پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محمد‌صادق عابدینی- تولید مستند‌های اجتماعی که نقد‌های سیاسی را نیز در بطن خود دارند چند سالی است با رشد خیلی خوبی همراه بوده است. مستند‌سازانی که دست روی موضوعات روز جامعه می‌گذارند و معمولاً آثار تولیدی‌شان سر و صداهای زیادی به راه می‌اندازد. در پای بیشتر این مستند‌ها، امضای «سفیر فیلم» دیده می‌شود. «فاکتور صوری»، «‌نسخه ایرانی»، «چشم دربرابر چشم»، «مصاف»، «نبرد خاموش»، «میراث آلبرتا» و «مهارنشده» تنها بخشی از تولیدات این مرکز را تشکیل می‌دهند که هر کدام در زمان تولید و اکران جریان ساز بوده‌اند.  سفیر فیلم مجموعه‌ای نو ظهور در سینمای ایران است که کار خود را با تولید مستند آغاز کرده و حضور گسترده‌ای در جشنواره‌های مختلف سینمایی و از جمله جشنواره فیلم عمار داشته است. برای آشنایی بیشتر با «سفیر فیلم» و نحوه فعالیت آن گفت‌و‌گویی با دو تن از مدیران جوان این مجموعه انجام داده‌ایم. حمیدرضا جعفریان مدیر تولید و محمدرضا تاجدین معاون عرضه و تعاملات سفیر فیلم در گفت‌و‌گو با «جوان» اطلاعات بیشتری درباره این مجموعه می‌دهند.سینمای مستند در کشورمان به شدت به حمایت‌های دولت وابسته بوده و هم اکنون نیز بخش دولتی در قالب مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و انجمن سینمای جوانان ایران، نقش فعالی در تولید و جهت‌دهی به سینمای مستند دارد، از اینجا شروع کنیم که چطور شما به فکر ایجاد مرکزی غیر دولتی برای تولید مستند افتادید؟

تاجدین: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، حدود سال 87 و 88 بود که این مسئله به وجود آمد تا برای ارتباط بهتر با عامه مردم از ابزارهای واسط هنری – رسانه‌ای استفاده کنیم. یعنی ورود به ابزارهای واسط هنری اسلامی برای انتقال پیام. آن زمان بحثی از ساختار و سازمان و حتی تولید یک فیلم هم نبود. ایده‌ای بود که در ذهنمان شکل گرفته بود ولی ابزار آن هنوز مشخص نشده بود. بعد از مدتی که فکر می‌کنم اواخر سال 88 یا پاییز سال 88 این تفکر و ایده قوام پیدا کرد. «سفیر فیلم» توسط چند تن از بچه‌های دانشگاه صنعتی شریف که دغدغه داشتند تا پیام انقلاب و پیام جمهوری اسلامی را به صورت درست و صحیح به اطلاع عامه مردم برسانند، با هدف آگاهی‌بخشی ایجاد شد. 

دانشگاه شریف دانشگاهی مهندسی است و طبعا با فضای فیلم و کارگردانی مستند که مربوط به سینما است، بیگانه است، چطور شد که در آن فضا به فکر تولید مستند افتادید؟

