نسخه همه افسردگی ها و ترس های بشر
هر سه این پنجره ها را به روی انسان می گشاید، یعنی هم او را از شکست های گذشته عبور می دهد، هم او را متوجه پشتوانه و حامی قوی خود می کند و هم به او یادآور می شود که مرگ پایان زندگی نیست.
به گزارش پارس به نقل از قدس، نماز به عنوان فریضه ای که روزانه پنج بار آن را به جا می آوریم تاثیرات شگرفی بر ابعاد مختلف زندگی ما چه مادی و چه معنوی دارد، از این رو در گفتگویی با حجت الاسلام محمد کاظمی، مدیر گروه شیوه های دعوت به نماز مرکز تخصصی نماز و کارشناس حوزه تربیت و خانواده درباره برخی از این آثار به بحث و بررسی پرداخته ایم که مشروح آن از نظرتان می گذرد:
نماز و ارتباط با خدا از این طریق چه تاثیری بر تقویت امید و انگیزه در انسان دارد؟ آیا می توان نماز را نسخه درمان ناامیدی ها و بی انگیزی ها دانست؟
بحث امید چند پنجره دارد؛ نخست آنکه انسان در شکست های گذشته باقی نماند، دیگر آنکه اعتقاد به پشتوانه ای محکم داشته باشد و دریچه دیگر آنکه انسان مرگ را انتهای زندگی نداند چراکه اگر کسی چنین فکر کند و پشتوانه قوی نداشته باشد، معمولا انسانِ امیدواری نیست!
جالب آنکه نماز هر سه این پنجره ها را به روی انسان می گشاید، یعنی هم او را از شکست های گذشته عبور می دهد، هم او را متوجه پشتوانه و حامی قوی خود می کند و هم به او یادآور می شود که مرگ پایان زندگی نیست.
آنچنان که امیرمومنان علی (ع) از اصحاب پرسیدند: «امیدوارترین آیه قرآن کدام است؟» هر یک از اصحاب پاسخی دادند و حضرت (ع) فرمودند: «وَأَقِمِ الصَّلاَةَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ذَلِکَ ذِکْرَى لِلذَّاکِرِینَ، و در دو طرف روز [=اول و آخر آن] و نخستین ساعات شب نماز را برپا دار زیرا خوبیها بدیها را از میان مىبرد این براى پندگیرندگان پندى است» (هود، 114)
این یعنی فردی که نماز می خواند معتقد است که می تواند همه شکست های گذشته خود را اصلاح کند و از این دریچه در لجنزار ناامیدی نمی افتد. از طرف دیگر فردی که روزی حداقل 10 مرتبه می گوید: «ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین» خود را دارای حامی و پشتیبان قوی دانسته و هیچ گاه احساس بی پناهی نمی کند.
اما در پنجره سوم یعنی ناامیدی، انسان با نماز مرگ را انتهای زندگی نمی داند چرا که به یوم الدین و زندگی جاویدان اعتقاد دارد.
علاوه بر این، نوع دیگری از ناامیدی نیز هست که ریشه جسمی هرمونی دارد یعنی ممکن است به دلیل اختلالات هرمونی، فرد دچار آن شود و جالب آنکه نماز حتی این نوع از افسردگی را نیز درمان می کند چراکه بنابر تحقیقاتی در انگلستان حالت سجده در نماز باعث ترشح هرمون استروژن در بدن شده و ناامیدی و افسردگی را نیز درمان می کند.
بنابراین، نماز ریشه و منشاء افسردگی های روحی و جسمی را به طور توامان درمان می کند.
از نظر نشاط بخشی و شادی آفرینی، نماز چه رهاوردی برای انسان دارد و روحیه او را دستخوش چه تحولات مثبتی می کند؟
نماز مملو از نشاط است؛ من در تحقیقاتی 24 حس را در نماز یافتم اعم از ادب که با گفتن الله اکبر تجلی می یابد، صمیمت که با گفتن الرحمن و الرحیم صورت می گیرد و استعانت از خدا با گفتن «ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین» و نیز حس ترس و خوف وقتی می گوییم: «مالک یوم الدین» و نیز حس طمع به معنویت و سپاسگزاری و ستایشگری و ...
