بخش كوچيكي از فهرست توهين اصلاح طلبان به مردم/ توهين به اسلام، نظام و مردم جزئي از گفتمان تجديدنظرطلبان
از يك لبوفروش يا راننده تاكسي كه تمام روز را سرگرم حل مشكلات معيشتياش است، درباره جريان هستهاي نظرخواهي ميكند. بنابراين صدا و سيما اصالتاً يك نهاد پوپوليستي است...
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- سعيد همتي- «آخوندها وقتي ميخواهند غش بكنند ميافتند تو حوزه خانمها(!) ما هم اگر بخواهيم غش كنيم به سمت شهرداري غش ميكنيم...» اين جديدترين توهين جماعت مدعي اصلاحطلبي به روحانيت و مردم است كه از سوي «ابراهيم رضاييبابادي» استاندار فعلي كرمانشاه كه در دوران دولت اصلاحات نيز معاونت سياسي و امنيتي استانداري تهران را عهدهدار بوده است.
اين جملات توهينآميز در حالي توسط يكي ديگر از وابستگان به طيف تجديدنظرطلب - براي چندمين بار طي ماههاي اخير- عنوان ميشود كه بر اساس طرح بالادستي پدرخواندههاي اين جريان «مواضع و رفتار معتدل و همسو با نظام و جامعه» براي تلطيف چهره خشن اين جماعت به عنوان يكي از اهداف مهم، بايد بهصورت گسترده در دستور كار تمام ردههاي اين جريان قرار گيرد، چراكه آنها براي كسب مقبوليت اجتماعي و جلب آراي عمومي بايد چهرهاي متفاوت با گذشته از خود نشان دهند تا زمينه كسب موفقيت آنها در آوردگاههاي پيش رو فراهم شود. در ادامه ميتوان به مواردي اشاره داشت كه به خوبي نشان ميدهد جماعت تجديدنظرطلب نه تنها با انقلاب و نظام سر ستيز دارد بلكه ابايي ندارد كه به مردم اين مرز و بوم هم توهين كرده و در مرتبهاي بالاتر عليه دين و اعتقادات هم اعلام موضع كند. البته برخي از وابستگان به اين گروه به دليل برخورداري از ذهني پيچيده و دورانديش، نگاه تحقيرآميزشان به مردم را پنهان كرده، اما برخي ديگر كه چندان بر اعصابشان مسلط نبودند به وادي صراحت افتاده و تفكرات خود را نسبت به مردم آشكار كردهاند.
مردم ايران مثل دلفين هستند!
از جمله دهها سخنراني و مقاله و موضعگيري توهينآميز عليه مردم توسط جريان مدعي اصلاحطلبي ميتوان نخست به يادداشت روزنامه اعتماد ملي، ارگان رسمي حزب اعتماد ملي در گرماگرم استقبال مردم از احمدينژاد در سفرهاي استاني اشاره كرد كه در واكنشي تند و بيادبانه نسبت به مردم استقبالكننده مينويسد: «... اين روزها شايد همدلانهتر بتوان حكايت غريب احتياج و آواز دلفينها را به حكايت غريبتر احتياج و نياز ملتي كه اينك به گرد رئيسجمهورشان در سفرهاي استاني حلقه ميزنند تعميم داد و از پيشداوريها و متهم شدن به جنگ رواني و سياهنماييها نهراسيد. دستهايي كه در آسمان استانها ميچرخد تا موج نامهها و شكوههاي ملتي را پارو كند، تداعيگر چيست؟ جمعيتي كه مشفقانه و مشتاقانه به گرد دومين شخص كشور در سفرهاي استاني حلقه ميزنند، تداعيگر كدامين نياز و احتياج هستند؟»
مرگموش هم توزيع كنند مردم ايران صف ميكشند!
ماجراي توهين رجبعلي مزروعي، نماينده مجلس ششم را هم بايد به ياد آورد؛ وي در پاسخ به اين پرسش منتقدان كه چرا به مشكلات اقتصادي مردم رسيدگي نميكنيد، پشت تريبون رفت و گفت: «اگر مرگ موش هم توزيع شود، مردم براي گرفتن آن صف ميبندند!» رجبعلي مزروعي، عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت يك دهه پس از انتخابات سال 88 به بلژيك پناهنده شد و همكارياش را با مقر اتحاديه اروپا در بروكسل و آيپك (لابي صهيونيستها) آغاز كرد. رجبعلي مزروعي گاه و بيگاه نيز در رسانه رژيم سلطنتي انگلستان به عنوان تحليلگر مسائل ايران حاضر ميشود.
