پیمان اسعدیان*
هیاتمدیره سرخابیها و چند علامت سوال
بر اساس قانون تجارت، هیات مدیره شورایی است متشکل از اعضای انتخابشده یا منتصب که سیاستگذاری و تصمیمگیری کلان سازمان را بر عهده دارند. باشگاههای ورزشی ما معمولا به همین روش اداره میشوند. در باشگاههای خصوصی، که تعدادشان بسیار کم است، مالک، هیات مدیره را بر اساس سلایق خود منصوب میکند و سپس آنها از میان خود یا از دیگر گزینهها، یکی را به عنوان مدیرعامل انتخاب میکنند تا مجری تصمیمات هیات مدیره باشد.
در تیمهای دولتی منتسب به شرکتهای بزرگ صنعتی، هیات مدیره، معمولا از میان مدیران و کارکنان همان شرکت انتخاب میشوند تا بر اساس بودجه موجود و سیاستهای شرکت، تصمیمگیری کنند که نمونه بارز آن باشگاههایی مانند سپاهان، ذوبآهن، مس و فولاد هستند. اما دسته دیگری هم وجود دارد. استقلال و پرسپولیس دو باشگاهی هستند که با وجود پتانسیلهای بالا که ارزشمندترین آنها هواداران پرشمارشان هستند به نحوی اداره میشوند که تاکنون بجز هزینه، بدهی و مشکل برای مدیران و هواداران خود، عایدی نداشتهاند.
این دو باشگاه که بر اساس قانون در اختیار سازمان تربیت بدنی سابق و وزارت ورزش و جوانان فعلی هستند، مدیرانشان هم توسط این نهاد منصوب میشوند. اما برخلاف دیگر تیمها و شرکتها، اعضای هیات مدیره این باشگاهها از اعضای وزارت ورزش نیستند، بلکه معمولا افرادی خارج از این سازمان هستند که به واسطه شهرت به این تیمها میآیند و یا میآیند تا از کنار آن شهرت و منفعت کسب کنند. وزارت ورزش در تازهترین اقدام خود و در حالی که همه انتظار داشتند دستکم این بار با انتخابهای مناسب برای اعضای هیات مدیره، سرخابیها را از رکود فعلی خارج کند، اقدام سوالبرانگیزی داشت و باز هم افرادی تکراری و امتحان پس داده را بر راس کار قرار داد. در تیم پرسپولیس بازهم جعفر کاشانی و دکتر زادمهر در ترکیب پنج نفره هیاتمدیره قرار گرفتند. تجربه ثابت کرده این دو پیشکسوت باشگاه نهتنها توان جذب منابع مالی را ندارند، بلکه بیشتر اوقات در سفر خارجی هستند و با غیبت در جلسات، حتی در جریان تصمیمات نیز قرار نمیگیرند.
دیگر عضو هیات مدیره نیز حسین عبدی است، فردی که در سالهای اخیر بیشتر کمک حال فنی پرسپولیس بوده و بعید است او هم که سابقه مدیریت ندارد در تصمیمات کلان باشگاه نقشی ایفا کند. دکتر طاهری هم که سال قبل در هیاتمدیره بوده و شاهد اثر مثبتی از سوی او نبودیم. در نهایت حمید رضا گرشاسبی، مدیرکل فعلی ورزش و جوانان استان تهران است که او هم ظاهرا بیشتر به عنوان نماینده وزیر ورزش در ترکیب قرار گرفته. اما در باشگاه استقلال هم وضع بهتر از پرسپولیس نیست. مقداد نجفنژاد، نماینده مجلسی که کسی نمیداند چرا در ده سال گذشته و در هر دولتی، او باید در ترکیب هیات مدیره قرار گیرد و بیش از اینکه برای استقلال کاری کند از کنار این تیم به شهرت رسیده است. مسعود معینی هم دیگر چهره تکراری است که ظاهرا به عنوان نماینده پیشکسوتان در هیات مدیره قرار گرفته، او هم در سالهای اخیر بیش از اینکه در تصمیمات مدیریتی دخالت داشته باشد، اظهارنظر فنی کرده که گاهی اوقات اظهارات او تیم را به حاشیه نیز برده است.
علیرضا کرد نوری از چهرههای جدید هیات مدیره آبیهاست. او سابقه مدیرعاملی در استقلال را هم دارد و این دوره هم ظاهرا یکی از نامزدهای مدیرعاملی است. شهاب جهانیان، مشاور وزیر ورزش چهارمین عضو هیات مدیره جدید استقلال نیز تنها سابقهاش در ورزش به عضویت در هیات مدیره باشگاههای گهر دورود و ملوان بازمیگردد. جهانیان نیز بظاهر نماینده وزیر ورزش در هیات مدیره جدید به شمار میرود. به هر حال ظاهرا در دوره جدید وزارت ورزش و جوانان نیز که مدیرانش از افراد تحصیلکرده ورزش هستند نیز این رویه تغییری نکرده و همچنان شاهد حضور چهرههای تکراری و خنثی در هیاتمدیرهها هستیم که اوج تصمیمگیریهایشان یا در خصوص انتخاب مربی است و یا گزینش یک حامی مالی جدید. جالب اینکه این افراد حتی گاهی آنقدر وارد حاشیه میشوند که هر روز در رسانهها مشغول مصاحبه و دادن وعده و وعید هستند یا اظهارنظر یکدیگر را نقض میکنند.
شاید بهتر بود مدیران ورزشی وزارتخانه فعلی که مدعی پیاده کردن علم در ورزش هستند یک بار با انتخاب هیاتمدیرهای قوی و تاثیرگذار برای این باشگاهها، هم باری را از دوش خود بردارند و هم خیال هواداران میلیونی این تیمها را راحت کنند.
* سردبیر تحریریه ورزش شبکه خبر
ارسال نظر