17 سال حمله روزنامههای زنجیرهای به نهادهای انقلابی/تخریب شورای نگهبان خط ثابت تجدیدنظرطلبان
موضوعی که در سالهای پس از انقلاب هیچگاه به عنوان یک دلیل رسمی برای رد صلاحیت نامزدهای انتخابات مجالس شورای اسلامی، خبرگان و شوراهای شهر و روستا و همچنین انتخابات ریاستجمهوری، ذکر نشده بود.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محمد اسماعیلی- کمتر کسی است معتقد نباشد که موفقیت در دو انتخابات پیشرو «مجلس شورای اسلامی» و «خبرگان رهبری» برای جماعت تجدیدنظرطلب بسیار حیاتی است چراکه آنها بعد شش شکست در انتخابات «مجالس هفتم، هشتم و نهم» و ریاست جمهوری «نهم، دهم و یازدهم» نگران هستند که بار دیگر طعم تلخ شکست از مردم را چشیده و دوری از قدرت آنها به بیش از 10 سال افزایش یابد.
بر همین اساس اعضای این جریان با برنامههای از قبل طراحی شده و مدون تصمیم دارند به چنین میدانی پا گذاشته و برای نخستین بار بعد از سال 80 پیروزی در یک آوردگاه انتخاباتی را جشن بگیرند؛ برنامههایی که مهمترین آن «اختلافافکنی بین جریان رقیب و طیف اصولگرایان»، «تخریب نهادهای عالی نظام که در عرصه انتخابات تصمیمگیر و تصمیمساز هستند»، «ایجاد همگرایی بین گروههای مختلف جریان خودی»، «تلاش برای ائتلاف حداکثری با دولت تدبیر و امید»، «تخریب جریان اصولگرا و زیر سؤال بردن کارنامه مجلس نهم» و «انتخاباتی کردن فضای کشور هفت ماه مانده به انتخابات اسفند و ارائه لیستهای انتخاباتی – که در نوع خود بدعتی در عرصه انتخابات به جساب میآید-» است. باید تأکید کرد که بخشی از روشهای کنونی جریان تجدیدنظرطلب در جریان انتخابات گذشته هم تکرار شده و قدرت اثرگذاری آن باعث شده که شخصیتها و رسانههای پرشمار این طیف بار دیگر به آن روی آورده و بخشی از تمرکز خود را به چنین روشهای تکراری اختصاص دهند.
روزنامههای زنجیرهای روز گذشته در کنار آنکه تلاش کردند تیترها و تصاویر نخست خود را با مباحث انتخاباتی برجسته کنند و در کنار آن به بحث نامزد شدن رسمی آیتالله هاشمیرفسنجانی دامن بزنند اما از سوی دیگر تلاش کردند –مانند هفتههای اخیر- حمله به شورای نگهبان به عنوان یک هدف استمراری را هم مورد توجه قرار دهند. بهانه روزنامههای زنجیرهای برای ساماندهی موج جدید تخریبی علیه این نهاد انقلابی سخنان هاشمیرفسنجانی بود که بیان کرده است: در دوره قبل که دولت و شورای نگهبان و نیروهای امنیتی میخواستند از انتخاب درست جلوگیری کنند، ناگهان مردم متحول شدند و این انتخاب آنها را ترساند.
هرچند فاز تخریبی علیه شورای نگهبان بار دیگر با سخنان هاشمیرفسنجانی مورد توجه جریان غربگرای داخل قرار گرفته اما همانطور که اشاره شد رویه ثابت رفتاری وابستگان به این طیف حرکت در چنین مسیری است آنگونه که چند روز پیش این رسانهها نامه مجمع محققین و مدرسین – که فعالیتهای گستردهای علیه نظام به خصوص در فتنه سال88 داشت – که در آن تلاش شده شورای نگهبان را مورد هدف قرار دهند را برجسته کرده، نامهای که در آن به ظاهر برای رئیسجمهور نوشته شده و در بخشی از آن آمده است: «شایسته است دولت تدبیر و امید، به پاس این موفقیت و با بهرهگیری از فرصت، برای تحقق دیگر وعدههای خود بکوشد. انتظار عمومی این است که دولت افزون بر تلاش برای حل و کاهش مشکلات اقتصادی و برخورد با فسادِ سیاسی، برای برگزاری انتخاباتی عادلانه و سالم در پایان سال تلاش کند؛ انتخاباتی که نتیجه آن راهیابی نمایندگان واقعی مردم، به نهاد قانونگذاری و خبرگان باشد. دستیابی این هدف در گرو برقراری مذاکرهای ملی با میانجیگری دولت، در راستای کاهش بدبینی، تنشزدایی و نیز اعتمادسازی بین نیروهای سیاسی خواهد بود.»
