به گزارش پارس به نقل از فارس، اندیشکده «امریکن اینترپرایز» در گزارشی تحلیلی درباره بدهی‌های آمریکا، آن را تهدیدی بزرگ برای ایالات متحده و وجود رفاه در جامعه آمریکا در شرایط فعلی توصیف کرد.
 
بنابراین گزارش، کسری بودجه دولت فدرال آمریکا و افزایش بی‌سابقه بدهی‌های این کشور این روزها به دلایلی کمتر بازتاب رسانه‌ای به خود دیده است. کسری بودجه سالانه آمریکا انتظار می‌رود برای چند سال آینده در مقایسه با سال‌های پیش کاهش یابد. دفتر بودجه کنگره آمریکا پیش‌بینی می‌کند که کسری بودجه فدرال سال ۲۰۱۵ میلادی حدود ۴۸۶ میلیارد دلار باشد که در این میان به طور قطع مقادیر بسیاری پول قرض گرفته شده اما به هر حال کسری بودجه را از میزان ۱.۳ تریلیون دلار که در سال های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ آمریکا شاهدش بود، به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهد. دفتر بودجه کنگره پیش بینی کرده که کسری بودجه دولت آمریکا تا سال ۲۰۱۸ همچنان در همین سطح حفظ شود.
 
از یک سو، کسری بودجه معمولا موضوعی است که سیاستمداران علاقه زیادی برای پرداختن به آن ندارند و هر کجا که بتوانند از پرداختن به آن شانه خالی کنند، کوتاهی نخواهند کرد. از سوی دیگر، این موضوع صرفا زمانی برای خبرنگاران و مردم عامه نیز مهم و قابل توجه می‌شود که بحرانی فوری پیش رو باشد که نتوان از آن چشم پوشی کرد.
 
اما این نکته که اخباری درباره این موضوع در مطبوعات منتشر نمی‌شود، بدان معناا نیست که این مشکل برطرف شده و گریبان آمریکا و مردم این کشور را رها کرده است. چرا که گزارش اخیر چشم‌انداز بلندمدت بودجه دفتر بودجه کنگره آمریکا به طور مشخص اعلام می‌کند که بدهی‌های آمریکا به سرعت همچنان رو به افزایش است و این بزرگترین تهدید جدی و غیرنظامی است که قدرت و رفاه در جامعه آمریکا را به شدت تهدید می‌کند.
 
ابعاد این معضل پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸ و عواقب پس از آن شدیدتر و گسترده‌تر شد. از سال ۲۰۰۹ تا سال ۲۰۱۲ میلادی، دولت آمریکا در مجموع حدود ۵ تریلیون دلار کسری بودجه به بار آورد که میزان بده‌های ایالات متحده در این بازه زمانی نیز تقریبا دوبرابر شد. همین مسئله نیز دولت را با شکاف مالی بسیار بزرگی مواجه ساخت.
 
در حال حاضر میزان بدهی‌های آمریکا حدود ۷۴ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می‌دهد در شرایطی که در تمام سال‌های پس از جنگ جهانی دوم این رقم حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد بود. افزایش بدهی‌های دولت آمریکا به این معنا است که این کشور وارد دوره‌ای بسیار چالش برانگیز شده که به شدت زیر بار فشارهای مالی خواهد بود.
 
گزارش دفتر بودجه کنگره آمریکا نشان می‌دهد که میزان بدهی‌های دولت آمریکا هرگز مجددا به وضعیتی که این کشور برای مدتها پس از جنگ جهانی دوم آن را به صورت یک هنجار تجربه کرده بود، بازنخواهد گشت. در عوض میزان بدهی‌های دولت آمریکا تا سال ۲۰۴۰ میلادی از مرز ۱۰۰ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور نیز فراتر خواهد رفت. علت اصلی کسری بودجه بسیار زیاد دولت آمریکا نیز افزایش هزینه‌های مستمری و بازنشستگی است چرا که جمعیت این کشور به سرعت به سمت پیرشدن می‌رود. در سال ۱۹۷۰ میلادی، هزینه‌های مربوط به امنیت اجتماعی و خدمات درمانی در مجموع حدود ۳.۷ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می‌داد. اما گزارش جدید کنگره آمریکا پیش‌بینی می‌کند که تا سال ۲۰۴۰ هزینه‌های مربوط به اینگونه برنامه‌های خاص در کنار بودجه مربوط به یارانه‌ها حدود ۱۴.۲ درصد از کل درآمد حاصل از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص می‌دهد که همین امر نشان می‌دهد این کشور بیشتر از گذشته به سمت مصرف‌گرایی پیش می‌رود.
 
چنانچه سیاست‌های مالی دولت آمریکا همچنان به همین شیوه ادامه داشته باشد، نتیجه‌ای که به بار خواهد آمد وقوع یک فاجعه مالی بزرگ خواهد بود؛ بدهی‌های آمریکا به شدت افزایش یافته از مرز صددرصد تولید ناخالص داخلی تا سال ۲۰۳۰ و صدو پنجاه درصد از تولید ناخالص داخلی تا سال ۲۰۴۰ خواهد گذشت. و حتی این پیش بینی‌ها نیز به نظر می‌رسد بسیار خوشبینانه‌تر از واقعیت پیش روی آمریکا باشد.
 
این گزارش همچنین تأکید کرد: اگرچه آمریکا یونان نیست اما باید اتفاقاتی را که در آنجا افتاد به دقت مورد بررسی و تحلیل دقیق قرار دهد چرا که افزایش بدهی‌ها این کشور را نیز به شدت تهدید می‌کند. زمانی که کشورها به افزایش بدهی‌های خود برای پوشش هزینه‌هایشان ادامه می‌دهند سرنوشتی که در انتظار مردم در آینده‌ای نزدیک خواهد بود، چیزی نیست جز تحمل اقدامات ریاضتی سخت و طاقت فرسا.
 
هیچ تضمینی وجود ندارد که آمریکا بتواند مانع از وقوع چنین آینده فاجعه‌باری شود، اما جلوگیری از وقوع این فاجعه نیازمند تغییرات جدی و اساسی در سیاست‌گذاری های مالی این کشور است که هر چه سریعتر این تغییرات حاصل شود، بهتر خواهد بود؛ اقداماتی نظیر افزایش سن بازنشستگی که البته اجرای اینگونه اصلاحات نیز کار چندان آسانی نیست.
 
البته یک راه جایگزین نیز وجود دارد و آن نادیده گرفتن مشکلات و امیدوار بودن به رفع آن در آینده است. این دقیقا کاری است که سیاست‌گذاران آمریکایی در حال انجام آن هستند. اما باید بدانند که در صورت ادامه این وضعیت به زودی حسرت این روزهای از دست رفته را خواهند خورد.