تاريخچه شهر زنان توسط «داعش» اشغال شد
انتساب نام شهر به يک زن، احتمالاً بازتابي از تاريخ کهن اين شهر بوده است که در آن، زنان نقش ممتازي در عرصه حکومت برعهده داشته اند.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- جواد نوائيان رودسري- شهر «تَدمُر» يا «پالميرا»، جايي که هفته گذشته، توسط نيروهاي «داعش» اشغال شد، يکي از کهن ترين و زيباترين شهرهاي خاورميانه باستان است. اين شهر در 160 کيلومتري شهر حمص و 215 کيلومتري شمال دمشق قرار دارد و در زمان هاي قديم يکي از نقاط راهبردي و مهم شام بوده است. شهرت اين شهر باستاني بيشتر به دليل بناهاي سنگي بسيار عظيم و زيباي آن است. «يعقوبي»، مورخ شهيرِ مسلمان، در کتاب «البلدان» مي نويسد:«تدمر، شهري کهن و شگفت انگيز است که درباره آثار معماري عجيب آن، بسيار سخن گفته اند. مي گويند اين شهر را سليمان نبي(ع) بنا کرد.» «ياقوت حِمَوي» هم در کتاب معروف «معجم البلدان» درباره شهر «تَدمُر» مي نويسد:«تدمر، شهري کهن و مشهور در صحراي شام است که تا حلب 5 روز فاصله دارد. مي گويند وجه تسميه آن، نام زني است که او را تدمر بنت حسان بن اذينه بن السميدع بن مزيد بن عمليق بن لاوذ بن سام بن نوح(ع) معرفي مي کنند. برخي مي گويند شهر تدمر به فرمان سليمان و توسط جنيان ساخته شد؛ اما اهل تدمر اذعان دارند که بناهاي مشهور اين شهر بسيار پيش از سليمان نيز وجود داشته است.» با اين حال شهرت انتساب نام شهر به يک زن، احتمالاً بازتابي از تاريخ کهن اين شهر بوده است که در آن، زنان نقش ممتازي در عرصه حکومت برعهده داشته اند.
«زنوبيا» و هويت تاريخي مملکت «تدمر»
شايد بتوان مشهورترين زن تاريخ «تدمر» و بلکه سوريه را، «زنوبيا»، ملکه «تدمر» دانست. او همسر «اوديناتوس»، حاکم «تدمر» بود که همراه با همسرش عليه حاکميت روميان قيام کرد و پس از مرگ شوهرش، شخصاً زمام امور را به دست گرفت. در زمان «زنوبيا»، قلمروي «تدمر» بسيار وسعت يافت و به مملکتي بزرگ تبديل شد که بخش هاي وسيعي از آسياي صغير، فلسطين و مصر را در بر مي گرفت. با اين حال دوران اقتدار «زنوبيا»، مانند دولتي مستعجل بود. او که پس از تصرف سرزمين هاي اطراف، فرزندش، «وابالاتوس»(به عربي: وهب اللات) را به تخت سلطنت نشانده بود، مغلوب سربازان «اورليانوس»، امپراتور روم، شد. روميان «زنوبيا» را پس از شکست به «رُم» بردند و بنابر قولي، به دليل مقاومتش در برابر خواسته هاي سياسي روميان، او را گردن زدند.
«تدمر» و تلاقي قدرت ايران و روم
معماري هاي شگفت انگيز شهر «تدمر» نشان دهنده استيلاي فرهنگ يوناني و رومي بر اين شهر است. تا پيش از ورود روميان، اهالي «تدمر»، حکومت سلوکيان را نيز تجربه کرده بودند. در دوره سلوکيان بود که به علت آشفتگي سيستم اداره کشور، «تدمر» به حال خود رها شد و به استقلال نسبي رسيد.
