به گزارش پارس به نقل از دیپلماسی ایرانی خاورمیانه یکی از پیچیده ترین و بغرنج ترین مناطق جهان از لحاظ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی محسوب می شود. در این میان عراق، کشوری که در سال 1921 تاسیس شد، یکی از پیچیده ترین و در عین حال حساس ترین کشورهای این منطقه بوده است. کشوری که گذرش از پادشاهی به جمهوریت توام با سیری از تحولات بوده و تا رسیدنش به ثبات نسبی در دوران حکومت رژیم بعث نیز سرشار از اتفاقات بی نظیر بوده است. دوران حزب بعث را می توان از تلخ ترین و خون بارترین وقایع دوران تاریخ عراق توصیف کرد. دوره ای که سراسر در جنگ گذشت و خشونت بی اندازه هیئت حاکمه تاریخی بی نظیر را برای خاورمیانه رقم زد. اما این دوره به اندازه ای در خود رمز و راز دارد که با وجود کتاب های بسیار هنوز کنه بسیاری از مسائل غامض باقی مانده و بسیاری از حقایق بیان نشده است. برای همین انتظار می رود باز هم کتاب ها درباره عراق نوشته شوند و قصه های عجیب و غریب بی شماری از آن شنیده شود.

کتاب "عراق از جنگ تا جنگ/صدام از این جا عبور کرد" از جمله کتاب هایی است که تلاش دارد از چهار زاویه بر بخش هایی از دوران تاریک رژیم بعث و پس از آن نوری بتاباند و حقایقی را بر ملا کند. این کتاب که توسط غسان الشربل، روزنامه نگار مشهور لبنانی و سردبیر روزنامه الحیات نوشته شده در حقیقت مصاحبه با چهار مقام سابق عالی رتبه عراقی است که هر کدام از دیدگاه خود به توصیف تاریخ عراق در دوران مسئولیتشان پرداخته اند. دیپلماسی ایرانی در چارچوب سلسله مصاحبه ها و مطالبی که هر هفته منتشر می کند، این بار به سراغ این کتاب رفته است که در این جا هشتادو هفتمین بخش آن را می خوانید:

آیا می توانی بگویی بخشی از مشکلات عراق این بود که امریکایی ها حکومت صدام را سرنگون کردند در حالی که هیچ تصوری از این که بعد از آن چه خواهد شد، نداشتند؟

امریکایی ها بیش از این ها تصور داشتند، اول تصورشان این بود که حکومت موقت عراقی تشکیل دهند. این تصور در واشنگتن شکست خورد. دوم اشغال و حکومت مستقیم بود که در واشنگتن موفق به انجام آن شدند.

آیا همیشه رقابتی میان سی آی ای و وزارت دفاع وجود داشت؟

بله، همیشه.

و بین وزارت امور خارجه و وزارت دفاع؟

بله.

آیا واقعا سی آی ای به وزارت خارجه نزدیک تر بود؟

بله، در دوران کاولن پاول.

آیا این رقابت باعث شکست امریکایی ها شد؟

بله، این برای من کاملا روشن است. این رقابت میان امریکایی ها وجود داشت و ناتوانی رئیس جمهور بوش در حل منازعات داخل اداره اش باعث دوگانگی در سیاست های امریکا شد و عراق را به هم ریخت و باعث ایجاد رغبت برای کارهای خشونت آمیز و سوء مدیریت و فساد شد.

عراق در معرض عملیات قاچاق بی سابقه قرار گرفت، این طور نیست؟

منظورت چیست؟

یعنی فساد به وجود آمد؟

قطعا، عراق در معرض عملیات فساد قرار گرفت. یعنی کسانی که عراق را غارت کردند مفسدان عراقی ای بودند که با بعضی خارجی ها همکاری می کردند اما بخشی از امریکایی ها هم فاسد بودند. که به دیگران اجازه می دادند که آنها هم فساد کنند.

آیا تو از این مساله استفاده ای نبردی؟

ابدا.

آیا می توانم سوالی را مستقیم و بی پرده بپرسم، تو آدم سی آی ای بودی، بنابراین واقعا شریک فساد نبودی؟

ابدا، من اولین کسی بودم که در شورای حکومت موقت نسبت به وجود فساد هشدار دادم، چون در جریان بودم و اولین کسی بودم که در این باره بریمر را به چالش کشیدم. به او گفتم: ای سفیر بریمر تو تنها کسی هستی که فقط با امضای تو اموال صندوق توسعه که در آن تمامی اموال عراق موجود است، خرج می شوند، نسبت به آن چه انجام می دهی و امضا می کنی هوشیار باشی، که او هم همیشه از من عصبانی می شد.

آیا پول های امریکایی ها حساب و کتاب نداشت؟

از جانب چه کسی، همه ما بر اساس تصمیم های کنگره با امریکایی ها همکاری می کردیم.