جارو هم توزيع كنند مردم صف ميكشند
البته بعد از توزيع نامناسب سبد كالا توسط دولت يازدهم، سخنان يكي از نمايندگان متمايل به جبهه اصلاحات، ادبيات مزروعي را به خاطر آورد.
علي مطهري كه به عنوان چهره حامي دولت در پي اعتراض گسترده مردم و منتقدان به توزيع تحقيرآميز سبد كالا تحت فشار قرار گرفته بود، با تأخيري چند روزه اين بار «جارو» را جايگزين «مرگ موش» مزروعي و اظهار ميكند: «ما مردم خود را ميشناسيم اگر الان بگوييم كه فلان جا جارو توزيع ميشود همه ميآيند و صف ميبندند. اين رفتار ريشههاي فرهنگي دارد بايد بررسي شود و ريشهيابي كرد.» مطهري در ادامه نوع نگاهش به مردم ايران را با مقايسهاي تحقيرآميز صراحتاً بيان ميكند: «بايد با عنايت به شناختمان از مردم ايران برنامهريزي كنيم. زماني ما براي مردم سوئيس برنامهريزي ميكنيم كه طبيعتاً آن برنامه با برنامهريزي براي مردم خودمان فرق دارد، دولت بايد تمامي اين موارد را در نظر ميگرفت.»
توهين به مردم اين بار توسط مرعشي
حسين مرعشي سخنگوي حزب كارگزاران- حزبي كه پدرمعنوي خود را هاشمي رفسنجاني ميداند- يكي ديگر از افرادي است كه تلاش ميكند از غافله توهين به مردم عقب نماند؛ وي در سفر سال گذشته خود به سيستان و بلوچستان رو به مردم عنوان ميكند:... مردم رفتند و يك رأي به آقاي روحاني دادند. ما بايد منت آقاي روحاني را بكشيم، نبايد او منت ما را بكشد، يك ساعت وقت گذاشتهايم و او بايد اين بار روي زمين را جمع كند و كشور را سر و سامان دهد. مرعشي درحالي توقع دارد كه مردم بايد براي تقليل مشكلات اقتصادي و معيشتي منت آقاي روحاني را بكشند! كه اساس در نگاه دين و اخلاق و در نظريههاي حول محور حاكميت اسلامي، خدمت به مردم و مرتفع نمودن مشكلات آنها از جمله وظايف كارگزاران نظام بوده و اين مردم هستند كه به واسطه انتخاب و مشاركت عمومي خود فردي را به اين جايگاه رساندهاند.
توهين به رانندگان تاكسي و لبوفروشان
اظهارات محمود سريعالقلم، مشاور رئيسجمهور كه افكار و ايدههايش شباهت بسياري به طيف تجديدنظرطلبان دارد در سخناني، حمايت عموم مردم ايران از برنامه هستهاي كشورمان را نشانه عدم تربيت صحيح جامعه و رشد پوپوليسم ميداند و ضمن اهانت به مردمي كه داراي شغلهايي با اعتبار پايين هستند، اظهار ميكند: «تربيت عقلي در خانواده و مدرسه بسيار ضعيف است. در نتيجه ما احساسي، غريزي و پوپوليستي تربيت ميشويم. صدا و سيماي ما هم متأسفانه به اين جريان كمك ميكند. از يك لبوفروش يا راننده تاكسي كه تمام روز را سرگرم حل مشكلات معيشتياش است، درباره جريان هستهاي نظرخواهي ميكند. بنابراين صدا و سيما اصالتاً يك نهاد پوپوليستي است...»
نگاه حضرت امام به مردم چيست؟
بايد به دولتمردان و تمام افرادي كه خود را مدعي خط امام معرفي ميكنند يادآور شد كه حضرت امام(ره) در مورد همين مردمي كه در مناسبتهاي مختلف دين خود را به نظام و انقلاب و رهبري ادا ميكنند، فرمودند: «من به جرئت ميگويم مردم ايران در اين زمان از مردم حجاز در زمان رسولالله(ص) و از مردم كوفه در زمان امام علي(ع) برترند.»