تاجدین: اصل بحث مستند‌سازی انتخاب ابزارهای واسطه هنری - رسانه‌ای برای انتقال پیام بود. استفاده از ابزار مستند هم از اینجا شکل گرفت که بچه‌ها با این قالب رسانه‌ای - هنری آشنایی بیشتری داشتند. مثلاً برای اتفاقات سال 88 یکی دو کار ابتدایی ساخته بودند، دوربین دستشان گرفته بودند و اتفاقات را مستند کرده بودند و احساس می‌کردند در این قالب هنر رسانه‌ای مهارت‌هایی وجود دارد و اینکه اساساً ژانر مستند یعنی قالب مستند برای ورود به عرصه راحت‌تر است، همین چیزی که شما می‌فرمایید که بچه‌ها فنی – مهندسی بودند و حالا می‌خواستند وارد بحث حوزه‌های هنری شوند و در بحث رسانه هم عامدانه وارد حوزه‌های مکتوب نشدیم، حوزه‌های مکتوب هم ظرفیت‌های انقلاب اسلامی در آنجا شکوفاتر بود و هم اینکه خود تصویر برای ما اهمیت داشت. دوران پیش رو دوران حرف زدن با تصویر است و شاید دیگر بخواهیم از دوره مکتوب جدا شویم یا ذائقه مردم برای کسب آگاهی خواندن متون بلند نباشد، باید یک مقدار هنری‌تر در قالب تصویر این را ارائه دهیم. اینجا بود که ابتدا یکسری کارهای کوتاه ساخته شد و اولین کار هم مستند «یزدان تفنگ ندارد» بود که با تولید این مستند و اکران دانشگاهی خیلی خوبی که برگزار شد و بازخورد بسیار مناسبی که در سطح کشور ایجاد شد یک قوت قلبی شکل گرفت که همین مسیر را به صورت تخصصی‌تر ادامه دهیم.

جشنواره عمار هم در سال 88 و بعد از سخنرانی مشهور مقام معظم رهبری در نماز جمعه تهران شکل گرفت، آیا اتفاقات خرداد 88 هم برای شما استارت کار بود یا قبل از آن کار را کلید زده بودید؟

تاجدین: قبل از 88 ذهنیت اینکه باید وارد عرصه فرهنگ شویم شکل گرفته بود، ولی به این شفافیت نبود که ابزارش و قالبش چه باشد. مستندسازی باشد یا روزنامه یا نشر کتاب باشد یا حتی یک سایت خبری - تحلیلی باشد. اینها مشخص نبود ولی اتفاقات 88 موجی در بخش‌های مختلف ایجاد کرد. یک جنب و جوشی به راه افتاد و به تسری ایده‌ای ما کمک کرد. مستند «یزدان تفنگ ندارد» هم در واقع یک الهام از اتفاقات سال 88 دارد که قیاسی بین اتفاقات و حمله تروریستی که داخل زاهدان انجام شد و اتفاقی که برای خانم ندا آقاسلطان افتاد و توجهی که رسانه‌های بیرونی و داخلی به آن اتفاق‌ داشتند یعنی موضوع اولین مستند اصلی سفیر فیلم خود فتنه 88 بود.

جعفریان: نکته‌ای را اینجا اضافه کنم که بحث جا به جایی از فضای مهندسی یا فضای علوم ریاضی- مهندسی به سمت فضای هنری و علوم انسانی، شاید دلیل اصلی‌اش احساس نیاز بوده یعنی چون عمدتاً ظاهر اینطور است که بچه‌هایی که در دانشگاه شریف درس می‌خوانند از قشر نخبه محسوب می‌شوند و اگر این نخبه احساس دغدغه یا تعهدی نسبت به جامعه‌اش داشته باشد سعی می‌کند همیشه در جهت آن نیاز از استعدادش استفاده کند. این جمعی که اشاره شد از سال 87 به این نتیجه رسیدند که الان نیاز جامعه فضای رسانه‌ای و فضای فرهنگی است؛ نیازی که انقلاب دارد و برای همین یک عده تصمیم گرفتند که فضای مهندسی را رها کنند و به سمت فضای رسانه‌ای بروند.

از این جمع چند نفرشان قبل از آن تجربه کار فرهنگی و تولید مستند داشتند؟

تاجدین: قبل از آن یکی از دوستانی که رشته‌اش مهندسی مکانیک بود در فضای مهندسی شریف، فیلم مستندی با هندی کم ساخته بود.

