مصاحبه منتشره نشده پدر فرمانده ناجا/ خاطره دیدار با رهبر انقلاب
پیرغلامی اهل بیت(ع) نعمتی است که به هر کسی نمیدهند، نعمتی که سالیان سال باید برای رسیدن به تلاش کرد و جایگاه خدمتگذاری اهل بیت(ع) را به دست آورد.
به گزارش پارس ، نصف جهان از شهرهایی است که مردم آن سالیان سال عشق و ارادت خود را به اهل بیت(ع) نشان دادهاند و چه در دوران صفویه و بعد از آن و چه قبل از این دوران تاریخی برای اصفهان، مردم این دیار، همواره از مریدان امام حسین(ع) به شمار میرفتهاند.
در این بین هستند بزرگانی که با سالها پیرغلامی اهل بیت(ع) در اصفهان شهره عام و خاص شدهاند و هنوز که هنوز است و در سنین بالایی قرار دارند، علاقه بسیاری به اهل بیت(ع) از خود نشان میدهند.
به بهانه درگذشت استاد حاج مرتضی اشتری، مداح اهلبیت(ع) و پیرغلام اهل بیت(ع)، آخرین گفتوگویی که با پدر فرمانده نیروی انتظامی انجام شده را در ادامه می خوانید:
- مداحی را از کی شروع کردید؟
پدر و برادر و پدربزرگم مداح بودند، من هم از ۱۱ سالگی که همراهشان به مجالس عزاداری میرفتم شروع به مداحی کردم.
- پس به مداحی علاقه داشتید؟
بله، از اول علاقهمند بودم، اگر علاقه نداشتم مداح نمیشدم. شاید هنوز مکتب نرفته بودم یا تازه رفته بودم که پدر و برادرم من را همراهشان به جلسات عزاداری و روضههای هفتگی میبردند و همینطور که اشعار را میخواندند حفظ میشدم و میخواندم.
- از کی شروع به شعر گفتن کردید؟
در سیزدهسالگی مادر عزیزم را از دست دادم و نخستین شعرم را در سوگ مادر گفتم.
- اشعارتان به چاپ رسیده است؟
بله، همه اشعارم را در دیوان شعری که به نام دیوان اشتری اصفهانی به چاپ پنجم رسیده، گردآوری کردهام.
- اشعارتان در مدح و مرثیه ائمه اطهار(ع) هست؟
به لطف خداوند و عنایت اهلبیت(ع) اشعاری در مدح و مرثیه ائمه اطهار(ع) سرودهام. البته دامنه شعر گفتن برای فضائل امیرالمؤمنین(ع) و مرثیه سیدالشهدا(ع) زیاد است اما بهغیراز آن برای سایر ائمه(ع) اشعار زیادی سروده نشده، مثلاً برای امام حسن مجتبی(ع) بیشتر خوان گستری و شهادتشان را عنوان میکنیم. نیمه رمضان هرسال هیئت امام حسن مجتبی(ع) در خیابان جامی جشنی برای ولادت امام حسن(ع) میگرفتند و از من میخواستند شعری برایشان آماده کنم.
بعد از چند سال دیدم حدود ۲۰ قطعه شعر برای ایشان سرودهام و به نظرم رسید اگر ۳۰ تا ۳۵ شعر شود میتوان به عنوان یک مجموعه ارزشمند چاپ شود. از خود آقا امام حسن مجتبی(ع) کمک خواستم و این مجموعه آماده شد. مرحوم حاج آقا حسن امامی هم در مقدمهای بر این کتاب، عنوان کردند که تاکنون چنین مجموعهای با این تنوع برای امام حسن مجتبی(ع) چاپ نشده بود. مثلاً در یکی از اشعار گفته شده:
حق ز حکمت اقتضای وقت را تنظیم کرد
جنگ بهر مرتضی صلح از برای مجتبی
یا جای دیگری گفته شده:
مصلحتاندیشیاش بنگر که بی غوغای جنگ
از برای مسلمین صلحش صفا آورده است
چند شاعر دیگر هم گفتهاند که تاکنون چنین مجموعهای نبوده است.
- در مداحیها بیشتر از اشعار خودتان میخوانید یا از شعرای دیگر؟
در مداحیهایم بیشتر از اشعار دیگران خواندهام. حالا هم که دیوانم چاپشده بازهم از دیگران میخوانم. برخی اشعار واقعاً قوی و برنده است مثل این شعر صائب که میگوید:
مده بی فیض اشک از دست ایام محرم را
بود ده روز سالی موسم این گوهرافشانی
- به نظر شما شعر چه اثری در مداحیها دارد؟
یک بیت شعر انسان را از عالمی به عالم دیگری میبرد. نقلشده یکی از گردنکلفتهای تهران در عالم مستی بوده که شخصی یک بیت شعر از مرحوم صغیر برایش میخواند و همین یک بیت به قدری در او اثر میگذارد که به اصفهان میآید و توبه میکند. خودم هم این شخص را بعداً دیدم که در بازار برای خودش کسی شده بود و مردم برای استخاره و استخاره پیش او میآمدند.
