آمریکا چگونه میتواند خشم عربستان نسبت به توافق هستهای ایران را مهار کند؟
به گزارش پارس به نقل از اشراف
■ دیپلماسی آمریکا در قبال ایران موجب وحشت متحدان منطقهای شده است ■
اما متأسفانه، این رویکرد تاکنون در کاهش و رفع تنشها توفیق چندانی نداشته است. اخیراً، «ملک سلمان»، پادشاه عربستان سعودی در اقدامی هدفمند و معنادار از شرکت در اجلاس امنیتی سران «کمپ دیوید» که با هدف اطمینانبخشی به کشورهای نگران حوزه خلیجفارس تشکیل شد، خودداری کرد. به باور برخی تحلیلگران، دیپلماسی آمریکا در قبال ایران به شکلی بیرحمانه اتحاد و ائتلافهای آمریکا در منطقه خاورمیانه را تضعیف خواهد کرد و واشنگتن وادار خواهد شد با تجدیدنظر در توافق هستهای فعلی و یا ترک کامل مذاکرات هستهای با هدف راهاندازی یک اقدام نظامی، خشم و هراس متحدان خود را فرونشانده و آنها را تا حدی آرام سازد.
■ آمریکا در گذشته نیز با معضلاتی در زمینه مدیریت متحدان خود روبرو بوده است ■
اما تاریخ نشان میدهد آمریکا بدون آنکه مجبور شود دست از دیپلماسی معقول خود در قبال مخالفان و رقبایش بردارد، قادر است تا واکنشهای ناخوشایند و منفی متحدان منطقهای خود را مدیریت کند. رهبران و تصمیمگیران سیاسی آمریکا میتوانند با بهرهبرداری از وابستگی نظامی عربستان سعودی، مانع از تلاش عربستان سعودی برای دستیابی به تسلیحات هستهای شوند و همزمان با این امر دستور کار منطقهای خود را در سطحی گستردهتر پیش ببرند. در این مقاله خواهیم دید که آمریکا در گذشته نیز با معضل مشابهی در زمینه مدیریت یکی از متحدان بسیار نزدیک خود در دوران جنگ سرد یعنی، “آلمان غربی” مواجه بوده است. درست همانند رهبران عربستان سعودی که امروز در نگرانی به سر میبرند، رهبران آلمان غربی نیز در طول دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی نسبت به اعتبار حمایتهای امنیتی آمریکا از خود بسیار نگران بودند و از این واهمه داشتند که مبادا فشارهای داخلی در آمریکا به منظور صرف هزینههای کمتر در زمینه استقرار نیروهای نظامی آمریکا در مناطق برونمرزی و خارج از مرزهای این کشور در نهایت موجب شود تا آمریکا نیروهای نظامی خود را از اروپا خارج کند.
■ تلاش آلمان غربی برای کاهش وابستگی به آمریکا و افزایش همکاری با دیگر متحدان ■
رهبران آلمان غربی همچنین از تلاشهای آمریکا در دهه ۱۹۶۰ میلادی برای دستیابی به معاهدهات کنترل تسلیحاتی با اتحاد جماهیر شوروی بسیار خشمگین و عصبانی بودند؛ که از میان این توافقها میتوان به “معاهده منع آزمایش محدود” (LTBT) و “پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای” (NPT) اشاره کرد. آلمان غربی نیز درست مانند عربستان سعودی تلاش کرد تا از طریق همکاریهای بیشتر با دیگر متحدانش و همچنین تلاش برای دستیابی به تسلیحات هستهای از میزان وابستگیاش به آمریکا بکاهد. دولت آلمان غربی نیز برای نیل به این هدف، مذاکره با دو کشور فرانسه و ایتالیا را به منظور تولید مشترک تسلیحات هستهای در اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی آغاز کرد. در اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی، رهبران آلمان غربی مذاکرات مخفیانهای را با فرانسه جهت سرمایهگذاری و تأمین بودجههای مالی فعالیتهای غنیسازی اورانیوم فرانسه آغاز کردند با این امید که فرانسه در نهایت تسلیحات هستهای خود را در اختیار آلمان غربی قرار بدهد.
■ رویکرد و استراتژی سرکوبگرانه آمریکا در قبال زیادهخواهیهای آلمان غربی ■
اما تصمیمگیران سیاسی آمریکا بجای رها کردن مذاکره با روسها برای جلب رضایت آلمان غربی، استراتژی “فشار قهرآمیز” را اتخاذ کرده و در پیش گرفتند. مخصوصاً، «کندی»، رئیس جمهور وقت آمریکا تهدید کرد که اگر آلمان غربی تلاش کند تا به تسلیحات هستهای دست یابد، آمریکا به سرعت نیروهای نظامی خود را از خاک آلمان خارج خواهد کرد. این تهدید آمریکا باعث شد تا آلمان غربی در سال ۱۹۶۳ میلادی بر رویکرد غیرهستهای خود تأکید و همکاری هستهای با فرانسه را انکار کرده و “معاهده منع آزمایش محدود” (LTBT) را به امضا برساند. مدتی بعد، هنگامی که رهبران آلمان غربی از تعهدات خود در زمینه صرفنظر دائمی از گزینه هستهای کشورشان سرباز زدند؛ دولت «جانسون»، رئیس جمهور وقت آمریکا یک بار دیگر رویکرد “فشار قهرآمیز” را علیه آلمانها بکار بست. همانگونه که «والت روستو»، مشاور امنیت ملی آمریکا طی سخنانی به هیئت پارلمانی آلمان که در سال ۱۹۶۸ وارد این کشور شده بود اعلام کرد؛ «هرگونه تصمیمگیری آلمان برای دستیابی به تسلیحات هستهای، اتحاد و ائتلاف میان آلمان و آمریکا را از هم خواهد گسست و آلمان را با شرایط بسیار سخت و دشواری روبرو خواهد ساخت که ممکن است این کشور را به نابودی کامل بکشاند.»
