت های جهانی» است که گزاره های ذیل گفتمان سازی از آن را برعهده دارد: «مبارزه با قدرتهای بزرگ و دفاع از مقاومت مانع رشد اقتصادی است؛ علت مشکلات کشور بخاطر ایجاد تنش با آمریکاست، در نتیجه ابتدا باید تخاصم زدایی و بعد تنش زدایی کرد و در ادامه به سمت کاهش تنش حرکت نمود؛ فرهنگ انقلاب به معنای زبان اعتراض و درشتگویی و شعار نیست؛ رفع تحریم و حل مشکلات معیشتی و اشتغال در گرو تعامل، رابطه و دوری از برخورد خشن با آمریکاست و...»
نوع سوم از استحاله، استحاله ساختاری است که منظور از آن تغییر نرم در ساختارهای رسمی کشور هدف می باشد. یکی از مهم ترین مصادیق این نوع از نفوذ در جمهوری اسلامی، استحاله سازی از مجلس خبرگان رهبری است که هدف از آن، تغییر ولایت مطلقه فقیه، به «ولایت مقیده فقها» یا تبدیل آن به نوعی از «ولایت پاپی» است.
البته این سطح از تغییر، هدف غایی نفوذ کنندگان به شمار می رود که در سایه اهداف آماج بندی شده ی ذیل انجام می گیرد:
الف- نظارت محدود کننده؛ که با استفاده از روش هایی همچون ایجاد مجمع مشورتی برای رهبری در داخل ساختار خبرگان و یا قانون گذاری در مجلس خبرگان به منظور نظارت بر نهادهای ذیل رهبری و... دنبال می شود؛ ب- شورایی کردن رهبری؛ که با عناوینی چون شورای فقها و... تئوریزه می شود و نیاز به تغییر قانون اساسی دارد که به راحتی قابل حصول نیست؛ ج -تغییر شخص رهبری (به عنوان اصلی ترین مانع اجراسازی نقشه های اصحاب نفوذ) که با استفاده از راهبردهایی چون زمان مند کردن دوره رهبری و... پشتیبانی می شود.آنچه در این میان حائز اهمیت است برنامه نفوذگران و بسترسازان داخلی آنها برای انتخابات پیش روی مجلس خبرگان رهبری است. استراتژی های سلبی و ایجابی جریان نفوذ بر سه پایه استوار است. این جریان در بخش سلبی به دنبال ناکارآمد جلوه دادن مجلس خبرگان فعلی به سه دلیل است: یک) مسن بودن اعضای خبرگان؛ دو) وابسته بودن بیشتر اعضا به یک جریان سیاسی خاص؛ سه) آشنا نبودن نسبت به نیازها و دغدغه های مردم.
نقشه جریان نفوذ زمانی تکمیل می شود که به اسم دفاع از رهبری و جایگاه ولایت فقیه مدعی می شوند خبرگان فعلی به خاطر دلایل فوق، نتوانسته است یکی از اصلی ترین وظایف خود، یعنی نظارت بر نهادهای ذیل رهبری را به درستی انجام دهد.آنان که با ساختار و ماهیت خبرگان رهبری آشنایی دارند، به خوبی می دانند که آنچه از قانون اساسی استنباط می شود نظارت بر شرایط رهبری است. اما جریان نفوذ در خبرگان زمانی می تواند محدودیت و کنترل مورد نظر خود بر ولی فقیه را اعمال نماید که تفسیر القایی خود، یعنی نظارت بر عملکرد ولی فقیه را تثبیت نماید و از این طریق به قانون گذاری و ساختارسازی برای نظارت بر نهادهای ذیل رهبری دست یابد.
استراتژی ایجابی این جریان برای دست یابی به نظارت محدود کننده بر ولی فقیه، بر شعار سه گانه خبرگان جوان، فراجناحی و آشنا با دغدغه های مردم استوار خواهد بود. تا کنون برنامه ریزی گسترده ای برای تحقق این شعارها صورت گرفته است؛ از آماده سازی جزوات گوناگون برای نامزدهای مورد حمایت این جریان که در آن دغدغه ها و نیازهای اقشار مختلف مردم در سطوح ملی و استانی تدوین شده است، تا ثبت نام گسترده کاندیداهای به اصطلاح سفید و افرادی که وابستگی به جریان خاصی ندارند اما به دلیل حمایت می توانند از آنها در درون مجلس خبرگان سهم خواهی کنند، و نهایتا دعوت از سید حسن خمینی به عنوان الگو و خط شکنِ جوان گرایی در عرصه خبرگان.
باید توجه داشت که نقشه صحنه گردان اصلی جریان داخلی نفوذ، علاوه بر بازی با اعتبار امام خمینی و سوء استفاده از جایگاه سید حسن در بیت امام، خط شکنی از مساله جوان گرایی در مجلس خبرگان رهبری است. حضور سیدحسن در رقابت انتخابات خبرگان رهبری، راه را برای دیگر نامزدهای جوان این جریان باز خواهد کرد؛ نامزدهایی که دانسته یا ندانسته به صورت سازماندهی شده در این دوره از انتخابات خبرگان ثبت نام کرده اند و در سایه شعار جوان گرایی این جریان، امکان رقابت جدی با فحول خبرگان را پیدا خواهند کرد. از این رو باید منتظر بود که در هفته های آینده بخصوص در صورت تایید صلاحیت سیدحسن، به یک باره طرح جوان گرایی در خبرگان با شعارهایی چون خمینی جوان و... پمپاژ رسانه ای شود. از سویی حتی در صورت عدم احراز صلاحیت سیدحسن، از طریق مظلوم نمایی سعی خواهند کرد دوقطبی «بیت امام - مخالف بیت امام» را مطرح کنند.
لذا از سیدحسن توقع می رود متوجه برنامه جریان نفوذ در سوء استفاده از خود شود و اشتباهات گذشته درخصوص فتنه ٨٨ و ماجراهای بعد از آن را جبران نماید. هرچند از کنش ها و تمهیدات این جریان بر می آید که به هیچ وجه نمی خواهند از بهره برداری از نام و جایگاه وی کوتاه بیایند و برنامه ریزی چندجانبه ای در صورت احراز صلاحیت یا عدم احراز ایشان طرح ریزی کرده اند. از این رو، انتخابات خبرگان 94 صحنه آزمون سنگینی برای سیدحسن رقم زده که امید است با تاسی از پدر بزرگوارشان، از این آزمون سرنوشت ساز به سلامت عبور کند.
ارسال نظر