تاوان اقدام ظریف در مصافحه با اوباما چه خواهد بود؟
در روزهایی که ظریف و تیم هستهای تحتفشار برخی رسانهها بودند رهبر انقلاب در یک سخنرانی به دفاع تمامقد از آنان پرداختند و آنان را «بچههای انقلاب» نامید، توصیفی که الزاماتی داشت و ظریف با اقدام اخیر خود تِرک عمیقی بر دیوار اعتماد و انقلابی بودن، وارد ساخت.
به گزارش پارس ، انتشار خبری چندخطی سبب بروز واکنشهای فراوان در جامعه و حتی در سطح بینالمللی شد؛ "ظریف و اوباما با هم دست دادند" و در توضیح آن گفته شد «ظریف وزیر امور خارجه در حال خروج از سالن مجمع عمومی بود که بهطور کاملاً اتفاقی با باراک اوباما رئیسجمهور و جان کری وزیر امور خارجه آمریکا روبهرو شد، دو طرف «سلام و احوالپرسی» کردند و دست دادند»؛ در این نوشتار کاری به واکنشهای صورت گرفته نداریم و قصد داریم از منظری دیگر به بررسی این موضوع بپردازیم.
دفاع تمامقد از ظریف و تیم هستهای؛ بچههای انقلاب
در روزهای آغازین مذاکرات هستهای در دولت جدید و در ایامی که فشارها به خاطر برخی رفتارهای مذاکرهکنندگان ما و زیادهخواهیهای غربیها و آمریکاییها – که معمولاً هم بدون پاسخ مقتدرانه از سوی دولتیها و تیم هستهای همراه میشد- بر ظریف و تیم هستهای او مضاعف شده بود، رهبر انقلاب مقابل فشارهای صورت گرفته و برخی تهمتهای ناروایی که به تیم هستهای کشورمان و در صدر آنان دکتر ظریف وارد میشد، در سخنرانی خود در جمع دانشجویان دفاعی تمامقد از مذاکرهکنندگان کشورمان انجام دادند و آنان را بچههای انقلاب خطاب کردند:
"هیچکس نباید این مجموعه مذاکرهکنندگان ما را با مجموعه شامل آمریکا - همان شش دولت، بهاصطلاح پنج بهعلاوه یک - سازشکار بداند؛ این غلط است؛ اینها مأموران دولت جمهوری اسلامی ایران هستند، اینها بچههای خودمان هستند، بچههای انقلاباند؛ یک مأموریتی را دارند انجام میدهند. کار سختی هم هست."
تعابیر قاطع و صریح رهبری در دفاع از تیم هستهای کشورمان، نشان از اعتماد و اعتقاد نظام به این تیم بود. اعتمادی که میبایست از سوی ظریف و تیمش حفظ میشد ولی به این دیوار اعتماد ضربات جبران ناپذیری وارد شد زیرا ...
حمایتهای رهبری؛ امین نظام
تقریباً بهجرئت میتوان گفت که در تمام طول دوران مذاکرات هستهای در دولت جدید، رهبر انقلاب بارها و بارها از مذاکرهکنندگان کشورمان دفاع و از اعتماد نظام به آنان سخن گفتند و درعینحال نیز بارها و بارها تأکید میکردند که نگران حیلههای طرف مقابل هستند.
رهبری انقلاب در یکی از سخنرانیهای خود در تیرماه امسال تعابیر دیگری در خصوص اطمینان نظام به امین بودن مذاکرهکنندگان کشورمان را مطرح و فرمودند: "بنده هیئت مذاکرهکننده را - همین دوستانی که این مدّت این زحمات را بر دوش گرفتهاند - هم امین میدانم، هم غیور میدانم، هم شجاع میدانم، هم متدین میدانم؛ این را همه بدانند... من البتّه علاوه بر اینها، بعضی از این دوستان را از نزدیک میشناسم، بعضی را از دور با سوابقشان میشناسم؛ اینها مردمانی هستند متدین و امین؛ اینها امیناند؛ قصدشان این است که کار کشور را پیش ببرند، گره را باز کنند و دارند تلاش میکنند برای این کار. انصافاً غیرت ملّی هم دارند، شجاعت هم دارند." اما با تأسف باید بگوییم که دیگر امین بودن معنایی ندارد زیرا ...
