داعش پلی به سوی سکولاریسم
صادق ملکی، کارشناس و تحلیلگر ارشد سیاسی در یادداشتی به بررسی حذف بسترهای رشد گروههای افراطی مانند داعش پرداخته است.
به گزارش پارس به نقل از دیپلماسی ایرانی در ظهور پدیده داعش اگرچه عوامل مختلفی تاثیر داشته اند اما باید اذعان داشت که این ظهور در بخش مهمی حاصل تفکری است که در منطقه بستر اجتماعی داشته و تقابل با آن نیاز به شناخت عمیق دارد. حامیان بین المللی، منطقه ای و داخلی با شناختی که از این تفکر و بستر آن دارند توانسته اند برای آن هم سرزمین و هم قدرت مانور ایجاد نمایند. این گروه با اعلام نگرانی، لعن و نفرین، ادبیات سلحشورانه و... از بین نخواهد رفت. تقابل با آن نیاز به شناخت عوامل مؤثر در ظهور و اهداف حامیانش داشته و مبارزه با آن بدون تعامل بین المللی، منطقه ای و داخلی کشورها موفق نخواهد بود. نگاهی به شرایط پیش رو نشان می دهد داعش عنصری ماندگار همراه با فراز و نشیب بوده و نابودی آن تا آینده ای نزدیک، دور از انتظار است. بنظر می رسد داعش و تقابل با آن، سال ها طول کشیده و هزینه های زیادی را بر مردم و منطقه تحمیل خواهد کرد.
هدف عملیات های خشن و تروریستی داعش در بخش مهمی ایجاد واکنش متقابل و افتادن در تور انتقام است. عمل تروریستی چه علیه شیعی، سنی و ... محکوم است. باید توجه کرد که امروز شیعیان هدف عمده داعش هستند. هدف این عملیات آن است که شیعیان و اهل تسنن در واکنشی احساسی وارد دور درگیری ها با یکدیگر شوند. مراقبت از ورود به این منازعه باید مهمترین هدف ایران باشد.
نگاهی به ابعاد و هدف های پنهان و آشکار موثر در ظهور داعش، می تواند ضمن کمک به شناخت آن، راهنمای ما در مواجهه با این جریان باشد. در بعد بین المللی باید توجه داشت حامیان بین المللی ظهور داعش با حمایت از این تفکر اگرچه سبب وارد شدن خدشه به چهره اسلام در بعد جهانی شدند، اما بنظر می رسد خدشه به جایگاه اسلام در نزد مردم منطقه هدف اصلی این اقدام ها باشد. بشریت از جنگ های مذهبی تجربه ای تلخ دارد زیرا طرف های درگیر با تکیه بر حقانیت خویش و با نوید بهشت، از هیچ جنایتی فرو نمی گذارند.
از منظر غرب، خاورمیانه باید تغییر کند. این تحول فقط با تغییر نظام های سیاسی آن محقق نمی گردد. تغییرات سخت افزاری بدون تغییرات نرم افزاری پاسخگوی اهداف غرب نخواهد بود. خاورمیانه همچنان در عمق فرهنگی خود با غرب فاصله دارد و در رفتارهای سیاسی و اجتماعی آن اسلام مهمترین عامل تعیین کننده است. در تغییر مدنظر غرب، اسلام باید از عامل تنظیم کننده رفتار اجتماعی مردم خارج شده و به تعبیر روشن تر دین از سیاست جدا گردد. یعنی دین روندی را که در غرب طی نموده است، باید در خاورمیانه طی کند. این هدف پروسه ادغام و همراه شدن خاورمیانه با نظام جهانی و ارزش های را نیز تسریع خواهد کرد. تبعات ناشی از جنگ مذهبی در خاورمیانه از نگاهی می تواند مقدمه ساز هدف کلان عبور از دین و مذهب و بسترساز جهانی شدن خاورمیانه در بعد فرهنگی باشد. تحقق جدایی سیاست از مذهب در واقع کلید پذیرش معیارهای است که غرب با طی آن به سکولاریسم رسید. توجه داشته باشیم که این نگاه با تکیه بر تجربه اروپا، بر این باور است که همانگونه که جنگ مذهبی کمک شایانی در رسیدن غرب به سکولاریسم کرد، تکرار این روند می تواند اسلام سیاسی در خاورمیانه را شکست داده و به جدایی دین از سیاست در منطقه بینجامد. تحقق این پروسه نه تنها مشکلاتی چون امنیت اسراییل را حل می کند بلکه می تواند به ظهور خاورمیانه ای هماهنگ با ارزش های و هدف های غرب کمک نماید. باید توجه داشت اهداف بین المللی حامیان داعش از چنان اهمیتی راهبردی برخوردار است که ابعاد منطقه ای و درونی حامیان داعش در حاشیه آن بوده و در واقع بازی در میدانی است که چیدمان و اهداف آن در خدمت غرب می باشد.