فیلم آماتوری بود‌؟

جعفریان: تقریباً بله، فضای حرفه‌ای نبود. قبلاً یکسری آدم‌های دیگر هم در این فضا کارهایی از جنس کارهای طراحی، گرافیکی، دوربین به دست گرفتند و کار کرده بودند که حرفه‌ای نبود. به تدریج در فرآیند تولید مستند «یزدان تفنگ ندارد» و مستندهای بعدی تشکیلاتی در سفیر ایجاد شد و بخش آموزش و بخش پژوهش ایجاد و ارتقا پیدا کرد. یعنی سفیر در عمر پنج ساله‌اش تقریباً تبدیل به یک سازمان شده و به جایی رسیده که می‌تواند بگوید من یک مجموعه حرفه‌ای مستندسازی هستم.

پس یک روند آموزشی منظم و دنباله‌دار را در سفیر پیگیری کرده‌اید؟

جعفریان: بله، قطعاً لازم بوده است.

شاخصه‌ کارهای تولیدی سفیر فیلم داشتن دغدغه اجتماعی است. مستند‌های شما تقریبا حرف روز را می‌زنند و همپا با مسائل روز مستند‌ها تولید می‌شوند. این ناشی از یک اتاق فکر است یا نه ذوق و قریحه است که همراه با تعهد می‌شوند و فیلمساز با خودش می‌گوید امروز باید چه بسازم و سراغ آن موضوع می‌رود؟

تاجدین: صحبت همین بود که چرا بچه‌های فنی آمدند و سفیر را شکل دادند، ما پیش‌بینی و ارزیابی‌مان این است که مستندهای سفیر یک جنس خاص و قالب خاص دارند. به نظرم این بیشتر از همین جا شکل گرفته که بچه‌هایی که دغدغه داشتند وارد حوزه مستندسازی شدند، نه کسانی که سال‌ها کار فیلمسازی کرده‌اند و حالا بخواهیم دغدغه‌های آنها را جهت دهیم که شما در مورد موضوعات مختلف فیلم می‌ساختید حالا درباره مسائل روز مستند بسازید. «سفیرفیلم» فیلم‌ها و مستندهایش متفاوت است و به مسائل اساسی جامعه می‌پردازد؛ مسائلی که مردم با آن طرف هستند یا جسارت بیشتری در بیانش دارد به خاطر تولید‌کننده‌هایش. یک مستند ادامه وجودی خالقش است. در سفیر فیلم، بچه‌ها بیشتر ناظر به مسائل روز دغدغه داشتند و می‌آمدند دغدغه‌های خودشان را تبدیل به اثر تصویری می‌کردند. بعد از مدت کوتاهی ساز و کاری ایجاد شد و بخشی داخل مجموعه تولید ما به نام «پیش تولید» شکل گرفت. این بخش کار ارزیابی و احصای مسائل روز جامعه و پرورش آن را از بعد محتوایی بر عهده دارد. خروجی‌های سفیر اتفاقی نیست و نشأت گرفته از یک فکر قبلی است که یک ساز و کار مشخصی هم در بخش پیش تولید ما دارد.

جعفریان: من در تکمیل صحبت‌ها یک نکته بگویم، ما سعی‌مان از اول این بوده که فرم و محتوا درخدمت هم قرار بگیرند، یعنی هم محتوا کمک کند و فرم را شکل دهد و هم فرم کمک کند که محتوا به خوبی منتقل شود. اصلاً شعار ما در پیش تولید و تولید سفیر این است که کارمان کشف پیام، پرورش پیام و انتقال مؤثر به مخاطب است. انتقال مؤثر یعنی همین که فرم به کمک محتوا بیاید و ما بتوانیم محتوا را در یک قالب هنری به مخاطب عرضه کنیم. فضای کار ما هنر برای هنر نیست، قطعاً به خاطر اینکه بچه‌ها با دغدغه ورود کردند فضا این بوده که موضوعات، مسائل و دغدغه‌هایی که وجود دارد را به یک اثر تصویری تبدیل کنند که بتواند اثرگذار باشد.

