بیشوهری بیداد میکند!/کو شوهر؟!
"دختر مجردی که از بیستوپنج سال میگذرد، باید خود را آماده کند برای ندیدن و نشنیدن خیلی چیزها!" این را مریم میگوید، که حالا بیست و پنج سال دارد و به گفته خودش از این به بعد در همه مهمانیها و جمعها باید منتظر این سئوال باشد که "چرا ازدواج نمیکنی؟" البته او تنها نیست. اکثر دوستان و اطرافیان او همه دختران مجرد در آستانه ازدواجی هستند که میان خنده و شوخیهایشان از حقیقتی اجتماعی حرف میزنند؛ "کو شوهر"؟!
به گزارش پارس به نقل از فرارو آمارهای رسمی درمورد آمار تجرد زنان جامعه میگوید "11 میلیون و 790 هزار زن در سن تعریفشده ازدواج –یعنی 15 تا 29 سال- وجود دارند که 5 میلیون و 670 هزار نفر از آنان مجرد هستند". همچنین 12 میلیون و 70 هزار نفر مرد 20 تا 34 ساله وجود دارند که از این میان 5 میلیون و 570 هزار نفر هنوز ازدواج نکردهاند.
آمار تجرد به طور کلی 46 درصد برآورد میشود. دیدگاه مردم دلیل آمار تجرد را بیش از همه متوجه پسران و مردان میداند. نبود وضعیت اقتصادی مناسب، تغییرات جنسیتی و گذار از جامعه سنتی به مدرن از دلایلی است که کارشناسان اجتماعی برای افزایش تجرد در جامعه برمیشمرند. امانالله قراییمقدم-جامعهشناس و استاد دانشگاه- نقش فرهنگ را در این میان بیش از همه پررنگ میداند.
قرایی مقدم در گفتگو با فرارو گفت: ما مشکل جمعیتی نداریم و با مشکل در نسبت زنان و مردان روبرو نیستیم. البته این نسبت جنسی در دورهای پس از جنگ به هم خورد، اما پس از آن به تعادل رسید. در حال حاضر 51.2 درصد جمعیت را پسران و 48.8 درصد را نیز دختران تشکیل میدهند. این نسبت طبیعی است.
قرائیمقدم با اشاره به تاثیر اقتصاد در ازدواج اظهار کرد: دلیل بالارفتن سن ازدواج و افزایش دختران مجرد، آماده نبودن بستر ازدواج در جامعه و دشواری فراهم کردن یک ازدواج حتی ساده است. بیکاری، تشریفات پیدا کردن شروع زندگی، هزینههای زندگی متاهلی و... همگی باعث ترس پسران از ازدواج شده و از آنجایی که همچنان مسئولیت تشکیل زندگی با مردان است، آنها هستند که در این زمینه تصمیمگیرندهاند.
کمرنگ شدن روحیه مسئولیتپذیری
این جامعهشناس تصریح کرد: کمرنگشدن روحیه مسئولیتپذیری در پسران یکی دیگر از دلایل بالارفتن تجرد در جامعه است. جامعه ما نسل جوان را مسئولیتپذیر بار نیاورده و همین سبب ترس آنها از تصمیماتی چون ازدواج میشود. ما باید در نهادهای اجتماعی و سیستمهای آموزشیمان افراد را همچون فرهنگ پیشینیان وظیفهمدار بار بیاوریم. مسئولیت ندادن به فرزندان و جوانان، از خانواده تا دانشگاه، از دلایل عدم ازدواج آنهاست.
تغییر در روابط میانجنسیتی
وی همچنین به چهار عامل مهم در افزایش تجرد اشاره کرده و گفت: چهار عامل مهم نیز در افزایش سن ازدواج و بهتبع تجرد ناخواسته تاثیرگذار است؛ امروز اکثر جوانان به دانشگاه میروند که این فرآیند خود 4 سال به طول میانجامد، پس از آن پسران باید دوسال به سربازی بروند. پس از این دوران دوسال زمان لازم است تا یک پسر بتواند اشتغال داشته باشد. بنابراین تحصیل، سربازی و پیداکردن شغل عواملی مهم هستند. عامل چهارم تغییر در روابط میان جنسیتی است. آزادیهای بیشتر و تغییر در روابط دختر و پسر منجر شده که افراد برای رفع نیازهایشان احتیاجی به ازدواج نداشته باشند. همچنین تغییرات میان جنسیتی در جامعه با زیرساختهای فرهنگی ترکیب شده و سبب شکل گرفتن بیاعتمادی گشتهاند؛ به اینمعنا که از طرفی آزادی بیشتر در روابط بین دوجنس صورت گرفته و از طرف دیگر بهدلایل فرهنگی تعداد زیادی از پسران با تفکر غالب سنتی نسبت به دختران و روابط پیش از پیشین آنها بیاعتمادند و البته دختران نیز.
امانالله قراییمقدم تصریح کرد: هرچند که فرهنگ روندی تکاملی و غیرقابل بازگشت دارد؛ اما تغییرات اجتماعی که میبینیم را باید در دو لایه فرهنگ بررسی کرد؛ لایه زیرین و لایه رو؛ ممکن است مردان جامعه در ظاهر آزادی بیش از گذشته را در روابط میانجنسیتی بپذیرند، اما در لایههای زیرین تفکر آنها انتخاب همسر بیشتر از همان فرهنگ سنتی تبعیت میکند. و این نیز یکی از دلایل رفتنِ جو اجتماعی به سمت ازدواج نکردن پسران است. از این فرهنگ نیز نمیتوان گریخت، چراکه فرهنگ زیرساخت هربنایی است.
