پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مهدی پورصفا- سخنان معصومه ابتکار معاون رئیس‌جمهور درباره اینکه توافق هسته‌ای ابزاری برای قدرت‌نمایی اصلاح‌طلبان در مقابل سایر جناح‌ها خواهد بود، عملاً نشان‌دهنده حقانیت هشدارهایی بود که از مدت‌ها پیش درباره استفاده حزبی و جناحی از برجام و متن آن شنیده می‌شد. 

اینکه برجام ابزاری بسیار مناسب در دستان دولت روحانی است می‌تواند نشان‌دهنده برنامه‌ریزی جدی برای انتخابات آینده یا زمان دور‌دست باشد؛ برنامه‌ای که شاید بتوان سرنخ آن را در آن سوتر دید. مسئله‌ای که مدت‌ها پیش جسته و گریخته در رسانه‌های مختلف غربی مطرح شده است و حالا به نظر می‌رسد که به نقطه اجرا و مطرح کردن علنی آن رسیده است. شاید تصریح رهبر معظم انقلاب نیز بر ضرورت جلوگیری از نفوذ امریکایی‌ها پاسخی روشن به همین طرح‌ریزی‌های گسترده که در فضای پس از برجام صورت می‌گیرد، باشد. 

نقشه امریکایی‌ها برای فضای داخلی ایران چیست؟

نگاهی کوتاه به طرح‌ریزی مراکز استراتژیک غربی به راحتی می‌تواند این نکته را نشان دهد که غربی‌ها به دنبال ایجاد نوعی از برنامه‌ریزی پنهان برای پس از توافق بوده و هستند. در حقیقت می‌توان این پازل را بخشی از یک برنامه بزرگ‌تر دانست.  پازل بزرگ‌تری که حداقل سه تکه دارد: مسئله هسته‌ای، مسئله آینده قدرت در ایران و مسئله منطقه. برجام فقط یک تکه از این پازل است که نوری بر آن افکنده شده و بقیه بخش‌ها هنوز در تاریکی قرار دارد. به دلیل به هم پیوستگی عمیق تکه‌های این پازل به یکدیگر و تأثیرات قابل توجهی که تعیین تکلیف هر یک بر دیگری دارد، غیرمنطقی است که فکر کنیم توافق هسته‌ای بدون نظرداشت سرنوشت دو تکه دیگر پازل حاصل آمده است. آنچه امریکایی‌ها در حدود یک ماه گذشته - پس از اعلام برجام - گفته‌اند در واقع نشان‌دهنده محاسبات آنها درباره دوران پساتوافق به ویژه در دو محیط منطقه‌ای و داخلی ایران است و این جنبه از مباحثات درونی امریکا اکنون بسیار مهم‌تر از نزاعی است که ظاهراً میان کنگره و دولت امریکا در جریان است. امریکایی‌ها اگرچه ظاهراً در حال توجیه کنگره هستند ولی در واقع کاری که می‌کنند آشکار کردن پیش‌فرض‌های داخلی و منطقه‌ای برجام و همچنین برنامه‌ای است که برای این دو حوزه در سر دارند. 

به نظر می‌رسد دولت اوباما شرط بسته است توافق هسته‌ای محیط سیاست داخلی و در نتیجه آن معادله قدرت در ایران را دگرگون خواهد کرد، طوری که روزی که محدودیت‌های برجام پایان یابد - اگر چنین روزی اساسا وجود داشته باشد- ایرانی نوین بر سر کار خواهد بود که از صفر شدن زمان گریز هسته‌ای در آن نباید نگران بود. امریکایی‌ها بیش از هر چیز روی سه عامل حساب کرده‌اند: افزایش تعامل با ایران که از دید آنها بیش از آنکه به معنای راه یافتن ایران به جامعه بین‌المللی باشد به معنای راه یافتن امریکا به درون ایران است. عامل دوم قدرت گرفتن آنچه آنها بخش خصوصی سکولار می‌نامند از طریق افزایش تعامل مهندسی شده اقتصادی است با آنکه معتقدند در میان‌مدت جامعه سیاسی ایران را به شدت تحت تأثیر قرار خواهد داد و همچنین نکته بعدی تسخیر افکار عمومی ایران و ایدئولوژی‌زدایی از آن است. 

به نظر می‌رسد نگاه امریکایی‌ها به دوردست‌ها و آینده مبهم نیست بلکه نگاه آنها به همین چند ماه آینده و مشخصاً به همین انتخابات مجلس است که چند ماه دیگر برگزار خواهد شد. این انتخابات از این حیث که آشکار کند کدام دسته از نیروهای سیاسی، همکاران پروژه امریکا برای دستکاری در معادله قدرت در ایران هستند، بسیار تعیین‌کننده خواهد بود. امریکایی‌ها امیدوار هستند که بتوانند از این طریق بر آینده و فضای سیاسی ایران تأثیر‌گذار بوده و بتوانند خیال خود را حتی از یک قدرت ایدئولوژیک راحت کرده و آن را کنار بگذارند.