شما دغدغه‌های‌تان را در بخش پیش تولید مطرح می‌کنید، این دغدغه‌ها بر چه اساسی تصویب می‌شوند و به عنوان سوژه مستند مورد استفاده قرار می‌گیرند؟

جعفریان: ما بخشی داریم به اسم پیش تولید که اتاق فکر است. این بخش اتاق فکر ماست که یکسری میزهای تخصصی دارد؛ میز اقتصاد، میز فرهنگ و میز سیاست. اینها مدام مسائل روز را بررسی و موضوعات اصلی که اولویت دارد را کشف می‌کنند و روی هرکدام یک پژوهش اولیه انجام می‌دهند. سوژه‌ها و ایده‌هایی که می‌شود حول آن پرداخت را در می‌آورند و آن را به مستندسازان منتقل می‌کنند. بر اساس این پژوهش‌ها پاییز سال گذشته سندی تحت عنوان اولویت‌های محتوایی سال 94 سفیرفیلم در قالب یک سند حدوداً 20 صفحه‌ای که چند پیوست هم دارد منتشر کردیم.

نحوه کار این میزها به چه شکل است؟

جعفریان: مثلاً میز اقتصادی از وضعیت اقتصادی کشور در انتهای سال 93 و پیش‌بینی‌اش از مسائل اقتصادی کشور در سال 94 گزارشی تهیه می‌کند، موضوع میز فرهنگی وضعیت فعلی کشور در مسائل مختلف فرهنگی در اواخر سال 93 و پیش بینی‌اش از موضوعاتی که جمهوری اسلامی در حوزه فرهنگ در سال 94 درگیر آن خواهد بود، است. هرکدام از میزها که کار کارشناسی‌اش انجام شد و یک گزارش تحلیلی آماده شد این گزارش تحلیلی به صورت تجمیع شده در شورای سیاستگذاری که در داخل سفیر وجود دارد و به صورت بالادستی است به تصویب می‌رسد و ما از شبکه کارشناسان استفاده می‌کنیم. مثلاً وقتی میز فرهنگی تحلیل خودش را درباره مسائل فرهنگی کشور و پیش‌بینی‌اش را درباره مسائل فرهنگی کشور در سال 94 ارائه می‌دهد این تحلیل باید توسط‌کارشناسان حوزه فرهنگ مشاوره و ارزیابی ‌ شود و مورد قضاوت قرار گیرد.

این شبکه کارشناسان از چه افرادی تشکیل شده است؟

جعفریان:مثلاً در مرکز پژوهش مجلس هستند یا مثلاً در دفتر همکاری یا جاهای مختلف کار خودشان را می‌کنند و ما صرفاً از آنها مشاوره می‌گیریم.

تاجدین: پیش تولید ما ارتباط بین کارشناس‌ها و فعالیت‌های در حوزه محتوا انجام شده را با ابزار رسانه برقرار می‌کند. یکی از مسائل فیلمسازی و مستند‌سازی کشور همین است که فیلم متکی به یک شخص می‌شود که آن شخص علاقه و انگیزه‌هایش در همان حوزه فیلمسازی است و شاید نه علاقه، نه انگیزه و نه ارتباطی با مسائل اصلی کشور و حوزه‌های محتوایی داشته باشد.

پس شما به فیلمسازتان دیکته می‌کنید که چه چیزی بسازد؟

تاجدین: نه، ما به فیلمساز به هیچ وجه نمی‌گوییم، ما فقط تحلیل را ارائه می‌دهیم، تحلیل کارشناس‌ها در موضوعات مختلف را تجمیع می‌کنیم و به معرض دید فیلمسازهایی که با آنها در ارتباطیم می‌گذاریم.

جعفریان: آنها خودشان ممکن است در حوزه‌ای دغدغه‌مند باشند و بگویند ما در این حوزه می‌خواهیم مستند بسازیم.

این کار یعنی پیشنهاداتی برای ساخت که فیلمساز یکی را انتخاب می‌کند و می‌سازد!