- مداحی قدیم با امروز چه فرقی داشت؟
اولاً تعداد مداحان اینقدر نبود و وقتی جایی میرفتیم میدان بود که مداحی کنیم، اکنون ماشاالله مداح فراوان است، سبک هم فرق کرده، در مداحیهای قدیم شعرهای اصیل خوانده میشد اما اکنون شعرهایی خوانده میشود که برخی مورد تأیید ما نیست، ولی ما هنوز همان شعرهای اصیل را میخوانیم.
- منظورتان از شعرهای اصیل چیست؟
اکنون در مداحیها اشعاری خوانده میشود که محتوا ندارد مثلاً میگوید ابوالفضل(ع) قربان چشمانت شوم اما در اشعاری که ما میخواندیم چنین چیزهایی گفته نمیشد، سبک ما بر پایه شعرهای اصیل بود، مثلاً میگفتیم:
شود گر آسمانها فرش زیر یک سم رانش
قضا گوید دریغ این پرهنر، تنگ است میدانش
- درباره سبکی که وارد مداحیهای امروز شده چه نظری دارید؟
یک روز از بنده دعوت کردند تا در جلسهای برای مداحان صحبت کنم. در آن جلسه یک نفر نظرم را درباره نوآوری در مداحی پرسید و من گفتم این نوآوریها را قبول ندارم. گفت فلانی با این سبکهای جدید مداحی میکند و چقدر مردم جمع میشوند. پرسیدم: حق با حضرت علی(ع) بود یا عمر؟ گفت با علی(ع). گفتم کدام بیشتر مرید دارند؟! دلیل ندارد برای جذب بیشتر مخاطب دست به هر کاری بزنیم.
- مردم کدام سبک را بیشتر دوست دارند؟
مردم بیشتر به سمت مداحیهای جدید میروند، اما ما اصالت خودمان را از دست نمیدهیم.
- مهمترین ویژگی یک مداح از منظر شما چیست؟
وقتی مداحی شعر را با اخلاص بخواند در مردم هم اثر میگذارد. بهعلاوه مداح باید شعر را مفهوم و واضح بخواند یعنی اول باید خودش شعر را بفهمد و درک کند تا بتواند به دیگران هم بفهماند نه اینکه طوطیوار بخواند.
- به نظر شما مهمترین وظیفه مداح چیست؟
مداح باید شعرهایی بخواند که موعظه داشته باشد، ممکن است یک بیت شعر انسان را از راهی به راه دیگر ببرد. خدا پدرم را رحمت کند همیشه میگفتند: دوتا جلسه کنار هم هست و بینش یک دیوار فاصله است، ۷۰ نفر این طرف دیوار و ۷۰ نفر آن طرف نشستهاند، ممکن است چیزی این طرف بخوانی و تحسین کنند اما آن طرف دیوار همان را تکفیر کنند! باید وقت شناس باشی و ببینی برای که، چه باید بخوانی. این نصیحت پدرم را همیشه بکار بستهام و به شاگردانم هم یاد دادهام، مداح باید اشخاص را در نظر بگیرد و به اندازه ظرفیتشان برایشان مداحی کند.
- شما ظرفیت مخاطب را چطور تشخیص میدهید؟
تشخیص این مسئله ذاتی است و به نبوغ مداح برمیگردد. خداوند بر سر بنده منت گذاشته و عنایت کرده تا بفهمم هر جلسه را چطور اداره کنم.
- متأسفانه در برخی مداحیها خرافاتی واردشده و مطالبی میگویند که شایسته جلسات عزاداری نیست، به نظر شما چطور باید جلوی این کار را گرفت؟
خرافات که از اسمش معلوم است و باید به هر طریق جلویش گرفته شود. بنده ۱۴ سال است ریاست شورای هیئت مذهبی اصفهان و حومه را به عهده دارم. یک روز در شورا، یکی از استانداری به من گفت از شما میخواهیم جلوی این خرافات را بگیرید. گفتم متأسفم که از طرف استانداری دست استمداد جلوی ما دراز میکنید، مگر شما خودتان برخی حرکات و حرفها را ندیده و نشنیدهاید!
زمان سابق میگفتند با یک بیل گِل نمیتوان جلوی آب رودخانه را گرفت ! گذشته از این اگر من به یکی از آنها گفتم چرا این کار را میکنید و گفت به شما مربوط نیست چه باید بگوییم؟ قدرت دست شماست. کما اینکه دو سالی هم که خدمت آیتالله مظاهری بودم، ایشان به بنده گفتند جلوی اینچنین مداحیهایی را بگیرید و بنده گفتم حاجآقا صداوسیما که دست ما نیست، شما امر بفرمایید ما که کاری از دستمان برنمیآید، بعد از آن ایشان گفتند پس مداحان اشعارشان را با شما چک کنند، گفتم حاج آقا آنها که ما را قبول ندارند.