دفاعی تمامقد بدون صدور چک سفید امضا
دفاع رهبر انقلاب از شخصیت مذاکرهکنندگان کشورمان البته به معنای دادن چک سفید امضا به مذاکرهکنندگان هم نبود. ایشان درعینحال که از مذاکرهکنندگان کشورمان حمایت میکردند گاه به دغدغههای خود نیز اشاره میکردند. در یکی از این موارد رهبر انقلاب فرمودند: "این آقایانی که مشغول کار هستند، اینها افرادی هستند مورد اعتماد ما، من در مورد آنها هیچ تردیدی ندارم لکن درعینحال جدا دغدغه دارم؛ این دغدغه ناشی از آن است که طرف مقابل به شدّت اهل فریب و دروغ و نقض عهد و حرکت در خلاف جهت صحیح است"، و ما با حسن ظن باید قبول کنیم که وزیر خارجه کشورمان در تور فریب آمریکایی قرار گرفت و ...
تبعات " امین نظام " و " بچههای انقلاب " بودن
قرار نیست فقط نظام اسلامی و رهبری انقلاب مدام از مسئولین نظام دفاع کنند و برای آنان هزینه کنند اما آنان به تبعات این حمایت و دفاعها پایبند نباشند. این امر شامل حال تمامی مسئولین کشور است و تنها محدود به تیم مذاکرهکننده هستهای و وزیر امور خارجه نیست. این طبیعی است که هر چه نظام و رهبری حمایت خود از تیم هستهای را در اوج فشارها بر تیم افزایش میدهند، تیم هستهای و در رأس آنان وزیر امور خارجه کشورمان نیز باید بیشتر بر رفتار و گفتار خود دقت کنند.
نمیتوان مدام از تعابیر رهبری انقلاب برای تیم هستهای از جمله «بچههای انقلاب» و «امین نظام» بودن بهره برد ولی به لوازم و تبعات آن پایبند نبود. بچه انقلاب بودن و مورد اعتماد نظام بودن نیز به این معنی است که فرد در تمامی رفتارها و گفتارهای خود "اصول انقلاب" را رعایت کند تا "بچه انقلاب" بماند؛ همواره "اصول نظام" را مراعات کند تا "امین نظام" باقی بماند.
اقدام نابجا و اشتباه؛ نیویورک و ژنو
متأسفانه وزیر محترم امور خارجه کشورمان چندین اقدام نابجا در خصوص چگونگی رفتار با مقامات ایالاتمتحده آمریکا انجام داده که هر بار با بخشش نظام و چشمپوشی از آن اقدامات، سعیای در جهت اصلاح آن انجام نداد و چنانکه میبایست پاسخ اعتماد نظام به امانتداری وی را نداد.
اولین آنها گفتگوی طولانی دوجانبه با جان کری در نخستین سفر رئیسجمهوری و وزیر امور خارجه به نیویورک در سال 92 بود. این رفتار نابجا در کنار اقدام ناصحیح رئیسجمهور در مکالمه تلفنی با رئیسجمهور آمریکا، عتاب رهبر انقلاب را نیز به دنبال داشت که فرمودند "برخی ازآنچه در سفر نیویورک پیش آمد بجا نبود".
[تاوان اقدام ظریف در مصافحه با اوباما چه خواهد بود؟//آماده انتشار] البته ظریف در آن مقطع و در جلسهای غیرعلنی در کمیسیون امنیت ملی مجلس پذیرفته بود که خطاب رهبری رفتار وی و رئیسجمهور بوده است؛ هر چند که اخباری در تأیید و رد همین خبر نیز شنیده شد.
متأسفانه ظریف در سفر خود به ژنو نیز اقدام نابجای دیگری انجام داد، پیادهروی و قدم زدن با جان کری وزیر امور خارجه آمریکا بود. اقدامی که توجیهی برای آن پیدا نشد.
البته ظریف در رفاقت با جان کری پا را فراتر از اینها گذاشت و به و گونهای عمل کرد که تبدیل به ابزار آمریکا برای جلوگیری از کمک به مردم یمن شد آنجایی که جان کری بهصورت علنی اعلام کرد در تماس تلفنی به ظریف هشدار دادم که نباید کشتی کمکرسانی ایرانی به یمن برسد و دقیقاً همان دستور جان کری عملی شد و وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران هم هیچگاه این واقعیت را تکذیب نکرد.