جعفریان: اگر خواست روی موضوع کار کند حین پروژه ما باز به او مشورت محتوایی هم می‌دهیم.

تاجدین: برعکس این جریان هم هست، یعنی ممکن است یک فیلمساز بیاید و بگوید من دوست دارم در موضوع جمعیت کار کنم، به نهاد پیش تولید می‌آید و اتفاقاً الان این انگیزه ایجاد شده که خود فیلمساز می‌گوید مثلاً من می‌خواهم در حوزه جمعیت کار کنم و پیش میز فرهنگ ما می‌آید و میز فرهنگ ما ایشان را به سه چهار کارشناس مرتبط می‌کند.

جعفریان: البته اول ارزیابی می‌کنیم که موضوع پیشنهادی فیلمساز در اولویت‌های ما است یا نه. ممکن است به فیلمساز بگوییم موضوعی که شما انتخاب کردید برای ما اولویت محتوایی ندارد و اگر رابطه محتوایی داشته باشد به شبکه کارشناسان متصلش می‌کنیم.

وقتی یک موضوع را تصویب می‌کنید تا چه حد به جنجال‌آفرینی احتمالی آن فکر می‌کنید؟

تاجدین: جنجال برانگیزی برای ما معیاری برای ورود به یک موضوع نیست. برای ما نیاز به آگاهی درباره آن موضوع است که وارد ساخت یک اثر می‌شویم. به طور مثال اگر این مسئله وجود داشته باشد مثلاً در مورد خروج نخبگان از کشور که تبدیل به مستند میراث آلبرتا شد، ما برای جنجال‌سازی مستند میراث آلبرتا را تولید نکردیم.

بالاخره هر موضوعی برخی خطوط قرمز را دارد که ورود به آن ممکن است حاشیه‌ساز شود، اتاق‌های فکر شما تا چه حد به این مسائل توجه دارند؟

جعفریان: ما خیلی ملاحظه کسی را نمی‌کنیم و با کسی تعارف نداریم. یکسری خط قرمزها داریم که همان خط قرمزهای جمهوری اسلامی و خط قرمزهای حفظ نظام است. خط قرمزهای شخصی، سلیقه‌ای و فردی برایمان موضوعیت ندارد. ما با ساز و کار ارزیابی که داریم کسانی که در سفیر مستند می‌سازند را کنترل می‌کنیم که چه حرفی چقدر زده شود و چقدر جسارت باشد و از کجاها اگر بگذرد ممکن است در پازل دشمن باشد.

معمولاً کارهایی که شما تولید کرده‌اید بازخوردهای بیرونی داشته و به خیلی‌ها هم برخورده، مثلاً همین فاکتور صوری که فکر می‌کنم قوه قضائیه خیلی از کارتان شاکی شده بود!

جعفریان: اگر یک کار یا اثر چه تصویری، چه متنی و هر چیزی دیگر، با هدف انتقال پیام تولید و منتشر شود و پیام آن به کسی برنخورد که اصلاً به آن نمی‌شود گفت پیام! این بحث آگاهی بخشی که می‌گویم قطعاً همراه با جریان‌سازی، دلخور شدن، ناراحت شدن و برخوردن به عده‌ای می‌شود چون لازمه اصلاح همین برخوردن است. یعنی گام اولی که یک مجموعه و جریان و حرف و فردی تصمیم بگیرد اصلاح کند و یک جامعه‌ای تصمیم به اصلاح بگیرد این است که بربخورد، به خاطر ضعف‌ها و کاستی‌ها و نقص‌هایی که دارد.

همکاری شما با مراکز دولتی چطور است؟ منظورم مراکزی مثل مرکز گسترش و سینمای انجمن جوانان است، با آنها ارتباط دارید؟

تاجدین: «سفیرفیلم» بر اساس یک احساس نیاز وارد حوزه فرهنگ و رسانه و تصویر شد و یکسری آثار را هم تولید کرد ولی یک نیاز دیگر این است که این آثار تولید شده دست مخاطب برسد و به بازدید مخاطب و نمایش عمومی برسد، اینجا بود که بخشی در داخل سفیرفیلم ایجاد شد به نام معاونت عرضه و تعاملات که کارش عرضه و انتشار کارهای سفیر است.

