مسئله همدلي و همزباني
با چه ملاک و معياري دولت را متهم به چنين خيانتي مي کنند؟/ انتظار اصولگرايي را ابتدا بايد از اصولگرايان داشت
برخي رسانه ها اين تصميم دولت را با هدف تحت فشار قرار دادن نظام در امضاي توافق هسته اي تلقي کردند. حقيقتا چنين اتهام گزافي منصفانه است؟
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- محسن مهديان- امسال به همدلي و همزباني نام گذاري شده است. اين نام گذاري را نبايد تنها يک توصيه اخلاقي و سفارش نصيحت گونه دانست که اگر چنين نيز تلقي کنيم نصيحت رهبر انقلاب به جهات مختلف که کمترينش حکم عقل و تدبير است مولوي و الزام آور است. اما ماجرا فراتر از يک نام گذاري ساده است. ضرورتي وجود داشته که اين نام انتخاب شده است. همدلي و همزباني توصيه اي براي تمام فصول است اما براي اين روزهاي ما يک ضرورت اجتناب ناپذير است.
موضوعاتي وجود دارد که متن و حواشي آن در قد و قواره يک مسئله ملي، نيازمند حضور همدلانه مردم و دولت است. موضوعاتي که فراتر از بازي هاي سياسي و اختلافات جرياني و طايفه اي و قبيله اي است. از اين جهت گروه هاي مخالف دولت نيز بايد حضور حداکثري و دغدغه مند و دلسوزانه خود را براي حل مشکلات اثبات کنند و صد البته که اصولگرايي جز اين نيست. اشاره به چند نمونه از اين جهت حائز اهميت است.يکم. چند روز قبل مسعود نيلي به عنوان مرد شماره يک و مدير اتاق فکر اقتصادي دولت در همايشي به چشم انداز اقتصادي سال جديد پرداخت. خلاصه حرف هاي نيلي اين بود که انتظار استمرار کاهش تورم و رشد اقتصادي از سال 93 در سال جديد دور از واقعيت است. به تعبير نيلي گرفتاري هاي نهادي در سال جديد وجود دارد که اجازه نمي دهد، رشد و کنترل تورم همچون سال 93 استمرار يابد.
فارغ از اينکه بيان اين اعتراف نوعي شفاف سازي در اقتصاد محسوب مي شود و تقاضاي کمک و حمايت، قابل تقدير است، اما مهمتر اينکه شرايط اقتصادي کشور نمي تواند با همراهي و همدلي گروه هاي سياسي و مردمي بهبود يابد. نمونه آشکار اين موضوع در افزايش قيمت بنزين است.
دولت درست يا غلط ناچار شد قيمت بنزين را افزايش دهد. همچنين عليرغم ميلش برخي از گروه هاي پر درآمد يارانه اي را حذف کرد. علت نيز روشن است. کشور توان لازم را براي ادامه راه در اجراي يارانه نقدي ندارد. آن هم در شرايط تحريمي و کاهش معنادار درآمد دولت به دلايل رکودي و کاهش قيمت نفت.با اين حال برخي از گروه هايي که تا ديروز به درستي دولت را مورد نقد قرار مي دادند که چرا گروه هاي پردرآمد را از ليست دريافت يارانه نقدي حذف نمي کنيد، با اجراي اين سياست ديرهنگام، مقابل دولت صف کشي کردند.اين جبهه بندي غيرمنصفانه درباره افزايش قيمت بنزين نيز تکرار شد. برخي رسانه ها از افزايش قيمت بنزين گلايه کردند حال آنکه دولت قانوني را اجرا کرده بود که پيشتر در دولت قبل پايه آن بنا نهاده شد و اتفاقا مردم فراموش نکرده و نمي کنند که کساني که امروز نگران افزايش قيمت بنزين شدند در گذشته و در مقابل آن شوک درماني خطرناک و پرعارضه سکوت سياسي کردند.
