تصمیم نظام یا تدبیر دولتها
کانال عمان تا وین، تصمیم نظام یا تدبیر دولتها/ آنچه که به پیام تاریخی اوباما منجر شد
آنچه آقای هاشمیرفسنجانی در سخنان خود ذکر میکند تنها و تنها یک قضاوت بیطرفانه است. شخصیتهای فراوانی در این مسیر ایفای نقش کردهاند که شخصیتهای دولتهای دهم و یازدهم هم بخشی از آنان هستند.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مهدی پورصفا- سخنان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره بحث هستهای و مذاکره با امریکا با بیان نکتهای همراه شد که اشاره به بخشی مهم از تاریخ مذاکرات مرتبط با حصول نتیجه نهایی در وین داشت.
هاشمی رفسنجانی در جلسه روز شنبه مجمع تشخیص مصلحت نظام به تشریح روند شروع مذاکرات منطقهای و هستهای ایران با کشورهای 1+5 ماهها قبل از برگزاری انتخابات یازدهم ریاست جمهوری پرداخت و گفت: چند ماه قبل از انتخابات با وساطت آقای سلطان قابوس که پیام کتبی از آقای اوباما آورده بود با موافقت رهبری دو دور مذاکره در عمان برگزار شد که به نتیجه نرسید.
وی افزود: رهبری انقلاب در سخنرانی ابتدای سال موافقت خود را با مذاکرات اعلام کردند و در واقع مذاکرات هستهای در دولت یازدهم با اراده، رویکرد و روش جدیدی ادامه یافت.
مذاکراتی که هاشمی رفسنجانی به عنوان بخشی از تاریخ هستهای کشور یاد میکند، از آن به عنوان کانال عمان در مطبوعات و رسانههای داخلی و خارجی یاد میشود که سر آغاز مذاکرات جدی ایران و غرب به خصوص امریکا است. البته در خصوص این مذاکرات سخنان فراوانی وجود دارد، اما سؤال اصلی در این رابطه این است که آیا میتوان گفت این مذاکرات در دولت خاصی با شکست یا پیروزی روبهرو شده است.
ماجرا از کجا شروع شد
شاید مستندترین و کاملترین مطالبی که در مورد مذاکرات کانال عمان منتشر شده است، خاطرات هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده در دولت اول باراک اوباما است.
هیلاری کلینتون اولین پیشنهاد رسمی درباره مذاکره مستقیم بین ایران و امریکا را با نامه باراک اوباما به رهبر معظم انقلاب در سال 2009 مربوط میداند. این نامه دو روز قبل از برگزاری انتخابات سال 88 در ایران فرستاده شد. در آن پیشنهاداتی درباره مذاکره بر سر مسائل منطقهای مطرح شد اما این نامه در پی فتنه سال 88 و دخالت مستقیم و آشکار امریکا در این مسئله به طور کامل از بین رفت اما تلاش امریکا برای برقراری ارتباط با ایران همچنان ادامه یافت تا اینکه رشته این تلاشها به عمان به عنوان کشوری مورد وثوق ایران رسید و امریکا از عمان درخواست کرد تا زمینه برای برقراری پیام با ایران فراهم شود. نقطه آغازین این تلاشها به میانه سال 90 و ابتدای سال 2012 میرسد؛ زمانی که امریکا به همراه انگلستان در تلاش بود ایران را با تحریمهای سنگین اقتصادی به زانو در بیاورد.
عمان راهی به سوی ایران
کلینتون در خاطرات خود در این باره مینویسد: در سال 2011 تصمیم گرفتم به «مسقط» برگردم و دیدار دیگری با سلطان [«قابوس» پادشاه عمان] داشته باشم. او هنوز هم مشتاق به آغاز مذاکرات بود و پیشنهاد کرد پیشاپیش یک تیم به عمان اعزام کنیم تا حضوراً درباره مسائل لجستیکی بحث کنند، چراکه روند ارسال پیام [میان دولتهای ایران و امریکا] خوب پیش نمیرفت. من موافقت کردم [و گفتم این کار را میکنیم] به شرط آنکه ایرانیها جدی باشند و سلطان بتواند به ما اطمینان دهد که [تیم مذاکرهکننده ایران] به نمایندگی از رهبر [این کشور] صحبت خواهند کرد. همچنین از سلطان خواستم [از طرف امریکا] در مورد تنگه هرمز هشدار شدیدی به ایرانیها بدهد.