تعامل با مراکز دولتی به نظرم دو دسته است، دسته اول تعاملات تولیدی است؛ مثلاً ممکن است با بعضی شبکه‌های سیما پروژه‌هایی داشته باشیم یا همان مرکز گسترش یا جاهای دیگر بگوییم با هم همکاری مشترک درتولید داشته باشیم. دسته دوم هم تعاملات عرضه و انتشار است که مثلاً در بحث سینمامارکت می‌شود بیشتر توضیح داد که کارهایی که قبلا ساخته شده‌اند را می‌توانیم از طریق کانالی که سفیر فیلم ایجاد کرده برای فروش عرضه کنیم.

چقدر به مسئله فروش مستند فکر می‌کنید؟

تاجدین: وقتی معاونت عرضه و تعاملات شکل گرفت زیرساخت‌های مختلفی برایش ایجاد شد که یکی بحث اکران دانشگاهی بود و یکی هم بحث تکثیر آثار بود که در واقع فروش ما و ایده فروش محصولات و درآمدزایی از همین جا شکل گرفت که بعضی از آثار که شاخص‌تر بود در تعداد مشخصی تکثیر می‌کردیم و شروع به ارتباطات گرفتن با فروشگاه‌های فرهنگی سراسر کشور کردیم. ارتباطات خوبی شکل گرفت و همین الان با نزدیک به 170 فروشگاه عرضه محصولات فرهنگی سراسر کشور ارتباط داریم. ولی ما به این یعنی فروش آثار محدود نشدیم و فروش اینترنتی را از سال 92 در سایت خودمان ایجاد کردیم و بعد از مدتی سایت فروشگاهی را توسعه دادیم و سینما مارکت را با همکاری دو سه تا از مجموعه‌های مستندسازی ایجاد کردیم. آنجا یک فروشگاه اینترنتی فروش محصولات چندرسانه‌ای است و ان‌شاء‌الله به زودی نسخه جدید سایت هم رونمایی می‌شود که در واقع آنجا بستری شد که با تولیدکننده‌های مختلف چه حقیقی و چه حقوقی یعنی سازمان‌های مختلفی که تولید فیلم داشتند ارتباط برقرار کنیم.

سفیر فیلم دوره آموزش فیلمسازی هم برگزار کرده است، این دوره را با ارائه تجربیات خودتان برگزار کردید یا نگاه آکادمیک برقرار بوده است ؟

جعفریان: دوره داکیومنتری به روایت ایرانی و بحث‌های آموزشی دیگر با یک دغدغه از ابتدا شروع شد که معاونت آموزش در سفیر شکل گرفت. بحث فرم و مهارت و هنر مستندسازی و فیلمسازی بود که ما در خلال مستند اولیه که در سفیر تولید شد هر عقل سلیمی به این نتیجه می‌رسید ‌که باید یاد گرفت و چون فضا مخصوصاً مهندسی بود بیشتر باید یاد گرفت. در مورد مستند‌سازی، روش‌های مستندسازی، کارهای آکادمیکی توسط دیگران انجام شده که سرمنشأ یکسری جزوات آموزشی شد و حالا در سایت هم هست مثل جزوات تدوین، جزوات آموزش فیلمنامه نویسی، تصویر‌برداری. که همزمان با اینکه پروژه‌ها تولید می‌شد بخشی از سفیر متولی کارهای پژوهشی، آموزشی و علمی شد. اینها کم‌کم گسترش پیدا کرد و تبدیل به کلاس‌های آموزشی شد و طرح درس‌هایی در آن نگاشته شد با متخصصان این حوزه ارتباط گرفتیم و از آنها استفاده کردیم. کلاس‌ها به دو دسته تقسیم می‌شد یکسری کلاس‌ها برای تولیدکننده‌های سفیر بود و یکسری نیز برای خارج از مجموعه، مثل یک مدرسه که کلاس آموزشی برگزار می‌کند در آن آموزش مستندسازی یا حوزه‌های مرتبط با مستندسازی ارائه می‌شود. چند وقت پیش دوستان معاونت آموزش ما به این نتیجه رسیدند که لازم است یک همایش برگزار کنند که ارتباط سفیر با فضای آکادمیک بیشتر شود و نشست سه روزه داکیومنتری به روایت ایرانی برگزار شد که استادان این حوزه آمدند نظراتشان را درباره جریان شناسی مستند از دهه 30 تا حالا در چهار حوزه بررسی کردند. یکسری فیلم‌های قدیمی دیده نشده بود که در حوزه مستند با همکاری فیلم خانه ایران پخش شد. بحث‌های تخصصی وکارگاه‌ها نیز وجود داشت.

