روایت وزیر بهداشت از دیدار با سرایداری که پرستار 3 فرزند بیمارش است
وزیر بهداشت با همراهی اهالی جشن رمضان به دیدار سرایدار مدرسهای رفت که به تنهایی پرستار سه فرزند بیمارش است و به دلیل حاد بودن بیماری فرزندانش با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکند.
به گزارش پارس به نقل از وبدا، در طبقه چهارم مدرسهای در پایتخت پدری فداکارانه مشغول نگهداری از سه فرزند بیمارش است. بی شک در همسایگی ما نیز هستند خانههای دیگری که در آن بیماران با شرایط خاص بدون هیچ حمایتی نگهداری میشوند و باید برایشان چارهای کرد.
دکتر سید حسن هاشمی دیدار خود با سرایدار مدرسه را که در حال حاضر به تنهایی نگهداری از سه فرزند بیمارش را در آخرین طبقه مدرسه برعهده دارد، این گونه نوشت:
« ابتدا از 75 پله قدیمی با ارتفاع زیاد حدود 25 سانتی متری بالا رفتیم، در طبقه چهارم سرایداری زندگی میکرد که یک پسر و سه دختر داشت. پسر این سرایدار 14 سال پیش به علت وجود تومور مغزی تحت عمل جراحی قرار گرفته بود و از آن زمان به بعد با یک زندگی نباتی بر روی یک تخت به گونهای زندگی میکرد که پدر ناچار بود تمام کارهای او را انجام دهد و طبق گفته پدر علیرغم هزینههای سنگین تهیه داروی خارجی، بیشترین هزینه را صرف نگهداری، نظافت و مراقبت فرزند خود کرده بود.
یکی از دختران این فرد بیماری قند داشت و ناشنوا و لال بود و این دختر به فاصله شش ماه پس از عمل جراحی برادرش(حدود 14 سال پیش) دچار بدترین نوع سرطان استخوان شده بود که متخصصان زانوی این دختر را به اندازه 10 سانتی متر قطع کرده بودند و پلاتین کار گذاشته بودند. طبق گفته پدر از زمانی که داستان این خانواده را در تلویزیون پخش کردهاند حدود سه ماه است که سازمان بهزیستی 50 هزار تومان برای پسر و این دخترش پرداخت میکند و وامی هم که پس از سه سال دوندگی به مبلغ یک میلیون و 500 هزار تومان دریافت کردم به صورتی است که هر ماه 100 هزار تومان از حقوق ناچیز سرایداری کسر میشود.
یکی دیگر از دختران این فرد مبتلا به اختلال اعصاب و روان بود و روزانه 25 عدد قرص میخورد و حدود سه ماه به صورت همزمان در بیمارستان طالقانی این دختر در یک بیمارستان و پسر نیز در یک بیمارستان دیگر بستری بودهاند. مادر این فرزندان نیز سالها پیش فوت میکند و این پدر تنها با فرزندان بیمار باقی میماند.
در ادامه روایت وزیر بهداشت از وضعیت این خانواده آمده است: «در این خانواده تنها یکی از دختران سالم بود که لیسانس شیمی داشت و بیکار بود و پدر خانواده نیز 62 سال سن داشت و تنها دغدغه پدر زحمت کش این بود که اگر با وجود فشار خون جان خود را از دست دهد یا حدود دو سال دیگر که بازنشسته میشود چه سرنوشتی در انتظار فرزندانش خواهد بود. دختری که در پایش پلاتین بود به علت عدم وجود آسانسور در منزل مسکونی نمی توانست بیرون برود و پدر نیز اعلام کرد که پسرش که زندگی نباتی دارد را هر چند وقت یک بار باید به خیابان نفت ببرد و علاوه بر انتقال چهار طبقهای آن، باید هزینههای آمبولانس برای رفت و آمد را نیز پرداخت کند.
این مورد را ما با چشم خود دیدیم و اطمینان دارم که اینگونه موارد به تعداد زیاد در کشور وجود دارد و لازم است تا در حوزه بهداشت و درمان و مهمتر از آن تأمین اجتماعی این گونه افراد توجه جدی شود. اگرچه بعد از این دیدار تصمیماتی برای بهبود حمایت از این خانواده گرفته شد.»/ایسنا
خدایابندگانت راچگونه امتحان میکنی؟مسئولینی که سفارش به آوردن فرزندمیکننددرست است که درچنین شرایطی این هموطن بینواراباتمام دردهایش تنهابگذارند؟بازهم غیرت آقای وزیربهداشت