در بعد منطقه ای باید مدنظر داشت که ظهور و قدرت گیری داعش بدون کمک عربستان، ترکیه و... امکان نداشت و مهمترین دلیل این رویکرد رقابت ژئوپلتیکی است که ترک ها و سعودی ها با ایران دارند. توهم هلال شیعی در حالی که این هلال در درون دایره اهل تسنن است جز خدمت به اهداف غرب و کمک به ویرانی منطقه ثمره ای نداشته و نخواهد داشت. واقعیت آن است که تغییر توازن قوا در عراق پس از صدام به نفع شیعیان مهمترین عامل جهش سیاست گذاری آنکارا و ریاض در مسیر جنگ مذهبی در قالب حمایت از داعش بوده است. این رویکرد حاصل ذهنیت رقابتی مبتنی بر مذهب و به هدف غلبه ژئوپلتیکی بوده و می باشد. بنظر می رسد در خاورمیانه با توجه به آنکه هیچ یک از رقبا قابلیت حذف دیگری را ندارند رویکرد سلبی برای منطقه جز ویرانی، کینه، نفرت و... هیچ دستاورد دیگری نخواهد داشت. تغییر رویکرد و ذهنیت مبتنی بر نگاه سلبی به نگاه ایجابی با تکیه بر این اصل که شیعیان و اهل تسنن واقعیت انکارناپذیر منطقه بوده و باید تعامل را جایگزین تقابل نمایند می تواند منطقه را از آسیب های امروز و فردا تا حدود زیادی مصون نماید.
شکل گیری تاریخ، فرهنگ، مذهب و جغرافیای کشورهای خاورمیانه حاصل یک روند طولانی بوده و با جنگ و خشونت قابل تغییر نیست. در حال حاضر دخالت های خارج از منطقه سبب بروز تغییراتی در آن شده که هدف کوتاه مدت آن شاید خوشایند برخی از کشورها باشد اما مسلماً تبعات آن وقتی به بازی با اهرمی چون داعش منجر گردد برای همه می تواند نتایجی تلخ و ماندگار بر جای بگذارد. پس به جای مدیریت بحران داعش، باید به حل آن اندیشد و برای آن کوشید. باید قبل از گسترش جنگ، به صلح رسید. در رسیدن به این هدف هدایت تحولات بسوی یک موازنه متکی بر قابلیت ها و جایگاه کشورها و نزدیک نمودن سیاست های اعلامی به اعمالی، می تواند عرصه را برای تعامل کشورها آماده نماید.
در بعد داخلی نیز پذیرش شیعیان و اهل تسنن به عنوان یک واقعیت و اعطای حقوقی برابر با ظرفیت آنان سبب می گردد بستر بسیاری از منازعات در روندی بلند مدت برچیده شده و منطقه روی آرامش ببیند.
اما اگر خود و ذهنیت خویش را تغییر ندهیم روزگار و تحولات خارج از اراده ما آن را تغییر خواهد داد. تغییرات حاصله از فشار و اهداف فرا منطقه ای می تواند چنان تاثیرگذار باشد که نه تنها از آرمان های خیالی، بلکه از شرایط امروز نیز اثری باقی نماند. تهران، ریاض و آنکارا به عنوان سه بازیگر اصلی نباید در دام بازی ای قرار بگیرند که هدف آن نه خدمت به شیعیان و نه خدمت به اهل تسنن است. اگرچه داعش در منطقه بستر دارد اما یقینا سنخیتی با فرهنگ تعاملی منطقه ندارد.
نکته آنکه در طول تاریخ خاورمیانه کمتر از غرب شاهد جنگ های فراگیر مذهبی بوده و سالیان دراز اهل تسنن و شیعیان در ایران، عربستان و ترکیه در کنار هم زیسته اند و باید پس از این نیز با ایجاد اصلاحاتی در رفتار و نگرش ها نه تنها بسترساز همزیستی مسالمت آمیز، بلکه بستر ساز همگرایی میان خویش باشند. باید برای خروج منطقه از بحران و فتنه داعش و در سخت ترین شرایط از جایی شروع و قائل به گفتگو و راه حل سیاسی بود. در رسیدن به این هدف رهبران منطقه نقشی اساسی دارند. با توجه به عمق و ابعاد گسترده خطرات ناشی از ظهور داعش بر مردم و منطقه، سیاستگذارانی که در گذشته توانستند از بن بست عدم گذشت از آل سعود، راهی برای دو بال شدن ایران و عربستان بیابند مسئولیت سنگین تر از دیگران دارند. ضروری است امروز به همان اندازه که نسبت به خروج از بحران هسته ای تلاش می گردد، برای خروج از بحران داعش اندیشد و برای آن برنامه داشت.
ارسال نظر