پس از این گفتوگوها، برنامهریزیهای مخفی را شروع کردیم [و قرار شد] تا «جیک سالیوان» [مشاور ارشد دولت در مذاکرات هستهای با ایران] و «پونیت تالوار» [مدیر ارشد امنیت ملی در امور ایران، عراق و کشورهای خلیج فارس] و یک تیم کوچک را برای شروع مذاکرات بفرستیم. سناتور «جان کری» با یکی از عمانیهای نزدیک به سلطان صحبت میکرد و ما را در جریان اتفاقات قرار میداد.
تیم ایرانی با یک سری خواستهها و پیششرطهایی [به عمان] آمد سالیوان گزارش داد که به تصور او، ایرانیها هنوز آماده تعامل جدی نبودند. توافق کردیم که کانال مذاکرات را همچنان باز بگذاریم و صبر کنیم تا ببینیم آیا شرایط بهتر میشود یا نه.
آنچه که به پیام تاریخی اوباما منجر شد
بنابراین از دو سال پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 کانال عمان به عنوان یک خط ارتباطی بین ایران و امریکا باز بوده است و پیامهایی در این بین میان دو طرف تبادل میشده است.
در ماههای پایانی سال 2012 رسانههای امریکایی خبر از نامه باراک اوباما رئیسجمهور امریکا به رهبر معظم انقلاب ایران دادند و پس از آن بود که ظاهراً کانال عمان جانی دیگر میگیرد. بعدها در گزارشاتی که از این واقعه منتشر میشود، به نامهای از سوی علی اکبر صالحی، وزیر خارجه وقت به رهبر معظم انقلاب اشاره میشود که در آن از ایشان جهت بررسی آغاز مذاکره با امریکاییها کسب تکلیف میشود.
موضوع رهبری در سخنرانی آغاز سال 92 آشکار میشود «مخالفتی ندارم، اما بدبینم.» هیلاری کلینتون در خاطرات خود به نامه اوباما اشارهای نمیکند، اما در ادامه خاطرات خود به این نکته اشاره میکند که با جدیتر شدن ایرانیها یک معاون وزیر برای مذاکرات تعیین شد. بعدها صادق خرازی در خاطرات خود به این نکته اشاره میکند که «خاجی» معاون امریکا و اروپای وقت وزارت امور خارجه ایران مسئول این مذاکرات بود. با ادامه انتصاب جان کری به سمت وزیر امورخارجه امریکا مذاکرات سرعت بیشتری گرفت و علاوه بر عمان مذاکراتی در سایر نقاط دنیا نیز انجام شد. بعد ازانتخابات ریاست جمهوری روحانی در سال 92 با تبادل نامه بین وی و اوباما دو طرف توافق کردند که مسیر مذاکره را ادامه دهند. از زمان ادای سوگند روحانی، حداقل پنج دور مذاکره دوجانبه در عمان، نیویورک و ژنو برگزار شده است. سرپرستی تیم امریکایی را برنز و سرپرستی تیم ایرانی را مجید تخت روانچی جانشین خاجی در زمان وزارت ظریف بر عهده داشته است، هر چند در مواردی عراقچی نیز وی را همراهی میکرده است. در نهایت این مذاکرات به پیام تاریخی امریکایی که توسط سلطان عمان تسلیم ایران میشود، ختم میشود که طبق سخنان رهبر معظم انقلاب به این نکته ختم میشود که امریکاییها قول رفع تحریمها در مدت زمان شش ماه و شناخته شدن ایران به عنوان یک قدرت اتمی را میدهند.
ادامه این مسیر به سلسله توافقات ژنو، لوزان و وین انجامید.
تصمیم نظام یا تدبیر دولتها
با نگاهی کوتاه به این مسیر متوجه میشویم در مجموع، آنچه آقای هاشمیرفسنجانی در سخنان خود ذکر میکند تنها و تنها یک قضاوت بیطرفانه است. شخصیتهای فراوانی در این مسیر ایفای نقش کردهاند که شخصیتهای دولتهای دهم و یازدهم هم بخشی از آنان هستند. شاید مسیر این موفقیت را بیشتر بتوان به تصمیم نظام مرتبط کرد تا اینکه آن را نتیجه تلاش دولتی خاص دانست.
ارسال نظر