حال چرا بايد امروز از اجراي قانون گلايه کرد؟ بدتر اينکه برخي رسانه ها اين تصميم دولت را با هدف تحت فشار قرار دادن نظام در امضاي توافق هسته اي تلقي کردند. حقيقتا چنين اتهام گزافي منصفانه است؟ قابل دفاع است؟ همدلي است؟ رهبر انقلاب اخيرا در ديدار با نمايندگان مجلس تاکيد کردند مبناي همدلي حسن نيت است و با سوء نيت نمي شود همدلي کرد؛ با اين حساب با چه ملاک و معياري دولت را متهم به چنين خيانت بزرگي مي کنند؟
دوم. نمونه ديگر در ماجراي مذاکرات است. امروز مذاکرات هسته اي بيش از گذشته نياز به همدلي و همراهي گروه هاي سياسي ومردم دارد. امروز همه توان داخلي بايد مصروف افشاي خدعه و مکر طرف غربي باشد. با اين حال برخي همه تلاش و دغدغه شان شده است اثبات خيانت طرف داخلي. بدون ترديد روند مذاکرات نياز به هشدار و تذکر و نقد دارد. اما نبايد فراموش کرد طرف غربي براي زمين زدن مهد اسلام محمدي يکپارچه شده است. بدون ترديد با اين ميزان اختلاف و بدگماني و متاسفانه برخي بداخلاقي ها نمي توان انتظار داشت اين مذاکرات به سرانجام قابل انتظار برسد. سرانجام قابل انتظار فقط توافق نيست. رشد و تعالي فهم مردم از مناسبات دنياي استکبار، مهمتر از هر دستاورد مادي و فيزيکي است. حفظ جايگاه نظام اسلامي به عنوان محور ضدامپرياليستي در دنيا مهمتر از هر نوع دستاورد هسته اي است. با اين حساب چطور ممکن است با تخريب بي امان تيم مذاکره کننده و اتهام هاي غير منصفانه به اين مهم دست يافت. اين ميزان دوپاره قلمداد کردن حاکميت در ايران خلاف تدبير و اهداف عاليه مذاکرات است. چطور ممکن است با حاکميت دوگانه انتظار برافراشتن شعار مقاومت در منطقه را داشت؟
خلاصه اينکه شرايط کشور به نحوي است که نيازمند وفاق ملي و اجماع سياسي است. اين همدلي و همزباني براي اين روزهاي ما يک ضرورت اجتناب ناپذير است و فراتر از يک سفارش اخلاقي است و صد البته که در اين راه اصولگرايان، اصولگراتر از گذشته بايد رفتار کنند که اصولگرايي در همين دغدغه انقلابي داشتن است.
آنچه لازم است درانتها تذکر داده شود اين است که تاکيد اين يادداشت بر اصولگرايي اصولگرايان است. درباره همدلي و همراهي ، حرف با دولت و طرفدارانش بيشتر نباشد، کمتر نيست. اما بدون ترديد انتظار اصولگرايي را ابتدا بايد از اصولگرا داشت.
جناب مدعی اصولگرایی؛ دو ماه هنوز از توافقنامه ژنو نگذشته است که دولت محترم بر توزیع سبد کالا بلایی بر سر آبروی ایران می آورد که تا مدت ها ایران تیتر رسانه های مرتجعین منطقه و ضدانقلاب می شود. جالب آنکه آن تدبیر دولت در دهه فجر بود. حال بعد از دو سال؛ دوماه بعد از توافق لوزان این بار شبانه بنزین را گران می کنند؛ سهمیه می دهند بعد حذف می کنند؛ این بار هم در آستانه سالگرد ارتحال امام دولت تدبیر به خرج می دهد.
چرا دو ماه بعد از توافق های ژنو و لوزان دولت اقتصاد را برای مردم زهرمار می کند؟ جواب این سوال را اگر شما غرض نداشته باشید راحت می توانید بدهید اما وقتی در مسیر یکطرفه ای که دولت برای همزبانی و همدلی در پیش گرفته است و با چماق منتقدین را به جهنم می فرستد شما انتظار تعظیم منتقدین را دارید نمی توان غرض های شما را نادیده گرفت
دولت تمام توان خود را بر روی مسئله هسته ای گذاشته و بی خیال همه چیز است بهترین بهانه اش هم تحریم و توافق و آب و ..............همه چیز را به تحریم گره زده حتی همدلی و همزبانی ما را
دولت در بابر آمریکا تا نوک انگشتان خم شده و بع التماس و عجز و لابه افتاده چرا بر روی توان داخلی تکیه نمی زند مگه همین مردم نبودند که 8سال در بدترین شرایط جنگی کشور را اداره کردند آقای روحانی به نیروی داخل اعتمادی ندارد بلکه چشم به دست استعمارگران دوخته سرنوشتی که لیبی و دیگران دچار آن شدند