پارس بررسی می کند:
ضد حق الناسی به نام شورش/ داعشی های رقه در انتخابات ایران
چه سرنوشتی بر سوریهای که روزگار زیباترین کشور غرب آسیا بود، رخ داد. سوریهای که حتی اسرائیل هم نتوانست آن را این چنین نابود کند ولی حال هیچ چیزی جز تأسف نباید خورد.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- سال 88 که جریان معارض پس از انتخابات، مسیر خیابان و آتش زدن سطل آشغال و حمله به بانک و دیگر معابر را به جای مسیر قانونی طی کردند، حوادث گویای آن بود اتفاقاتی در حال رخ دادن است که نمیتوان از کنار آن به سادگی گذشت. از تمرد در برابر قانون شروع شد و تا شعار علیه اصل نظام و ارکان آن و حتی بالاتر از آن بی احترامی و جسارت به عزای حسینی و آتش زدن خیمهی حسینی که به جز در عصر جاهلیت نمیتوان نمونهی دیگری پیدا کرد. فقط کافی است یک بار به دستورالعملهای جین شارپ و یا کتابهای اختصاصی بنیاد سورس نگاه کرد و دید دقیقاً تمامی دستورالعملهای براندازی انقلاب رنگی در کشور رخ داد و مهار آن به جز حضور مردم و حمایت مردم راهکاری دیگر نداشت.
شاید برای خیلیها این موضوع با گذشت زمان رنگ باخته باشد اما با نگاه به سوریه و سقوط رقه در این شهر و آغاز بحران جنگی سوریه میتوان دقیق فهمید چه سرنوشتی برای ایران رقم میخورد. از دهها کشور خارجی در سوریه به عشق مبارزه و جهاد و بهدست آوردن زنان سوریه و کنیز گرفتن! عازم پیکار با دولت رسمی سوریه شدند. سرنوشتی که سالهای سال برای جنایتهای رخدادِ خون گریستن هم کفایت نمیکند. هیچ زیر ساختی در سوریه باقی نماند که سوریهی پس از جنگ بتواند مستقل به آن تکیه کند. چه جوانها که در برابر خارجیها ذبح نشدند و چه زنها که به بردگی جنسی نرفتند. نگاه به فتنهی 88 و سناریویی که دقیقاً در رقه پیاده شد و سرنوشت سوریه را به بدترین شکل ممکن رقم زد، درس عبرتی است برای کسانی که فتنهی 88 را راه انداختن و نسبت به براندازی درصدی کوتاهی نکردند. حال میتوان رفتار خلاف قانون، شرعی و عقل فتنه گران و سران آن را فراموش کرد! میتوان تصور کرد چرا این چنین کشور را تا مرز پرتگاه بردند. اینجاست که کلام رهبری و ایستادگی ایشان در برابر این زیاده خواهی و عاقبت به شری مشخص میشود.
در واقع کافی است یک بار به مطلب اشپیگل(*) در مورد سناریوی داعش در شهر رقه را خواند و دید چه سرنوشتی بر سوریهای که روزگار زیباترین کشور غرب آسیا بود، رخ داد. سوریهای که حتی اسرائیل هم نتوانست آن را این چنین نابود کند ولی حال هیچ چیزی جز تأسف نباید خورد.
بیان کلام رهبری در مورد حقالناس بودن رأی مردم صرفاً به صیانت از آرا طبق فرمایشاتشان منحصر نمیشد. موضوعی که از ابتدای انقلاب تا به امروز جاری و ساری بود. آنچه این حق الناس را مهم و قابل ارزشمند مینماید تمکین به نتیجه حتی اگر بر خلاف هر یک از کاندیداها باشد. تبیین مراتب حق الناس توسط رهبری نشان داد هرچند فرآیند حق الناس از زمان ثبت نام تا شمارش آرا طولانیترین بخش شقوق مختلف حق الناس است اما مهمترین چیزی که نشان میدهد حق الناس تکمیل شد و به نمایش در آمد، تمکین به رأی و نظر مردم و خواست آنان است. در واقع کسانی که حالا تریبون دار تبیین حق الناس و بزرگ نمایی آن (البته حق الناس واقعاً بزرگ است اما بعضیها با نیت خاصی بزرگ میکنند) برای نفی دیگر بخشهای حق الناس، جواب بدهند چه نگاه و نظری نسبت به فتنهی 88 و وقایع آن موقع داشته است. مگر نه اینکه در این فتنه ارکان اقتصادی کشور بیشترین ضربه را خورد. زمانی که داشت دشمن به صراحت از یاس و نا امیدی در تحریمها سخن میگفت، امید را به آنان برگردانند و تحریمهایی وضع کرد که کشور را دچار مشکلات فراوان نمود. مگر نه اینکه زمانی که رأی 40 میلیونی میتوانست ارادهی مسئولان و کارگزاران را نسبت به آیندهی کشور و وضع اقتصادی با همت مضاعف همراه کند، دچار دو قطبی کرد و مسئولان را از مسائل مهمی همچون اقتصاد دور نگه داشت. فتنه گران و همراهان و ساکتین باید نسبت به این همه خسارت جواب دهند. خسارتی که معلوم نیست ابعادش چقدر و چند سال ادامه دارد و تا کجا در اقتصاد، سیاست و فرهنگ نفوذ کرده است.
*)The Terror Strategist: Secret Files Reveal the Structure of Islamic State
ارسال نظر