بدبینی به دشمن

حالا سؤال اینجاست که آیا می‌توان سخنان معصومه ابتکار را جزئی از همین مسیر دانست که امریکایی‌ها آن را در نظر دارند؟ البته این نگاهی بسیار بدبینانه است ولی وقایع چند وقت اخیر این نکته را ثابت کرده است که باید بد بین بود و حیله دشمن را در نظر گرفت تا بتوانیم به تحلیلی روشن از آینده سیاسی کشور برسیم. با ملاحظه آنچه واقع شد و تطبیق آن با طرح‌ریزی و برنامه‌ریزی دشمن، روشن است که ما وارد دوره جدیدی شده‌ایم. دوره‌ای به شدت متفاوت در روابط ایران و غرب که برخلاف آنچه بعضی جریان‌ها و افراد با خوش‌بینی به آن می‌نگرند، دوره سخت و دشواری که اکنون تا حد زیادی منطبق بر برنامه بلندمدت دشمن است. برجام تهران را وارد روند به ظاهر دیپلماتیکی بر اساس برنامه جامع تعامل کرده است که تنها زمانی کامل می‌شود که توافق‌هایی اینچنین جدی و پرفایده برای غرب و در عین حال وسوسه‌انگیز اما محدودکننده، پرفشار و پرهزینه برای ایران بر سر مسائل بسیار بزرگ‌تری به دست بیاید که برای غرب حیاتی است. 

این منطق حیاتی چیزی جز تأثیر‌گذاری گسترده‌ بر فضای سیاسی داخلی ایران نیست که امریکایی‌ها امیدوارند از طریق آن بتوانند به هدف خود دست یابند و حالا مصاحبه خانم ابتکار بخشی از این مسیر را روشن کرده است که نباید از کنار آن به راحتی گذشت. پالسی که ابتکار در مصاحبه خود با بنگاه سخن پراکنی بی‌بی‌سی داده است نیز در عین حال جالب توجه است. وی توافق هسته‌ای ایران و گروه ‌5+1 را اهرم قدرت اصلاح‌طلبان در داخل فضای سیاسی ایران معرفی کرده و به طور تلویحی بیان داشته است که غربی‌ها و به ویژه کنگره امریکا با مخالفت با توافق این اهرم قدرت را از اصلاح‌طلبان که همسو با سیاست غرب در ایران عمل می‌کنند، می‌گیرد. نکته مهم‌تر این است که امریکایی‌ها با این فرایند به دنبال ایجاد دو‌دستگی و دو قطبی‌سازی در جامعه هستند و آن را به عنوان یک سیاست اصلی برگزیده‌اند. 

آمریکایی‌ها به دنبال دو قطبی‌سازی در ایران

اندیشکده مرکز امنیت امریکای جدید در گزارش اخیر خود صراحتاً به این موضوع اشاره می‌کند که ایالات متحده باید از فضای به‌وجود آمده از مذاکرات هسته‌ای با ایران استفاده کرده و شبکه حامیان غرب در ایران را فعال کند تا از این طریق، تغییرات سیاسی- فرهنگی در ایران به‌وجود آورد. این همان موضوعی است که می‌توان در گفتار دولتمردان امریکایی از جمله باراک اوباما و جان کری نیز مشاهده کرد. 

بنابراین امریکایی‌ها به دنبال ایجاد فضایی برای نفوذ در عرصه سیاسی کشور یا تغییر در روندهای سیاسی و تصمیم‌گیری کشور هستند. برای دستیابی به این هدف نیز از سیاست‌هایی چون ایجاد دودستگی یا دوگانه‌سازی استفاده می‌کنند. خطاب قرار دادن عده‌ای به عنوان «مستعد»، «تجدیدنظرطلب»، «نسل جوان» در اظهارات اوباما، یا «جوانانی که آینده می‌خواهند»و همچنین قلمداد کردن مخالفان رابطه با امریکا با عنوان «تندروها» در اظهارات جان کری از همین دست دوگانه‌سازی‌ها و ایجاد شکاف در جامعه ایران است. 

نمود بارز و ترجمان این سیاست را نیز می‌توان در اظهارات رئیس‌جمهور امریکا چند روز بعد از مذاکرات وین، در ۱۹ مردادماه در مصاحبه با وب‌سایت مایک (Mic) مشاهده کرد. وی بیان داشت: «در داخل ایران باید گذار صورت بگیرد، حتی اگر تدریجی باشد. گذاری که طی آن درک شود که شعار مرگ بر امریکا و انکار هولوکاست توسط رهبران ایران و تهدید اسرائیل به نابودی و دادن اسلحه به حزب‌الله، گروهی که در فهرست تروریستی قرار دارد و کارهایی از این دست، از ایران، در چشم بخش اعظم جهانیان، کشوری طردشده می‌سازد.» 

اصلاح‌طلبان باز هم در نقشه امریکا قرار می‌گیرند

اظهارات پیدا و پنهان این روزهای اصلاح‌طلبان مؤید این نکته است که این جریان همچون گذشته با اتکا به بیرون و خارج از مرزها و همچنین با پوشش دولت روحانی درصدد استفاده از توافق هسته‌ای برای ورود به مجلس دهم هستند.  به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان و برخی عوامل فتنه معتقدند از آنجایی که درصورت توافق نهایی بخشی از مشکلات جامعه حل و از نظر وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دست مردم تا حدی بازتر می‌شود و از سوی دیگر دولت می‌تواند با چهره پیروزمندانه‌ای در صحنه ظاهر شود و هواداران دولت خصوصاً جبهه اصلاحات می‌توانند ابراز موفقیت و پیروزی کنند و مردم را بیشتر به صحنه بکشانند دراین صورت شانس هواداران دولت و اصلاح‌طلبان در انتخابات بیشتر می‌شود. اما سؤال اینجاست که با تمام دلایل بالا آیا اصلاح‌طلبان باز هم حاضرند در نقشه امریکایی‌ها برای تغییر ایران بازی کنند؟