باید توجه داشت نشاط یعنی احساسات انسان تعطیل نشده و دچار انحراف و افراط و تفریط نشود بلکه به موقع و به اندازه خوشحال و غمگین شود؛ از این منظر نماز نشاط آور است چراکه احساسات انسان را در حد لازم و مفید تنظیم می کند.
در بُعد انگیزه بخشی چطور؟ آیا می توان نماز را عامل انگیزه بخشیدن به انسان دانست؟
انگیزه یعنی اینکه انسان انرژی درونی برای حرکت رو به جلو داشته باشد؛ نماز انگیزه آفرین است یکی از امور انگیزه بخش به انسان حس شخصیت و ارزش است یعنی خود را شناخته و ارزش خود را دریابد، چنینی آدمی وقتی نماز می خواند و روزی پنج بار با خدا ملاقات می کند، که همین حس ایستایی را از او می گیرد و همیشه انگیزه برای پیشرفت و حرکت به جلو و رفع نواقص را دارد و این انگیزه چون به بی نهایت وصل است حد و مرز ندارد و جالب آنکه امیرمومنان علی (ع) می فرمایند: «ارزش انسان به اندازه همت او است.»
کسی که نماز می خواند ارزش خود را خلیفه اللهی می داند و متوقف نمی شود، آنچنان که امیرمومنان علی (ع) فرموده اند: «از کسی که برای خود شخصیت قائل نیست، بترسید.»
انسان نمازگزار برای خود شخصیتِ کلیم اللهی قائل است و حتی در اوج شکست ها بی انگیزه نمی شود، چون به خدا اعتقاد دارد.
البته ممکن است برخی بگویند ما نماز می خوانیم و چنین حالاتی برایمان رخ نداده که در پاسخ باید گفت فرد باید نماز بخواند نه نماژ! یعنی نماز با اعتقاد، هوشیاری و بیداری آنچنان که قرآن می فرماید: «در حال مستی و ناهشیاری نماز نگذارید» یعنی بدون فهم و حضور قلب نماز این آثار را ندارد یا اگر هم دارد، کم است.
نماز با چه شرایطی چنین آثاری را دارد؟
پنج ویژگی اصلی برای نماز در قرآن برشمرده شده که اگر تحقق یابد این آثار بر نماز مترتب است، ویژگی نخست اول وقت بودن نماز است چراکه تمام خواصی که برای نماز در قرآن و روایات آمده، برای نماز اول وقت است وگرنه نماز یک خاصیت بیشتر نخواهد داشت یعنی شلاق روز قیامت را بر می دارد!
ویژگی دوم خشوع در نماز است «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ» (آیه 45 سوره مبارکه بقره)
یعنی کمک گرفتن از صبر و نماز به شرط خشوع است و خشوع یعنی فرو ریختن؛ ویژگی سوم دائم الصلاه بودن است به عبارت دیگر انسان باید دائما به نماز اهتمام داشته باشد نه موقت.
چهارم حفاظت از نماز است که در آیات قرآن هم تصریح شده و در ادبیات عرب حافظ بودن یعنی با غیرت درونی و تعصب نسبت به نماز برخورد شود و شرط پنجم هوشیاری و آگاهی است همانگونه که خداوند در قرآن می فرماید: «لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُکَارَى»
نماز با این ویژگی ها و رعایت این آداب چه تاثیری بر سبک زندگی انسان دارد؟
نماز ویژگی هایی دارد که با آنها بر تمامی زوایای زندگی اثر می گذارد به عنوان مثال نماز بُعد روحانی و معنوی و نیز بُعد ملکوتی دارد که عهده دار رشد روحی و فکری انسان هستند و نیز بُعد جسمی یا ناسوتی و ظاهری دارد که این بعد عهده دار رشد و سلامت جسمی و کنترل و تعدیل غرائز انسان است.
نکته آنکه مرحوم امام خمینی (ره) در کتاب «آداب الصلاه» می نویسند: نماز دو نوع آداب دارد آداب باطنیه و آداب ظاهریه و در این کتاب این آداب را تشریح می کنند.