من درباره دوران بعد از سقوط صدام صحبت می کنم، آیا در کنگره ملی از قرارومدارها و وزارت خانه ها استفاده نمی کردید؟

ابدا، این حرف صحیح نیست. من زیر ذره بین همه طرف ها بودم و نتوانستند هیچ چیز از من به دست آورند. درباره این موضوع با جزئیات صحبت خواهم کرد. ما به عراق رسیدیم، در حالی که اعضای کنگره ملی در هیچ کاری با امریکایی ها مشارکت نداشتند. بعضی از آنها کارهای خلاف قانون انجام دادند، اما قضایای خیلی ساده بودند، اما در مشارکت با قراردادهای امریکایی ها یا قراردادهای دولت عراق، کنگره ملی از این موضوع به دور بود. امریکایی ها در مراحل اول مرا هدف قرار داده بودند و ما را از همه چیز دور کردند، حتی همه سیاستمدارانی که بعدا آمدند. من تنها کسی بودم که املاک خانواده و نزدیکانم را فروختم و هیچ استفاده ای از املاک صدام و دولت نبردم.

چه کسی از املاک صدام استفاده می کند؟

این اتفاق افتاد و هیچ کس در بغداد با این مساله مشکل نداشت، از املاک صدام و املاک دولت استفاده کردند، همه، اجازه بده اسم کسی را نیاورم، ما دلال زمین نیستیم، اما حتی مقرهای ما را به زور گرفتند، ما در محله خانه چینی و در سازمان امنیت مقرهایی داشتیم، همه را به زور گرفتند.

آیا ارتش امریکا آنها را گرفت؟

بله، و به دستور دولت عراق بعد از پایان اشغال، مقرهایی که در جادریه داشتیم را دولت از ما گرفت و هیچ وقت آنها را به ما بر نگرداند.

یعنی می خواهی بگویی که تو و حزب کنگره شریک فساد نیستید؟

بله، و ما اولین کسانی بودیم که فساد را کشف کردیم. من در پایان سال 2004 و ابتدای 2005 کشف کردم که اموالی عراقی به ارزش صدها میلیون دلار از فرودگاه بغداد به بیروت منتقل می شوند. مصاحبه ای با شبکه «العربیه» با (خبرنگار) ایلی ناکوزی انجام دادم و او به من گفت که وزیر دفاع شما و ائتلاف را متهم به صفوی بودن می کند، به او گفتم: از آقای وزیر دفاع می خواهم که نسبت به پول هایی که به طور نقدی با هواپیما به بیروت و عمان منتقل می شوند، هوشیار باشد.

وزیر دفاع چه کسی بود؟

حازم الشعلان، ناکوزی متوجه حرفی که من زدم نشد. وقت استراحت رسید و تنفس اعلام کردند، و به او گفته شد که چلبی چنین چیزی را درباره تو می گوید، از او بپرس. و وقتی که به پخش مستقیم بازگشتیم دوباره این موضوع را از من پرسید، موضوع را دوباره با او در میان گذاشتم، فورا حازم شعلان دستور به بازداشت من به دلیل زدن افترا به وزارت دفاع داد، که جنجال بزرگی به پا شد، و دولتشان به پایان رسید و دولت جدید به ریاست ابراهیم جعفری بر سر کار آمد و من معاون او شدم، من هم از بانک مرکزی تقاضای بررسی حساب وزارت دفاع در بانک الرافدین، شعبه زوریخ با شماره حساب 13 با اعلام رقم به دلار دادم. بانک مرکزی هم تیمی را برای بازرسی با مشارکت دیوان نظارت مالی فرستاد و گزارش سری ای که با دست نوشته شده بود و چاپ نشده بود، تهیه کردند که در آن آمده بود وزارت دفاع با یک شرکت عراقی که در 1/1/2004 با سرمایه سه میلیون دینار تاسیس شده بود قراردادی به مبلغ یک میلیارد و 126 میلیون دلار امضا کرده و به صورت نقدی بدون این که ضمانت نامه ای بگیرد 35 چک به حساب شخصی یک نفر صادر شده است.  

او چه کسی بود؟

اسمش (...). و این چک ها در حساب او در یکی از بانک های عراق سپرده شد، و خواسته شد که مبلغ 481 میلیون دلار به حساب خاص او در بانک اسکان اردن پول واریز شود و صد میلیون دلار نقدی به بانک اسکان در امان فرستاده شد، این پول را توسط شخصی به اسم (...) که پیشش کار می کرد یعنی با 480 میلیون دلار فرستاد، این شخص هم این پول ها را به حساب اول واریز کرد. آنها به این ترتیب یک میلیارد و 60 میلیون دلار به حساب اول در بانک اسکان در عمان فرستادند به این عنوان که قرار است با این پول ها مهمات برای ارتش عراق بخرند، و تا حالا نفهمیدیم که چه شد، یک مساله بدتری هم هست. وزارت دفاع چگونه این همه پول به دست آورد؟ می دانستیم که بودجه وزارت دفاع در سال 2005 برای خرید مهمات فقط 295 میلیون دلار بود با این حال آنها بیش از یک میلیارد دلار به دست آوردند. چگونه این همه پول فراهم شد؟ من جزئیات این موضوع را کشف کردم، گزارش واقعا دقیقی نوشتم که هنوز هم پیشم است، و دستگاه قضایی عراق به بررسی موضوع پرداخت و اتهاماتی را متوجه افرادی کرد اما بعد از آن خیلی کم به این موضوع پرداخت شد، همچنان این کارها در دستگاه وزارت دفاع عراق جریان دارد. این قضیه بزرگی است.