دو نکته مهم در فراموش نکردن دشمنی دشمن
رهبر انقلاب در روزهای بعد از برجام چند نکته مهم را متذکر شدند:
اول آنکه: "مبارزه با استکبار، مبارزه با نظام سلطه تعطیلپذیر نیست... این جزو کارهای ما است، جزو کارهای اساسی است، جزو مبانی انقلاب است؛ یعنی اگر مبارزه با استکبار نباشد، ما اصلاً تابع قرآن نیستیم. مبارزه با استکبار که تمام نمیشود. در مورد مصادیق استکبار، آمریکا اتم مصادیق استکبار است." (20/4/94)
دوم آنکه: "ما توجّه کنیم به هدفهایی که دشمنان صریح جمهوری اسلامی در ذهن خودشان دارند میپرورانند و کارهایی که میخواهند انجام بدهند. مسلّم است که دشمنیهای دشمنان جمهوری اسلامی از اوّل انقلاب تا حالا کاسته نشده؛ بله، یکجاهایی دشمنیها و اِعمال دشمنی مهار میشود -در این شکی نیست- لکن این به معنای این نیست که دشمنیها کم شده. اعتقاد ما این است که دشمنیِ رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی یا دولت ایالاتمتحده آمریکا با ما از اوّل تا حالا هیچ کم نشده؛ البتّه هرکدام به یک دلیل؛ رژیم صهیونیستی به یک دلیل با ما دشمنی دارد، آمریکاییها به یک دلیل دیگری است، منتها همان اندازه آنها هم با ما بدند، آنها هم با ما دشمناند و این دشمنی کاسته نشده؛ ... این را مطلقاً همه مسئولین مختلف - فقط مخصوص وزارت خارجه و آقای دکتر ظریف نیست؛ دستگاههای مختلف، دستگاههای اقتصادی، دستگاههای فرهنگی- توجّه داشته باشند که ما در داخلِ نقشه طرّاحی شده دشمن قرار نگیریم و بازی نکنیم... دشمنی را فراموش نکنیم" (4 /6/ 94)
پس "بچههای انقلاب" نباید هیچوقت این دو نکته را از یاد ببرند.
بچههای انقلاب و مصافحه با شیطان/ فرور ریختن دیوار اعتماد به ظریف
در کمال ناباوری سفر سال 94 رئیسجمهور و وزیر امور خارجه کشورمان به نیویورک، بار دیگر صحنه تکرار اقدام اشتباه از سوی دکتر ظریف گردید. اقدام اشتباه و ضدانقلابی که شاید این بار به اعتماد کامل نظام به وی خدشه جدی وارد کند و بدون تردید تِرکهایی در این اعتماد برداشتهشده است. مصافحه دکتر ظریف با اوباما، رئیسجمهور آمریکا، فارغ از اتفاقی بودن یا نبودن آن، اقدامی بهواقع اشتباه از سوی وزیر امور خارجه کشورمان است که بدون تردید نیز عوارض و تبعاتی در پی خواهد داشت.
کمترین عوارض و تبعات اقدام ناصحیح دکتر ظریف، تِرک برداشتن شیشه اعتماد نظام به دکتر ظریف است؛ ترکی که میبایست هر چه سریعتر و به روشی صحیح از سوی دکتر ظریف، برای ترمیم آن تلاشی جدی صورت گیرد و شاید این ترک عظیم که میتوانیم از آن بهعنوان شکاف نام ببریم، هیچگاه از بین نرود و البته تاکنون نیز هیچ عقبنشینی و عذرخواهی نیز از سوی دکتر ظریف در این عرصه مشاهده نشده است و این بههیچوجه نمیتواند با معیارهای "بچههای انقلاب" سنخیت داشته باشد.
ایکاش دکتر محمدجواد ظریف، قدر اعتماد و اطمینان نظام و رهبری را بیش از این میدانست و در صحیح بودن اقدام خود بیشتر تأمل میکرد؛ ابراز تشکر از تعابیر و توصیفات رهبری در خصوص تیم مذاکرهکننده و شخص دکتر ظریف، نمیبایست فقط در گفتار صورت پذیرد؛ بلکه وزیر محترم امور خارجه کشورمان باید دقت بیشتری در رفتار خود در مواجهه با رئیسجمهور ایالاتمتحده آمریکا – یعنی اتم مصادیق استکبار – میکرد؛ ایکاش وزیر محترم دشمنی دشمن را فراموش نمیکرد. به هر جهت در فضای کنونی دیوار اعتماد به وزیر خارجه دچار تِرک عمیق شده است و باید در این توصیف که اینها فرزندان انقلاب هستند نیز تردید جدی داشته باشیم زیرا فرزند انقلاب اینچنین با شیطان بزرگ آنهم بهصورت اتفاقی مصافحه و احوال پرسی نمی کند زیرا میتوانست اتفاقی از کنار اوباما عبور کند ولی ...
ارسال نظر