مذاکرات وارد مراحل نهایی شده است و تیم مذاکره ­کننده با توجه به خط قرمزها و اصول ترسیم شده، جزئیات باقی مانده از متن توافق را کلمه به کلمه برای رسیدن به مفهوم مشترک و مورد قبول طرفین، به صورت مستمر تغییر می­دهد. بخش قابل توجهی از متن، تمام شده است و پرانتزهای کم اما مهمی باقی است؛ اما بالاخره متن با یا بدون این پرانتزها نهایی شده و اینجاست که مسئولیت تیم مذاکره­ کننده به پایان می ­رسد و آنچه به دست می­آید با عنوان «توافق» در معرض رئیس‌ جمهور به عنوان مسئول ارشد تیم مذاکره­ کننده قرار خواهد گرفت. متنی که دیگر امکان تغییر ندارد چراکه مذاکره­ کنندگان تمام تبحر و توان خود را برای رساندن آن به نقطه بهینه به کار برده­اند و آنچه به دست آمده صرفاً تصمیم سیاسی رئیس‌ جمهور برای رد یا تأئید آن را می­ طلبد و اینجاست که منتخب مردم صرفاً در معرض انتخاب «آری» یا «نه» قرار می­ گیرد. این انتخاب خیلی سخت و دشوار است. انتخاب پرریسک و پرمخاطره ­ای که هر سوی آن هزینه­ های قابل توجهی برای رئیس‌ جمهور، دولت، کشور و آینده مردم در پی خواهد داشت و درک خطرات، دشواری ‌ها، نگرانی ‌ها و مشکلات برای همگان ممکن نیست. موفقیت در به پایان رساندن بخشی از مصائب کشور و منافع و برکات احتمالی و نیز هزینه­ ها و خسارت­ های احتمالی مترتب بر کشور و تحمیل مصائب جدید به ملت دو وجه این تصمیم ­اند.

این انتخاب وقتی سخت­ تر می­شود که طرف مقابل نه تنها قابل اعتماد نیست بلکه به شدت اهل فريب و دروغ و نقض ‌عهد است. تجربه نشان داده است که طرف مقابل مذاکره، متقلب، لجوج، بدعهد، بدمعامله، اهل دبه در آوردن، چك‌ و چانه كردن، از پشت خنجر زدن و سياه‌ كارى است و معلوم نیست در عمل چگونه رفتار خواهد کرد.


حال از یک سو در شرایطی قرار داریم که تمامی مسئولین جمهوری اسلامی - رهبری، دولت، مجلس، قوه قضائیه، دستگاه‌ های گوناگون امنیتی، نظامی، غیره - همه در این جهت متفق­ و موافق­ اند که توافق باید انجام بگیرد. اعتماد بالا و حمایت­ های «بی­ دریغ» رهبری از رئیس‌ جمهور، دولت و تیم مذاکره ­کننده - علی رغم بدبینی ایشان نسبت به مذاکرات - نیز که به تصریح روحانی، «صریح» و «جدی» بوده و «سرمایه بزرگی برای دولت» محسوب می­ شود، حساسیت تصمیم را بالاتر می­برد چراکه رئیس‌ جمهور به خوبی می­ داند که «اگر حمايت­ ها و هدايت‌ های ايشان نبود قطعاً آن چه امروز حاصل شده است، میسر نبود».

از سوی دیگر عزم دولت برای پیشبرد گزینه تعامل، سرمایه ­گذاری جدی روی مذاکرات و امید بسیار به توافق که که به اذعان رئیس‌ جمهور، مقدمه عمل کردن دولت به وعده ­هایش است، هزینه انتخاب گزینه «نه» را افزایش می­ دهد. اینجا ممکن است رئیس‌ جمهور مجبور شود به خاطر منافع ملی از منافع غیرملی و سیاسی چشم بپوشد.

همه چشم­ ها به حسن روحانی دوخته شده و ملت نظاره­ گر تدبیر رئیس‌ جمهورشان هستند؛ اما باید بدانیم که این انتخاب هرگز راحت نیست. همه باید کمک کنند. همه باید کمک کنیم که رئیس‌ جمهور به بهترین تصمیم برای حفظ منافع ملی برسد. تصمیمی که سال­ های سال در تاریخ کشور مورد واکاوی و بررسی و نقد یا تعریف قرار خواهد گرفت. همه باید کمک کنیم که حسن روحانی در شرایطی آرام، به دور از تشنج و عصبیت و البته همراه با شنیدن نقاط قوت و ضعف توافق و عدم توافق و محاسبه دقیق آثار انتخاب هر یک از گزینه ­ها، گزینه درست را برگزیند و مصلحت کشور را رقم بزند.

رئیس‌جمهور باید نشان دهد که در محاسبه، تشخیص و عمل خطا نخواهد کرد چراکه در عرصه سیاست، غفلت و اقدامات غیرمتعمدانه نیز گاه همان نتایج خیانت را به همراه می ‌آورد و در پیشگاه تاریخ، خطای چنین فاحشی، همچون خیانت مورد قضاوت قرار می­ گیرد.

مردم ایران اهل تشخیص­ اند و در صورت انتخاب گزینه درست كه هم منافع ملت ايران را تأمين كند و هم عزت ملت ايران را حفظ كند، حتماً با رئیس‌ جمهور همراه خواهند بود و این تصمیم، قطعاً تصمیم جمهور خواهد بود. البته نگرانی ­هایی هم بر سر عملیاتی شدن شعار «هر توافقی بهتر از توافق نکردن است» و عبور از خط قرمزی به نام منافع ملی وجود دارد و رئیس ‌جمهور باید بتواند این نگرانی عمومی را که به اعتماد ملت ضربه می­زند، رفع کند و همگان می­ دانند که «توافق نكردن شرف دارد بر يك چنين توافقی».

همه آنچه گفته شد، نیاز به اقناع عمومی دارد. رئیس‌ جمهور که علاقه‌ مند به منافع کشور است باید بتواند همه کسانی که به تضییع حقوق ملت و تخطی از منافع ملی حساس‌ اند را در این مسیر با خود همراه کند؛ در این صورت است که این تصمیم، اوج همدلی و همزبانی را به نمایش خواهد گذاشت و حسن روحانی را به چهره ماندگار تاریخ ایران تبدیل خواهد کرد که همه شجاعت و تدبیر او در پیچ تاریخی را تحسین می­ کنند.