آیا سفیر فیلم در ورای برگزاری این کلاس‌ها، به دنبال ایجاد مکتب فیلمسازی خاص خود است؟

تاجدین: بخش معاونت آموزشی ما اهداف بلند‌مدتی را در نظر دارد و کل سیستم و نظام آموزشی در حوزه مستند را بومی سفیر می‌کند و در حال ارائه متدی خاص از آموزش فیلمسازی است. به طور مثال طرح درس‌هایی را به طور تخصصی تولید کرده است. این طرح درس‌ها آمیخته‌ای از تجربیات و مسائل آکادمیک است و لزوما ترجمه آثار بیرونی نیست. همانطور که مستندهای سفیر در ابعاد مختلف تمایزی با دیگر مستندها دارد آموزش سفیر هم این تمایز را ایجاد کرده است. سفیری بودن و متمایز بودن را در مکتب آموزش خودمان در حال طرح‌ریزی هستیم.

جعفریان: در واقع ما در سفیر علاوه بر اینکه دنبال جریان محتوایی و جریان‌سازی پیام هستیم به دنبال جریان‌سازی در حوزه مستند هم هستیم، یعنی می‌خواهیم جریانی را به وجود بیاوریم که به این حوزه توجه شود و آدم‌هایی که استعدادش را دارند به این حوزه بیایند و فعالیت کنند و بتوانند مستند‌های مطلوبی بسازند، مستندهایی که هم از نظر فرم و هم محتوا مطلوب است.

برای سؤال آخر فعالیت‌های آتی‌تان را معرفی کنید.

جعفریان: سفیر وارد فضاهای جدید شده که لزوماً مستند نیستند، ما اول کارهای کوتاه داشتیم بعد‌ یک کار بلند جدی و بعد کارهای بلندی که اکران‌های دانشگاهی داشت. مدتی ما کارهایی می‌کردیم، مدتی پوسترهای سبک زندگی را داشتیم و اخیراً کار کارهای دو نقطه که مقاله تصویری یا ویدئو مقاله است را داریم. با توسعه بستر فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی کارهای زیر سه دقیقه راحت منتشر شده و دست به دست می‌شود و دیده می‌شود، این یک فرمت جدید است. موشن گرافیک باز یک حوزه جدید است که واردش شده‌ایم. «روایت اعتماد» باز یک سبک جدید است. حتی داریم به حوزه کلیپ و نماهنگ هم ورود می‌کنیم که قبلاً در تیتراژهای کارهایمان بوده. برای امسال چند کار بلند داریم که مرتبط با موضوعات و اولویت‌های محتوایی در حوزه اقتصاد مقاومتی، حوزه خانواده و جمعیت و در مسائل مرتبط هستند، در مسائل سیاسی هم بحث‌های مرتبط با مذاکرات و بحث اعتماد به امریکا و. . . هست.