به گزارش پارس به نقل از مهر یک آدم لاغر ریش دار که همیشه یک ماژیک تو جیبش است تا هر وقت مغزش کار کرد و یک دیوار یا صفحه خالی گیر آورد شروع به نقاشی کشیدن کند. گاهی هم مجبور می شود بعد از کشیدن نقاشی در دیوار مورد نظر، بلافاصله محل را ترک کند تا مورد عقوبت قرار نگیرد. چون یکبار وقتی مشغول کشیدن کاریکاتور در یکی از شعبات عابربانک بوده و پلیس مچش را گرفته. در طول مصاحبه آنقدر تند تند حرف می زند که باید گوش هایت را تیز کنی تا کلماتش برایت خوب جا بیفتد وگرنه هیچ بدش نمی آید از جواب دادن به بعضی سوالات در برود. برای همین وقتی زیادی سوال پیچش می کنیم یک جمله می شنویم: « خب بعدی!»

1732854

به خاطر داشتن کاغذ A۴ تا صبح نخوابیدم

 مجید خسروانجم بچه خیابان نواب است. ۱۹ آبان ۵۷ به دنیا آمده و کارشناسی ارشد طراحی صنعتی از دانشگاه هنر دارد. از ۱۵ سالگی با یک اتفاق جالب پایش به کاریکاتور باز می شود و تا الان پایش هنوز گیر کرده است. « شاید اصلا این موضوع را درک نکنید ولی آن موقع ها که ما بچه بودیم اصلا کاغذ A۴ وجود نداشت. ما روی دفترنقاشی های نازک بی کیفیت نقاشی می کشیدیم. آن زمان ها انقدر وضع دفتر و کاغذ خراب بود که به شاگرد اول ها دفتر هدیه می دادند. یک روز پدرم ۵ کاغذ A۴ به خانه آورد. یعنی ۵ حجم سفید کاغذ که به هیچ منگنه ای وصل نبود. شاید باورتان نشود من آن شب از ذوق تا صبح خوابم نبرد. یادم می آید هر ۵ تایش را کنار هم چیدم و تاصبح نگاهشان کردم.

بعد روی یکی از آنها اولین کاریکاتورم را کشیدم. یک آدمی که در مسابقه دو شرکت کرده و نزدیک خط پایان از بقیه عقب است اما زبانش را دراز کرده و اول شده. من این کاریکاتور را هنوز دارم.»کیهان کاریکاتور، گل آقا و سروش نوجوان مجلاتی بودند که خسرو انجم در دوران نوجوانی پیگیرشان بوده اما گاهی جیبش با قیمت روی جلد همخوانی نداشته و مجبور شده بی خیال خریدشان شود. « گل آقا مجله عمومی تری بود که مردم بیشتر پیگیرش بودند. کیهان کاریکاتور هم خیلی گران بود. آن زمان سروش نوجوان که ۷ تومان بود شد ۱۰ تومان دیگر نتوانستم بخرم بعد فکر کنید کیهان کاریکاتور ۱۵ تومان بود.»

1732862

کاریکاتور را معلممان را کشیدم

کاریکاتور جزء جدانشدنی خسرو انجم است تا حاشیه دفترو کتابهایش هنگام درس خواندن تبدیل به دفتر نقاشی شود. گاهی هم قلقلکش بگیرد که در زمان بی حوصلگی کلاس درس معلم هایش را در ژست های مخصوص به خودشان نقاشی کند.«یک بار کاریکاتور معلم عربی‌مان را کشیدم. قبلش گفته بود اگر کاریکاتورم را بکشی ۲ نمره به کل کلاس اضافه می کنم. من هم کاریکاتورش را کشیدم و تحویلش دادم آخر سر به قول خودش بدقولی نکرد و به کل کلاس ۲ نمره اضافه کرد اما از من ۱۰ نمره کم کرد.» آقای کاریکاتوریست اولین کارش زمان پیش دانشگاهی و بحبوحه کنکور سال ۷۴ در مجله «طنز پارسی» چاپ شده است تا قدم اول حرفه ای شدن را در ۱۷ سالگی برداشته باشد. اما صدایش را در نیاورده و نخواسته به کسی نشان دهد. اما خواهرش همه مجله های کیوسک محله را خریده و خواسته با پخش کردن مجله ها تبلیغ برادرش را کرده باشد. دوران دانشجویی هم بارها در مسابقات جهانی کاریکاتور شرکت کرده و خواسته شانسش را امتحان کند. « آن موقع ها اینترنت به این شکل نبود برای تفریح آمار مسابقات این شکلی را در می آوردیم و شرکت می کردیم. خیلی از هنرمندان ایرانی این کار را انجام می دادند. انقدر که مثلا مسابقه کاریکاتور «اولنس» بلژیک که می شد حدود ۳۰۰ نفر بلژیکی، ۲۰۰ هلندی، ۲۰ انگلیسی ۱ آفریقایی شرکت می کردند بعد ایران ۷۸۰ تا شرکت کننده داشت.»