- بیشتر مداحان اصفهان اکنون از نسل قدیم هستند یا جدید؟
از نسل قدیم دیگر تعداد انگشت شماری مانده و بیشتر جوانان هستند که مداحی میکنند.
- سبک مداحی قدیم را به شاگردانتان هم آموزش میدهید؟
بله، بنده تا اکنون شاید ۱۰۰ مداح تربیت کردم از جمله محسن خیری، رسول پورسعادت، مهدی دوستی، ابراهیم شیرانی و احمد مقدم و ... که اینها شاگردان خودم هستند و همه اصیل میخوانند و اکثراً همراه خودم در جلسات حاضر میشوند.
- به مداحان جوان چه توصیهای میکنید؟
در درجه نخست مداح باید باتقوا و خالص باشد. در مداحیها هم همیشه باید با وضو باشد.
- اشعاری که در جلسات میخوانید را چطور انتخاب میکنید؟
به لطف خدا و عنایت ائمه اطهار(ع) تا اکنون شعری بدون آفرین نخواندهام. همیشه حسن انتخاب داشتهام و چون اشعار زیادی حفظ هستم، هیچ وقت برای خواندن اشعار کم نیاوردهام.
- از اشعارتان کدام را بیشتر دوست دارید؟
اشعار مثل اولاد آدم است. همه را دوست دارم.
- بالاخره یک شاهبیتی در شعرهایتان دارید.
یک شب هیئت تمام شد و آخر شب وقتی که داشتند کارهای هیئت را انجام میدادند، غزلی ساختم با این مضمون:
هرکسی کو در جهان چشم دلش بیدار نیست
راه بر او در طریق زندگی هموار نیست
در بر خلق جهان راز درون خود مگو
چونکه غیر از حق تو را کس محرم اسرار نیست
از تهیدستی منال و رو قناعت پیشه کن
چون که محتاج کسی مرد قناعت کار نیست
حسن یوسف را اگر بیدانشی دارا بود
با کلاغی کس خریدارش در این بازار نیست
افتخار مرد در عالم به فضل است و ادب
بیبها باشد کسی کو را ادب در کار نیست
رستگاری اشتری گر آروز داری به دل
رستگاری جز ولای حیدر کرار نیست
- پس این شعر را بیشتر از بقیه اشعارتان دوست دارید؟
بله این شعر را خودم حفظ شدم.آن موقع هنوز مبتدی بودم.
- از فرزندانتان بگویید.
خدا را شاکرم. بچههایم اگر نمره از من کم نکردهاند، اضافه هم کردهاند.
- فرزندان و نوههایتان هم به مداحی علاقهمند هستند؟
پسر اولم حاج حسین از خدمت گذاران نظام اسلامی است و پسر دیگرم آقا محسن مداح است. یک نوه پسری هم دارم، علی اشتری که طلبه است و در قم درس طلبگی میخواند. برادرم مرشد حسن اشتری هم مداحی میکند. برادر بزرگترم مرحوم مصطفی اشتری که میگویند از زیبا خواندن تاکنون همتا نداشته است هم در راه بازگشت از مشهد مقدس نزدیک قم در تصادف رانندگی کشته و در قم دفن شد.
- شغل اصلیتان چیست؟
نجار بودم.
- شنیدهایم ورزش هم میکردید؟
از حدود ۱۷ سالگی ورزش میکردم. یک زورخانه پهلوان نعمتالله الهم بود که به هرکس لُنگ نمیدادند. به خاطر اینکه مداح بودم به من لُنگ دادند، آن موقع انگار مدال به من داده بودند.
- چرا اینقدر برایتان ارزش داشت؟
چون آنها پهلوان واقعی بودند و رفتن داخل جمعشان خیلی ارزشمند بود. آن زمان وقتی میخواستند صفات جوانمردی به کسی بدهند میگفتند دستتش به تخته شنا رسیده! این اصطلاح بود یعنی طرف مرد است و صفات مردانگی و مروت دارد.
- به نظر شما مداحی میتواند شغل باشد یا باید در کنار کارهای دیگر باشد؟
این سئوال بارها از من شده، کسی که میخواهد طبیب شود یک وقت از امروز به آینده و درآمد شغلیاش فکر میکند، یکوقت هم میخواهد به کمک خدا به مردم خدمت کند. مداحی هم همینطور است، یکی میخواهد شغل دومش باشد و یکی میخواهد دم در خانه ائمه اطهار(ع) خدمت کند. اینها را باید تفکیک کرد.