هجمه به شورای نگهبان با القای تلاش برای رد صلاحیت اصلاحطلبان
در گفتوگویی که روزنامه مردمسالاری یکی از رسانههای زنجیرهای – اواخر هفته قبل - از قول ایلنا دیگر رسانه تجدیدنظرطلب بازنشر میدهد بهخوبی میتوان تکاپوی اصلاحطلبان برای فرافکنی پیرامون ابزار قانونی شورای نگهبان نسبت به احراز صلاحیت نامزدهای انتخاباتی با هدف زیر سؤال بردن اصل انتخابات را مشاهده کرد.
این روزنامه در این مطلب مینویسد: «دبیر کل مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، با اشاره به انتخابات آینده مجلس از احتمال تلاش اصولگرایان برای رد صلاحیت اصلاحطلبان خبر داد. سیدحسین موسویتبریزی، در گفتوگو با ایلنا، با اشاره به اظهار نظر برخی از افراد اصولگرا برای فشار به شورای نگهبان در انتخابات آینده مجلس مبنی بر اینکه «اصلاحطلبان خط قرمز شورای نگهبان هستند»، گفت: «معتقدم این آقایانی که این مطالب را مطرح میکنند، همه اصولگرایان نیستند.»
موسوی تبریزی در ادامه با ادعای اینکه احتمال رایزنی اصولگرایان در پشت پرده برای رد صلاحیت اصلاحطلبان دور از ذهن نیست، تصریح کرد: «افرادی که این اظهارنظرها را میکنند، پشت پرده هم، ممکن است با برخی بتوانند لابی کنند، بروند و صحبت کنند و سعی کنند آنها را تحریک کنند. این افراد از این جهت تلاش میکنند که از راه غیرقانونی و غیرصحیح، خود را در انتخابات آینده و در جامعه تحمیل کنند.»
شورای نگهبان باید راه را برای جوانان باز کند!
البته رسانههای این طیف سال 93 هم در مقطعی شورای نگهبان را به بهانههای دیگری هم تحت فشار و تخریب قرار دادهاند که از آن جمله میتوان به گزارش «ابتکار» در مرداد ماه همین سال اشاره کرد که در پاسخ به این پرسش که آیا ترکیب مجلس ریش سفیدها جوانتر میشود و با طرح احتمال قرار گرفتن «فیلتر کهولت سن بر سر راه خبرگان» به انتخابات سال 92 پرداخته و نوشته است: ردصلاحیت غیرمترقبه آیتالله هاشمیرفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ با یک دلیل تازه از سوی شورای نگهبان اعلام شده بود «کهولت سن». موضوعی که در سالهای پس از انقلاب هیچگاه به عنوان یک دلیل رسمی برای رد صلاحیت نامزدهای انتخابات مجالس شورای اسلامی، خبرگان و شوراهای شهر و روستا و همچنین انتخابات ریاستجمهوری، ذکر نشده بود.
این روزنامه در ادامه همین ابزار قانونی را وسیلهای برای رد صلاحیت هاشمی در انتخابات خبرگان آینده اینگونه ارزیابی میکند: برخی از مفسران که کهولت سن را برای کنار گذاشتن هاشمیرفسنجانی از انتخابات ریاست جمهوری میدانند، اکنون با توجه به بیماری آیتالله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان و احتمال ورود آیتالله هاشمیرفسنجانی به انتخابات هیئت رئیسه خبرگان احتمال در نظر گرفتن این شرط برای این سمت را دور از ذهن نمیدانند. این در حالی است که بسیاری از اعضای این مجلس عالی نظارتی در سنین کهنسالی به سر میبرند.