1732864

یکی از مسئولین زنگ زد و از من تشکر کرد

خسرو انجم هیچ علاقه ای به کشیدن کاریکاتور شخصیت های سیاسی ندارد. البته گاهی هوس کشیدن کاریکاتورهای اجتماعی و نیمچه سیاسی به سبک خودش می کند. اما سال ۸۸ هوس کرد کاریکاتور « محمود احمدی نژاد» را قبل از انتخابات بکشد و روی صفحه شخصی اش قرار دهد بعد هم دیگر دلش نخواسته چنین کاری تکرار کند و به قول خودش از هیچ شائبه و حاشیه ای خوشش نمی آید. وقتی درباره سلیقه سیاسی اش هم می پرسیم می گوید: « من آن سال به کاندیدایی رای دادم که از سال ۷۲ که مجاز به رای شدم در هیچ انتخاباتی رای نیاورده!» نام مجید خسرو انجم با ۲ کاریکاتور بر سر زبان ها افتاد. اولی کاریکاتور «روز پدر» و کاریکاتور «گرد و خاک خوزستان» که حسابی در شبکه های اجتماعی و رسانه های خبر بازنشر شد طوری که یکی از مسئولین با او تماس گرفته و به خاطر کاریکاتور خوزستان از او تشکر کرده است.

اما کاریکاتور روز پدر محبوب ترین کاریکاتور آقای کاریکاتوریست است. « قبل از این نمی توانستم کاریکاتوری را از بین کارهایم انتخاب کنم اما بعد از این کاریکاتور دیگر می توانم.» این کاریکاتور که خسروانجم تصمیم گرفت بدون امضا منتشرش کند با حاشیه هم روبرو شد. حاشیه ای که مجبورش کرد از این به بعد کاریکاتورهایش را با امضا منتشر کند تا کسی نتواند به اسم خودش منتشر کند. اما کاریکاتور تنها فعالیت خسروانجم نیست. او سال ها پیش فعالیت های رادیویی اش را با یک آیتم یک دقیقه ای شروع کرد و بعد از آن تبدیل به نویسنده و سردبیر یکی پرشنونده ترین برنامه های رادیویی به نام «مکس۹۵»شد. تا خیلی از شنونده های رادیو این نام مجید خسرو انجم را اولین بار از این رسانه شنیده باشند.

1732856

روی دیوارهای خانه ام نقاشی می کشیدم

جالب است بدانید خسروانجم بعد از فیلتر شدن هر شبکه اجتماعی فعالیت هایش را در آنجا خاتمه می دهد و حالا اینستاگرام محبوب ترین شبکه اجتماعی آقای کاریکاتور است که به معروف شدنش هم کمک زیادی کرده است. حالا او در صفحه اش حدود ۱۹ هزار دنبال  کننده دارد که هر روز منتظر کار جدیدی از وی هستند و همه کامنت هایشان را با دقت می خواند. « اوایل عکس از همه چی می گذاشتم. اما مخاطبان از همان روزهای اول نمی پذیرفتند و فقط از من کار جدید می خواستند من هم حرفشان را گوش دادم.» طراحی های خسروانجم شبیه هیچ کس نیست و این سبک منحصر به فرد باعث شده اگر کارهایش را بدون اسم هم جایی دیدید بلافاصله یادش بیفتید.« اوایل از تخته شاسی و انگشتم عکس می گرفتم. یکی از دوستان بهم خرده گرفت که چرا انگشتت توی همه عکسهایت افتاده است. بعد از این حرف دلم خواست اصلا از انگشتانم و حتی یک جسم خارجی دیگر در کارهایم استفاده کنم. چون به نظرم جذاب می آمد. بعد هم ادامه اش دادم و مورد استقبال قرار گرفت.»

 

کاریکاتور بزرگترین بخش زندگی این هنرمند است انقدر که یکبار وقتی مسافرت به خانه یکی از دوستانش رفته مجبور شده صفحات سفید کتاب های آنجا را بکند تا کاریکاتور توی ذهنش را بکشد و عکس بگیرد. دیوارهای خانه شان هم پربوده از هنرنمایی هایش که دیگر بعد از نقاشی جدید ساختمان، خانم خانه این اجازه را از آقا گرفته است.