با اين حال اين استقلال دوام چنداني نداشت و چندي بعد، «تايبريوس»، امپراتور روم، فلسطين و شام را تسخير کرد و «تدمر» بخشي از امپراتوري پهناور روم شد. اين شهر در نزديکي مرزهاي ايرانِ دوره اشکاني و شهر راهبردي «حرّان» قرار داشت. به همين دليل در جنگ هاي ايرانِ دوره اشکاني با روم، از جايگاه حساسي برخوردار و حتي مدتي در تصرف ايرانيان بود. «تدمر» به دليل قرار گرفتن در مسير بازرگاني آسياي شرقي به آفريقا، يکي از مهم ترين کانون هاي بازرگاني و تجارتِ دوران باستان محسوب مي شد. علاوه بر اين، مردم «تدمر»، توانسته بودند با ترکيب فنون رومي، ايراني و بومي، نوعي معماري و مهندسي شهري کارآمد ايجاد کنند. آن ها با ساختن سدهاي «ساروجي»، قنات و چاه هاي عميق، آب مورد نياز خود را تأمين و بر شرايط ناگوار اقليمي غلبه کرده بودند. روميان که خواهان رونق تجارت «تدمر»، براي کسب منافع بيشتر بودند، در زمان امپراتوري «هادريان»، به شهر «تدمر» نوعي آزادي تجاري اعطا کردند. با اين حال شرايط بر وفق مراد روميان تداوم پيدا نکرد. با روي کار آمدن سلسله ساساني و تسلط ايرانيان بر رودهاي دجله و فرات، از سال 212 م، تجارت «تدمر» از رونق افتاد. درست در همين زمان بود که «زنوبيا» و شوهرش عليه سلطه رومي ها قيام کردند. رومي ها که براي سرکوب قيام «تدمر» با سختي ها و مشکلات فراواني روبه رو شده بودند، تصميم گرفتند شهر را به يک پادگان نظامي تبديل کنند. «ديوکلتيان»، امپراتور روم، براي مقابله با حملات پي درپي ساسانيان، براي تصرف شهر «تدمر»، ارتفاع باروي شهر را افزايش داد. به اين ترتيب، دوران شکوفايي «تدمر» به پايان رسيد و از جمعيت بومي آن به شدت کاسته شد. با تأسيس امپراتوري روم شرقي (بيزانس) و رسميت يافتن دين مسيحيت توسط «ژوستي نين»، تعدادي کليسا در «تدمر» ساخته شد؛ اما فعاليت هاي عمراني بيزانسي ها، نتوانست رونق گذشته را به شهر بازگرداند و زماني که مسلمانان اين شهر را فتح کردند، در آن از شکوفايي دوران باستان خبري نبود.
«تدمر» در دوره اسلامي
شهر «تدمر» در زمان خليفه دوم و به دست «خالد بن وليد» فتح شد. «بلاذري» در «فتوح البلدان»(صفحه115)، درباره فتح «تدمر» به دست مسلمانان، مي نويسد:«... سپس خالد بن وليد به منطقه قصم رسيد و با ساکنان آن، بنو مشجعه، صلح کرد و برايشان امان نامه اي نوشت. آن گاه به تدمر رسيد. مردم شهر او را نپذيرفتند و در قلعه مستحکم شهر متحصن شدند؛ اما مدتي نگذشت که امان خواستند.
خالد بن وليد به آن ها امان داد، به شرطي که در حمايت حکومت اسلامي باشند و با سکونت مسلمانان در شهر کنار بيايند.» اين گونه بود که «تدمر» به يکي از شهرهاي جهان اسلام تبديل شد. اين شهر از سال 895ه.ش، تحت حاکميت امپراتوري عثماني درآمد و بخشي از ولايت(سنجک) دمشق، در شام، بود. در اين دوره، «تدمر» به روستايي کوچک تبديل شد و از شکوه و عظمت قديم، تنها معبد نيمه ويران «بعل» و ساختمان سنگي آمفي تئاتر شهر خودنمايي مي کرد. در همين سال ها بود که قلعه فوق العاده مستحکم «فخرالدين»، بر فراز تپه اي مشرف به شهر، ساخته و به پادگاني راهبردي براي ايالت(سنجک) دمشق تبديل شد. با آغاز زوال امپراتوري عثماني، شرايط حاکم بر منطقه «تدمر» نيز، تغيير کرد.
در سال 1298ه.ش، پس از شکست هاي پياپي عثماني ها در جنگ جهاني اول، منطقه «تدمر» توسط متفقين اشغال شد. چندي بعد اين منطقه، همراه با تمام سرزمين هاي سوريه و لبنان، از سوي جامعه ملل، تحت الحمايه فرانسه اعلام شد. بعدها، با استقلال سوريه، «تدمر»، در مرزهاي جغرافيايي اين کشور قرار گرفت و براي مدت ها، يکي از مهم ترين مناطق گردشگري خاورميانه بود. متأسفانه، با ظهور و فعاليت گروه هاي تکفيري، شهر «تدمر» که روزگاري قلب تمدن مشرق زمين در آن مي تپيد، مورد هجوم جاهلان مدرن قرار گرفت و هفته گذشته به اشغال آن ها درآمد. از زمان اشغال اين شهر توسط داعش، نگراني ها درباره تکرار واقعه شهر «نمرود» عراق در «تدمر» و ويراني آثار تاريخي ارزشمند اين شهر افزايش يافته است.
ارسال نظر