به عنوان مثال در باب آداب باطنی نماز سه هزار مورد است و اگر کسی با حضور قلب، اخلاص، توجه و خشوع نماز بخواند از رهاورد روحی و ملکوتی نماز بهره می برد و رشد ملکوتی می یابد و مصداق این بیت شعر می شود
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
در بُعد جسمانی نیز همین طور است اگر درست وضو بگیریم، صحیح رو به قبله بایستیم و مستحبات وضو مانند مسواک زدن، خواب به موقع و بیداری به موقع و ... را رعایت کنیم نماز در بُعد جسمی نیز به ما کمک می کند.
باید توجه داشت ابعاد جسمی و روحی انسانی سه زاویه و ساحت دارد: نخست ساحت تفکر و تعقل که در این ساحت زمین یا زمینه عقاید انسان است و 400 آیه قرآن مستقیم و غیرمستقیم درباره تفکر و تعقل سخن گفته و انسان شناس ها و کارشناسان دینی می گویند ممیزه انسان و حیوان عقل است و بدترین توبیخ های قرآن نیز درباره تعطیل کردن قوه تعقل است که می فرماید: «إنّ شرّ الدّوابّ عند اللّه الصّمّ البکم الّذین لا یعقلون» یعنی بدترین جنبده نزد خدا آن کر و گنگی است که عقلش را تعطیل کرده است یا حتی در برخی موارد انسان بدون تعقل به انعام تشبیه شده اند.
بنابراین، نماز روی رشد تمامی جنبه های تعقل تاثیر دارد همچون تمرکز، قدرت حل مسئله و قدرت نه گفتن و ... به عبارت دیگر نماز به لحاظ فضای اعتقادی و قوانین فکری عهده دار رشد فکری انسان است و فکر مهمترین عامل تعیین کننده سبک زندگی است.
دوم ساحت احساسات، هیجانات و عواطف است که در نماز قوانین حسی و عاطفی داریم همچون حس خشوع، پناهجویی و سپاسگذاری و تواضع و از سوی دیگر تعدیل شهوت نیز در آن است، چنانکه قرآن در آیه 59 سوره مبارکه مریم می فرماید: «فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا؛ آنگاه پس از آنان جانشینانى به جاى ماندند که نماز را تباه ساخته و از هوسها پیروى کردند و به زودى [سزاى] گمراهى [خود] را خواهند دید»
نماز احساسات و عواطف مضر و افراطی را تعدیل و احساسات و عواطف مفید و متعادل را تقویت می کند، بسیاری از مواردی که سبک زندگی ما را به انحراف می برد به دلیل هیجانات و احساسات ناسالم است به عنوان مثال خشونت در سبک زندگی که از مشکلات اصلی در دعواهای خانوادگی و افزایش آمار جرم است یا لذت محوری در سبک زندگی که حق را زیر پا می گذارد یا تکاثر و زیاده طلبی یا تفاخر که سبک زندگی را به بیراهه می کشاند و نماز به جای اینها معادل های صحیح می گذارد، به جای تفاخر ایثار و به جای تکاثر کوثر را.
اما ساحت سوم در زندگی انسان رفتار است، نماز یک هزار قانون واجب دارد و سه هزار قانون رفتاریِ مستحب، قوانین رفتاری نماز به طور خودکار سبک زندگی انسان را در ساحت رفتار تعادل و تعالی می بخشد؛ به عنوان نمونه لباس، مکان، فرش زیر پا و حتی آب وضو و لیوان و ظرف آب وضوی نمازگزار باید مباح باشد یعنی غصبی نباشد؛ مفهوم این قانون از پنجره سبک زندگی این است که در سبک زندگی نمازگزار، جرم های اقتصادی ممنوع است چراکه وی در شبانه روز پنج وعده باید لباس و مکان و فرش زیر پا، آب وضو و حتی ظرف آن را چک کند تا غصب و جرم در آنها رخ نداده باشد در این مثال کوچک یکی از معضلات اصلی سبک زندگی مدرنیته و دوران جاهلی با یک نماز واقعی حل می شود، در باقی ابعاد و زوایای پیدا و پنهان سبک زندگی چنین مسئله ای با نماز واقعی صادق است.
یا در بُعد بهداشت جسمانی، نمازگزار باید بدن و لباس خود را چک کند تا نجس نباشد و قبل از نماز یا باید وضو بگیرد یا غسل کند، کسی که پنج بار باید طهارت باطنی و ظاهری بگیرد در بهداشت به درجه بالایی می رسد و این از برکت نماز است.
ارسال نظر