کمبود عشق در جامعه
این جامعهشناس با اشاره به تاثیر عوامل اجتماعی و غیرمستقیم بر ازدواج در ادامه توضیح داد: از آنجایی که تجرد مسئلهای با چندین علت و یک پیامد اجتماعی چندعلّی است باید در مورد آن به عللهای متفاوت و غیرمتسقیم نیز دقت کرد. تفکیک جنسیتی علاوه بر مسائل فرهنگی و اقتصادی در کاهش ازدواج موثر است. جوانان مکانهای سالمی برای آشنایی با یکدیگر ندارند و این امکان آشنایی آنها را در خیلی فضاها از بین میبرد. همچنین باید به نقش شادی و نشاط بر ازدواج تاکید کرد. چطور از جامعهای که شاد نیست انتظار بالا رفتن ازدواج را داریم؟ شاید به نظر بیاید که شادی در این امر موثر نیست، اما راههای رسیدن به شادی تاثیر زیادی در اینباره دارد؛ وجود نداشتن امکانی برای شادیهای جمعی و موسیقیهایی که بتوانند در جامعه "عشق" را بازتولید کنند به ازدواج آسیب زده است.
وی در انتها گفت: رسانهها و نهادهای اجتماعیِ ما باید بتوانند به هر نحوی که شده جوانان و بهخصوص پسران و مردان را به ازدواج را تشویق کنند. باید توجه داشته باشیم که جامعه درحال حرکت بهسمت پیری است و کاهش ازدواج میتواند بدل به بحران شود.
مشکلات اقتصادی وبیکاری وتورم بالا امکان ازدواج راازهمه گرفته است.ازطرفی هم انتظارات بالا ی خانواده هاودختران محترم هرخواستگاری رافراری می دهد.
تادوست پسر هست شوهر و میخوان چیکار ...
عزیزم همه که مثل شما در پی رابطه آزاد و بی هدف نیستن اخه دوست پسر تا کی من خودم که خیری از دوست پسر ندیدم ادم تا اخر عمر که نمیتونه بی همدم و تنها بمونه و به دوست پسر دل خوش کنه واقعا چه حرف خنده داری
ممنون
بنظر منم اون چهار عامل واقعا تاثیرشو تو این موضوع داره
منم همینجوری 5سال دانشگاه 1.5 سربازی حالا در به در دنبال کار، بعدشم دغدغه ام اینه که یه دختر مناسب و با اعتقاد پیدا کنم.
دقیقا دارم تجربش میکنم خدایا امیدم به تو
شوهر هست .ولی خواسته های دختران و خانواده هایشان بیش از حد زیاد شده !! و تحت تاثیر فیلم های ماهواره ای قرار گرفته اند که باید شوهری پولدار داشته باشن !!!
دقیقا
عامل اصلی افسردگی جوانان نبود شغل مناسب می باشد اگه شغل ودر آمدی متوسط برای جوانان فراهم شود واگر دولت به فکر مردم خودش باشد هم آمار ازدواج بالا می رود وهم آمار طلاق پائین می آید وهم افسردگی ونا امیدی جوانان وبالطبع خانواده ها کم می شود
بی شوهری بیداد می کنه چون بیکاری بیداد می کنه
یکی از راه های حلّ مشکل ازدواج دختران ، برداشته شدن قانون منع ازواج دوم برای مردان است . ازدواج مجدد مردان جلو بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد . برای ضایع نشدن حق زن اول باید مقرّراتی گذاشته شود ؛ ولی شرط اذن او باید برداشته شود . مقرّراتی که می تواند حقوق هر دو زن را تأمین کند : 1- سلامت جسمی و روانی مرد . 2- سوء سابقه نداشتن . 3- توانایی مالی .
خفه شو.مردا همینجوری هم حق و حقوق زنو نمیدن.اگه تو تونستی عشقتو با کسی تقسیم کنی خانوما هم میتونن
سلام ،مشکل اصلی 1بیکاری و تورم بالا -2شغل با درآمدپایین و ازیکطرف اجاره منزل ،و هزینه های بالا -توقع زیاد دختران و خانواده ها -عدم اعتماد به دخترای این دوره زمانه از نظر اخلاقی و غیره
منم یه دختر 25 ساله ام و مجرد واقعا میل به ازدواج بین جوونای دهه شصت و به خصوص اواخر دهه شصت خیلی کم شده والا من بین دهه هفتادیا ازدواجای بیشتری میبینم البته سرخوردگی در نسل شصت هم بسیار زیاد هستش افسردگی چیزی که مثل خوره به جون جوونا میفته تو این جامعه متاسفانه همه اینا دست به دست هم میده که مشکلات زیادی رو به وجود بیاره جوونی که گلیم خودشو نمیتونه از اب بکشه بیرون چطور میخواد از پس زندگی شخص دیگری هم بربیاد خلاصه اینکه جامعه رو سقوطه
اره اول اقتصاد جوونا درست بشه همه چیز حل من خودم خونه دارم ماشین دارم ولی کارم حقوقش پاین اگه حقوقش زیاد بود وقت تلف نمی کردم همین فردا زن ازدواج می کردم دخترا توقشون زیاد این واقعیت
اگه مسولین کمی به فکر جوونا باشن که نیستن اینجوری نمی شد کمتر اختلاس کنن به مردم جوونا برین ما کم نفت گاز داریم باید زندگیمون اینجوری باشه