عصبانیت اعتماد
اعتماد هم در همان روز در بخشی از مطلبی با تیتر «لیدرهای خبرگان رهبری بر لبه تیغ رد صلاحیت» نوشته: همان طور که آیتالله مؤمن از فقهای شورای نگهبان اعلام کرده است، کهولت سن در این انتخابات نیز در دستور کار قرار گرفته است اما این عضو شورای نگهبان اعلام نکرده است که منظور او از کهولت سن چیست؟ آیتالله مؤمن مشخص نکرده است که منظورش سن افراد است یا میزان ازکارافتادگی بدنی و فکری آنها.
ناراحتی از خط قرمز بودن فتنه
شرق نیز سخنان آن روز کدخدایی مشاور آیتالله جنتی را در مطلبی با تیتر «حضور در «فتنه»، ملاک ردصلاحیت خبرگان» مورد توجه قرار داده و با ادبیاتی جهتدار نوشته: روز گذشته خبرگزاری تسنیم، با انتشار گفتوگویی تفصیلی با عباسعلی کدخدایی، سخنگوی سابق شورای نگهبان که پس از عدمتوفیق در کسب رأی از مجلس برای ابقا در این شورا، حالا با حکم جنتی بهعنوان مشاور عالی دبیر شورای نگهبان به فعالیت خود در این نهاد ادامه میدهد، موج جدیدی درباره احتمال ردصلاحیت برخی از اعضای کنونی مجلس خبرگان را در انتخابات آتی این مجلس آغاز کرد.
حمله به شورای نگهبان با چه هدفی؟
1- ابتداییترین هدف از تخطئه و تخریب شورای نگهبان را میتوان «فشار زودهنگام به این مجموعه انقلابی» جهت تأیید صلاحیت نامزدهای وابسته به جریان تجدیدنظرطلب دانست، به صورتی که با تبلیغات گسترده روانی - رسانهای علیه فعالیتهای این شورا در انتخابات ماسبق، ابتدا «مشروعیت» این نهاد زیر سؤال برده شود و در کنار آن تصمیمگیریهای مختلف اعضای آن «سیاسی – جناحی» عنوان شود تا بلکه این شورا در تصمیمات آینده خود به خصوص در حوزه رد صلاحیت افراد وابسته به جناح هنجارشکن در انتخابات مجلس دهم و خبرگان پنجم دچار خطا در محاسبات و اشتباه در تصمیمات شود. پدرخواندههای طیف هواخواه لیبرالیسم در داخل بسیار امیدوارند تا به واسطه همین تبلیغات بتوانند زمینه مناسبی برای تصاحب کرسیهای دو مجلس مذکور داشته باشند و بر رقیب دیرینه خود در این دو آوردگاه غلبه کنند.
2- به باور نظریهپردازان این جبهه، استحاله و فروپاشی حاکمیت دینی، مستلزم ایجاد انفعال و سلب اعتماد ملی از نهادهای منسوب به رهبری نظیر صداوسیما، شورای نگهبان یا سپاه پاسداران است. به همین دلیل برخی مطبوعات هواخواه لیبرالیسم و تجدیدنظرطلب درصدد برآمدند تا با متهم کردن سپاه به خشونت، کودتا و ترور، آن را به عنوان یک نیروی سرکوبگر به افکار عمومی معرفی کرده یا شورای نگهبان را متهم به سلیقهگری و تبعیضمحوری در مورد نامزدهای انتخاباتی نموده و صداوسیما را آلوده به نگاههای حزبی و جناحی کنند.
برهمین اساس آنها اصل «تکرار» اتهامات روزانه و هفتگی نسبت به این نهادهای انقلابی را در دستور کار قرار داده و به فراخور فضای اجتماعی- سیاسی برچسبهای مختلفی را به این مجموعهها میچسبانند که متهم کردن فقها و حقوقدانان شورای نگهبان به «سلیقهگری و سیاسیبینی» جزئی از آن باید قلمداد شود.
ارسال نظر