هرچند كه آرزويي دست نيافتني است اما اي كاش مدعيان حقوق شهروندي امروز جامعه كه در تلاش هستند در انتخابات آتي به هر قيمت آراي مردمي را به سوي خود جلب كنند به جاي تهيه و تدوين «منشور حقوق شهروندي» حقوق ملت در مؤلفه «عذرخواهي» را به رسميت شناخته و ضمن ابراز ندامت از مواضع توهينآميز خود نسبت به مردم به تكريم و تعظيم مردم جامعهشان روي بياورند.
حمله به مباني اعتقادي
اشاره شد كه توهين جماعت مدعي اصلاحطلبي تنها به مردم خلاصه نميشود آنچنانكه ميتوان مصاديق فراواني را ذكر كرد كه نشان دهد وابستگان به اين طيف نه تنها به بنيانگذار انقلاب اسلامي توهين كرده و از ضرورت رويگرداني از انقلاب و نظام سخن به ميان آوردهاند بلكه به مقابله با مباني اعتقادي و ارزشي هم برخاستهاند.
آنچه در ادامه ميآيد، نمونههايي از دهها موارد بيشماري است كه وابستگان به طيف تجديدنظرطلب عليه اصول و احكام دين اسلام اعلام موضع كردهاند.
- «مظاهر ديني چون حجاب و حياي زنان، نماد عقبافتادگي است» (نوشين احمدي، تير ۷۷، ماهنامه جامعه سالم)
- «نظريه غيرت ديني، ويرانكننده انديشه و فرهنگ و تمدن است» (عطا مهاجراني. آريا، ۷۹/۱/۱۶)
- «قوانين شرعي در مورد زنان ظالمانه است» (مهرانگيز كار، ۷ بهمن ۷۸، عصر آزادگان)
-«تفكر شيعهگري موجب انحطاط مملكت ما و مانعي براي دموكراسي است»
(سالار بهزادي، ۲۳ آبان ۷۸ صبح امروز)
طي دو سال اخير هم روزنامههاي زنجيرهاي اين طيف از تلاش براي مبارزه با اصول انقلابي و اعتقادي مردم دست برنداشتهاند كه چهار نمونه بارز آن را ميتوان اينگونه ذكر كرد:
1 - روزنامه بهار مقاله اهانتآميز و ضدشيعي با عنوان «امام؛ پيشواي سياسي يا الگوي ايماني؟» را چاپ كرده است.
2 - يا روزنامه قانون با انتشار مطلبي مغلطهآميز به مقايسهاي معالفارق بين تفاوت شهادت مرد و زن پرداخت و بدون توجه به لوازم و شرايط فقهي و ديني آن، اين اصل قرآني را زير سؤال برد.
3 - و در ادامه با درج مطلبي ضدديني در روزنامه تازه تأسيس آسمان به مانند ملي- مذهبيها حكم قصاص را زير سؤال بردند.
4 - كاريكاتور روزنامه آرمان ارگان مطبوعاتي نزديك به خانواده هاشمي رفسنجاني كه به تشييع پيكر شهداي غواص توهين كرد.
توهين به اسلام، نظام و مردم جزء لاينفك گفتمان اصلاحطلبي
اما با توجه به آنچه ذكر شد ميتوان گفت، توهين و تحقير مردم ايران زمين انگار جزئي از گفتمان گروههاي وابسته به طيف تجديدنظرطلب است و شخصيتهاي ملازم اين طيف هر از چند گاهي بايد با ادبياتي گستاخانه بدترين جملات را نثار مردم ايرانزمين كنند. مبالغه نيست اگر بگوييم كمتر حزب و دستهاي سياسي را بتوان در دنيا پيدا كرد كه اينگونه با ولينعمتهاي خود برخورد و به جاي تكريم و تعظيم آنها، از سخنان تحقيرآميز و توهين محور عليه آنها استفاده كنند. اگرچه خيلي هم دور از انتظار نيست افرادي كه ماهها كشور را دستخوش آشوب و اغتشاش و درگيري قرار داده و ظلم بزرگي به نظام و مردمش كردند، خون دهها تن از جوانان اين مرز و بوم را بر زمين ريختند، امروز هم دهان به توهين و ناسزا عليه ملت بگشايند. به راستي چگونه ميتوان انتظار داشت جرياني كه چندين غائله پيچيده و چند لايه عليه حكومت مردمي را طراحي و بدون توجه به منافع ملت و مصالح نظام، كشور را به ميدان درگيري و اردوكشي خياباني تبديل كرده، امروز باب دوستي و آشتي با مردم را فراز و از گذشته سياه خود عبور كند.
درد هر چز اصلاح طلبه بخوره تو مغز سرت بی مغز عقده ای ضعیف