- پس شما با کسب درآمد از مداحی موافق نیستید؟
من از یازده سالگی تا اکنون که هشتاد سال دارم تا این ساعت برای خواندن وجهی نگرفتهام البته مخالف پول گرفتن نیستیم، ولی مداح نباید خواندن را در معرض خرید و فروش قراردهد بنابراین اگر مداحی پولی با آبرو بگیرد اشکالی ندارد.
- مجالس عزاداری ما چه ویژگی باید داشته باشد؟
شور حسینی هرکسی را به مجالس عزاداری میکشاند. ببینید امام حسین(ع) چه قدرتی دارد که همه را در خانه خودش میکشد، وقتی ما اینها را میبینیم اشک در چشمانمان جمع میشود.
- خودتان هم هیئت عزاداری دارید؟
بله، هیئت حسینی بیدآباد که از قبل از انقلاب سابقه دارد.
- به نظر شما مهمترین تأثیر مداحی در زندگی چیست؟
اگر اخلاص باشد دنیا و آخرت هم هست.
- مداحیهای اصفهان در کشور چه ویژگی دارد؟
اصفهان از گذشته در مداحی و طرز قصیده خوانی ممتاز بوده، بعد هم مشهد و در قم هم چند نفر اصیل میخوانند، ولی ریشه اصفهان در مداحی و قصیده خوانی در جاهای دیگر کشور کمتر هست.
- زیباترین خاطرهای که در طول چند دهه مداحی دارید را برایمان تعریف کنید.
قبل انقلاب میخواستم بروم کربلا. برای گرفتن پاسپورت به تهران رفتم، آنجا گفتند ۱۷ مرحله باید طی کنی تا بتوانی پاسپورت بگیری. گفتم یا امام حسین(ع) من تا کربلا نروم برنمیگردم. یک سرهنگی بود که مدارک را خیلی دقیق و سختگیرانه بررسی میکرد، از قضا همان روز همسرش مرده بود. وقتی پرونده من دستش آمد، گفتم یا امام حسین(ع)... همان موقع یکی حواسش را پرت کرد و پرونده را فرستاد برای بعدی، آنها هم جرأت نداشتند بگویند پرونده را هنوز بررسی و تأیید نکردهای! وقتی رفتم کربلا به قدری سیلاب اشک از چشمم جاری بود که حتی ضریح را ندیدم.
یک بار هم که خاطرم هست برگشتم از سفر حج، با روزهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و حکومت نظامی مصادف شده بود. جمعیت زیادی برای استقبال آمده بودند و در خانه ما جمع شده و شعارهای انقلابی سر میدادند، برخی گفتند حالا مأموران اینجا میآیند و همه چیز را به هم میریزند. گفتیم اشکالی ندارد.
آن روز حتی نانواییها تعطیل بود و برای مهمانان از خانههای مردم نان جمع کردیم اما به لطف خدا مأموران هیچ مزاحمتی ایجاد نکردند. اما بهترین خاطرهام مربوط به سال ۸۰ است که حضرت آقا به اصفهان آمدند و با نخبگان دیدار داشتند. ما که نخبه نبودیم ولی به ما اطلاع دادند اسم شما هم جزو نخبگان است و با آقا دیدار دارید. در آن جلسه نمیتوانستم روی پایم بایستم، آقا که متوجه این مسئله شدند بزرگواری کرده و به من سلام کردند.
وقتی نوبت من شد، خودم را معرفی کردم و دیوان شعرم را به ایشان تقدیم کردم. حضرت آقا وقتی دیوان را باز کردند شعری در مدح صاحبالزمان(عج) آمد. ایشان خوشحال شدند و گفتند دیوان را بعداً میخوانند.
- از حال و هوای مداحیهای دوران دفاع مقدس بگویید.
شوری که آن زمان وجود داشت و از کلام حضرت امام خمینی(ره) تأثیر گرفته بود، بینظیر بود. خیلی از مداحان در جبههها برای رزمندگان اسلام با عشق و شور وصفناپذیری مداحی میکردند و خودشان یا فرزندانشان به شهادت رسیدند.
- در یک جمله رمز موفقیت استاد اشتری را چه میدانید؟
در مرحومم همیشه توصیه میکرد در مداحیها وقتی برای حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) میخوانی، به گونهای بخوان که انگار ایشان حاضرند.
- اگر صحبت و یا نصیحتی دارید بفرمایید.
حاج مرتضی اشتری: تمام دعواها و بحثها سر یکچیز است؛ اینکه هرکس باید جای خودش را بداند و همانجا باشد. اگر من را خدا هدایت کند و سر جای خودم باشد همه چیز درست میشود. باید به امید رحمت خداوند در خانه امام حسین(ع) بیایم و شفاعت بخواهیم.
ارسال نظر