چرا بررسي «ابعاد نظامي» پرونده هستهاي ايران براي امريكا نقش حياتي دارد؟
غرب نه تنها تعليق تحريمها بلكه امضاي توافقنامه جامع را به اجراي همه تعهدات كليدي ايران از جمله حل و فصل موضوع PMD مشروط كرده است.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محمد اسماعیلی- پاندول مذاكرات ايران و 1+5، ساعتهاي پاياني گفتوگوها و نزديك شدن به ضربالاجل تعيين شده را نشان ميدهد، آن هم در شرايطي كه به گفته مقامات رسمي همچنان اختلافات اصلي بين طرفين مذاكره وجود دارد و چانهزني براي رسيدن به تفاهم نهايي ادامه دارد، آنچنان كه روز گذشته عباس عراقچي در توضيح اينكه سطح پيشرفت مذاكرات چگونه است، ميگويد: «اختلاف نظرهايي كه در خصوص متن توافقنامه وجود دارد مقداري كمتر شده اما پيشرفت كار به آن اندازهاي كه انتظار داشتيم، نيست.»
با مرور موضعگيري برخي مقامات رسمي ايالات متحده طي روزهاي اخير بهتر ميتوان درك كرد كه منظور عباس عراقچي از پيشرفت كند و غير قابل انتظار چيست.
ارنست مونيز، وزير انرژي امريكا روز جمعه در مصاحبهاي با شبكه خبري پيبياس بار ديگر بر تأكيد بر لزوم دسترسي به اماكن و اشخاص براي توافق هستهاي با ايران، در پاسخ به سؤالي درباره مخالفت مقامات ايراني با دسترسي به «سايتهاي نظامي» و دانشمندان ايران گفت: «ما نياز داريم اقدامات راستيآزمايي را كه توصيف كردم، داشته باشيم. درباره دانشمندان بايد بگويم كه بخشي از ابعاد هستهاي توافق بايد حل مسائل مربوط به PMD يا ابعاد نظامي احتمالي برنامه هستهاي ايران باشد و دسترسي به آنها و مصاحبه با آنها براي آژانس بينالمللي انرژي اتمي (نه ما) ضروري خواهد بود. براي آژانس، هم دسترسي به اشخاص و هم اماكن ضروري خواهد بود.» مونيز به اين سؤال كه آيا دسترسي به اشخاص و اماكن، عوامل اساسي براي رسيدن به توافق هستهاي هستند، اينطور پاسخ داد: «بله، كاملاً.»
ايران بايد بر اساس توافق لوزان اجازه بازرسيها در مورد PMD را بدهد!
جان كربي، سخنگوي وزارت خارجه امريكا هم چند روز قبل صراحتاً ميگويد كه بر اساس توافق لوزان ايران بايد سازوكارهاي مورد نياز آژانس براي روشن شدن موضوع PMD را در اختيار بازرسان اين نهاد قرار بدهد: «رفع تحريمها تنها زماني روي خواهد داد كه ايران گامهايي را كه روي آنها از جمله رفع نگرانيها درباره بعد احتمالي نظامي برنامه اتمياش، توافق شده است، بردارد... اگر دسترسي لازم براي آژانس به منظور رفع نگرانيهايش در رابطه با اين موضوع نباشد آنگاه توافقي نخواهد بود.»
كربي در حالي رفع تحريمها را منوط به پذيرش بازرسيهاي فوقالعاده از سوي ايران ميكند كه در ادامه بار ديگر تأكيد ميكند كه بيانيه لوزان الزامآور است و ايران ملزم است به تعهدات اين بيانيه پايبند باشد: «ما با آنها درباره ايجاد سازو كارهاي لازم براي دسترسي و... گفتوگو كردهايم و درباره اين موضوع در ماه آوريل در لوزان توافق شده است. تيم ما در حال حاضر در حال مذاكره است و من نميتوانم تمامي جزئيات را بيان كنم.»
جان كري: موضوع «دسترسي« براي رسيدن به توافق حياتي است
گفتههاي جان كري، وزير امور خارجه را هم بايد به اين اظهارات اضافه كرد. وي در پاسخ به اين سؤال كه آيا موضع امريكا در قبال موضوعات حياتي مانند تحريمها، ابعاد نظامي برنامه هستهاي ايران و راهحل اين موضوعات تغيير كرده است، گفت: «در خصوص ابعاد احتمالي نظامي كه در برنامه اقدام مشترك بدان اشاره و تأكيد شده كه اين موضوع بايد در توافق نهايي درج شود. دسترسي مقوله بسيار بسيار مهمي است، اين موضوع از روز نخست حائز اهميت بوده است و همچنان مهم است.» يك هفته پس از بيانيه لوزان هم شرمن بيان ميكند: «رسيدگي به ابعاد نظامي احتمالي اين برنامه، وظيفه اصلي «آژانس بينالمللي انرژي اتمي» است... اگر به اين مسائل رسيدگي نشود ما قادر نخواهيم بود به توافق نهايي برسيم.»
هرچند تنها عامل پيچيده شدن مذاكرات در شرايط فعلي را نبايد فقط در بحث PMDخلاصه كرد و قطعاً شامل موضوعاتي مانند «لغو يكباره تحريمها عليه ايران» هم ميشود اما بايد ضمن بررسي چگونه نهايي كردن PMDدر دل توافقنامه توسط امريكاييها به چرايي اهميت حياتي اين موضوع براي ايالات متحده پرداخت.
طرح پلهاي براي قالب كردن PMD در دل توافقنامه
همانگونه كه اشاره شد، مقامات غربي پذيرش PMD از سوي جمهوري اسلامي را به عنوان يكي از خطوط قرمز خود بيان و تأكيد ميكنند كه در صورت عدم پذيرش اين شرط توسط مذاكرهكنندگان كشورمان، ايران بايد عطاي توافق را به لقايش ببخشيد اما سؤال اساسي اين است كه غربيها چگونه ميخواهند چنين امتيازي را از تيم ايران اتخاذ كنند. تحليل اخير «مركز بلفر براي علوم و امور بينالملل» پاسخ قابل تأملي به سؤال ما ميدهد. اين مؤسسه تحقيقاتي در تحليلي به قلم «جوفي جوزف» - مذاكره كننده پيشين امريكايي در 1+5 و مديركل منع اشاعه هستهاي در شوراي امنيت ملي كاخ سفيد- پيشنهادهايي در رابطه با چگونگي بررسي موضوع PMD را مطرح ميكند.
جايگاه و وزانت اين انديشكده امريكايي و شخص «جوزف» كه در حوزه تخصصي برنامه هستهاي ايران فعاليت ميكند اين احتمال را مطرح ميكند كه مقامات امريكايي تصميم دارند چنين طرحي را در مواجهه با ايران و در بحث PMD عملياتي كنند.
جوزف، در اين متن با اشاره به اينكه مهمترين خواست غرب از پيش كشيدن موضوع PMD و تأكيد بر آن، بار ديگر درخواستي را مطرح كرده كه بارها از سوي ايران و به دليل دغدغههاي حفاظتي رد شده بود.
وي تبيين ميكند، لازم نيست امريكا و ديگر كشورهاي غربي با اتلاف وقت، امضاي توافقنامه جامع را به بررسي تمام ادعاهاي PMD منوط كنند؛ بلكه كافي است با تهيه يك ساختار مدون در متن توافق، به صورت مرحله بندي شده ايران و آژانس را ملزم به بررسي مطالعات ادعايي كنند و در مقابل، در ازاي عمل راضي كننده ايران در هر مرحله، بخشي از تحريمها به طور مرحلهاي حذف شود.
مذاكره كننده پيشين امريكا اين پيشنهاد را داراي قابليت بيشتري ميداند، چراكه جمهوري اسلامي ايران نيز مشوقهاي بيشتري براي اعمال خواستههاي امريكا در اين حوزه خواهد داشت، به عبارت ديگر ايران اثر «چماق تحريمها» را محسوستر از گذشته خواهد دانست.
تحليل فوق به خوبي نشان ميدهد كه ايالات متحده مشتاق و نيازمند به نتيجه رسيدن توافقنامه جامع است و به همين دليل سعي ميكند با ايجاد راههاي ميانبر، هم خطوط قرمز خود را رعايت كند و هم سطح فشار را آن قدر بالا نبرد كه طرف ايراني مجبور به ترك ميز مذاكره شود.
چرا دريچه PMD بايد مفتوح بماند؟
همانگونه كه در نقل قولهاي مقامات امريكايي در ابتداي مطلب اشاره شد غرب نه تنها تعليق تحريمها بلكه امضاي توافقنامه جامع را به اجراي همه تعهدات كليدي ايران از جمله حل و فصل موضوع PMD مشروط كرده است.
اين در حالي است كه PMD يك موضوع دست ساز با قابليت كاربرد هميشگي از سوي غرب است كه هدفي جز «دريافت اطلاعات محرمانه و جاسوسي از ايران» و «دستاندازي به بخش دفاعي و شناسايي و اشراف به توان نظامي» ندارد و تلاش غربيها براي مختومه نكردن و بازگذاشتن آن را ميتوان در گزارههايي نظير «استمرار و تقويت رژيم تحريمها عليه ايران» و «نگه داشتن ايران در جايگاه متهم» هم قابل جمع دانست.
نگرانيهاي جامعه زماني افزايش مييابد كه طبق گفتههاي كري و كربي بيانيه لوزان الزام آور است و ايران در اين بيانيه متعهد شده سازوكارهاي مورد نياز آژانس براي روشن شدن موضوع PMD را در اختيار بازرسان اين نهاد قرار دهد. با توجه به آنچه ذكر شد – و بارها به آن اشاره شده است- طرف غربي تلاش ميكند از يك سو برنامه هستهاي ايران متوقف شده و در نهايت به تعطيلي كامل بكشاند و از سوي ديگر باب بهانهجويي و زيادهخواهي خود را در اين مسير همچنان مفتوح نگه دارد تا بتواند در هر شرايطي با بازگرداندن آني تحريمهاي هستهاي عليه كشورمان دوران قبل از توافق ژنو 3 را تكرار نمايد.
بنابراين انتظار اين است كه مذاكره كنندگان كشورمان اجازه ندهند اهداف غربيها پيادهسازي شود و با تحرير دقيق متن توافقنامه تمام پيش شرطهاي كلي و مبهم نظير PMD را براي تعليق تحريمها رد نمايند چراكه باز نگه داشتن PMD معنايش- به عنوان كانال بهانه جويي امريكاييها- اين است كه پس از برنامه هستهاي، نوبت به برنامه دفاعي ايران خواهد رسيد.
ارسال نظر