■ تجربیات پیشین آمریکا میتواند در اتخاذ رویکرد مناسب نسبت به عربستان مفید واقع شود ■
در عین حال، مدیریت نگرانیهای آلمان غربی مستلزم اقداماتی از سوی آمریکا بود. بدینترتیب آمریکا به آلمان وعده داد که چنانچه این کشور از برنامههای هستهای خود صرفنظر کند از امتیازاتی چون تداوم حمایتهای نظامی آمریکا برخوردار خواهد شد و آمریکا به تعهدات خود در قبال آلمان مبنی بر حضور دائمی سربازان ارتش آمریکا در خاک آلمان و الحاق این کشور به «گروه برنامهریزی هستهای ناتو» عمل خواهد کرد. بنابراین، آمریکا برای محدود کردن امیال و جاهطلبیهای هستهای آلمان غربی و در عین حال تحقق اهداف گستردهتر خود در زمینه سیاست خارجی، رویکرد دوسویه “اطمینانآفرینی” و “فشار و تهدید” را اتخاذ نمود. تجربیات آمریکا در قبال آلمان غربی در دوران جنگ سرد حاوی درسهای مفید و عبرتآموزی برای رویکرد کنونی این کشور در قبال عربستان سعودی است. عربستان سعودی نیز درست همانند آلمان غربی، به منظور تأمین تسلیحات جنگی، آموزشهای نظامی و حمایت و پشتیبانی به آمریکا و شرکایش وابسته و متکی است.
■ تحریم نظامی و تسلیحاتی عربستان سعودی برای جلوگیری از زیادهخواهیهای این کشور■
در نتیجه، واشنگتن میتواند برای جلوگیری از دستیابی عربستان سعودی به تسلیحات هستهای، ریاض را تهدید به تحریم نظامی کند و در عین حال از نگرانیهای کنونی مقامات عربستان سعودی عربستان نسبت به متعهد ماندن واشنگتن به تأمین امنیت ریاض استفاده و بهرهبرداری کافی را انجام دهد. علاوه بر این، تحریم نظامی و تسلیحاتی عربستان سعودی از حمایت و پشتیبانی قوانین آمریکا نیز برخوردار خواهد بود چراکه طبق قوانین آمریکا کمکهای نظامی و اقتصادی به هر کشوری که به تسلیحات هستهای دست یابد، ممنوع است. البته ریاض هم این توانایی را دارد که از طریق قطع کامل و یا کاهش عرضه نفت خود به آمریکا، این کشور را از ادامه تحریم نظامی و تسلیحاتی منصرف سازد. اما در سالهای اخیر میزان تولید سوختهای هیدروکربنی در آمریکای شمالی رشد بسیار سریع و چشمگیری داشته است که موجب شده از میزان وابستگی آمریکا به واردات نفت کاسته شود و همین امر منجر به تضعیف اهرم اقتصادی عربستان شده است.
■ آمریکا با قطع کمکهای نظامی به عربستان میتواند ارتش این کشور را فلج کند ■
اما بدون شک، این دو موقعیت کاملاً مشابه و یکسان نیستند. برخلاف آلمان غربی، عربستان سعودی برای حفظ تمامیت ارضی خود به نیروهای آمریکایی و یا تسلیحات هستهای متکی نیست و قادر است تا تسلیحات و جنگافزارهای پیشرفته را از کشور دیگری به جز آمریکا تأمین کند. با این حال، یافتن جایگزین مناسبی برای تسلیحات متعارف آمریکا نیز کار بسیار دشواری خواهد بود چراکه تسلیحات و سختافزارهای جنگی آمریکایی موجود در زرادخانه نظامی عربستان لزوماً با سختافزارهای جنگی دیگر کشورها هماهنگ و سازگار نیستند و در ضمن این سیستمها برای داشتن عملکرد و کارایی به قطعات یدکی آمریکایی و خدمات و پشتیبانیهای فنی این کشور نیازمند هستند. بنابراین، اگر آمریکا تصمیم بگیرد که به کمکهای نظامی و همکاریاش با عربستان خاتمه دهد، میتواند نیروهای نظامی و ارتش عربستان رابه طور کامل فلج کند.
■ رویکرد قهرآمیز آمریکا در قبال عربستان باید با اطمینانآفرینی همراه باشد ■
این رویکرد سرکوبگرانه و قهرآمیز تنها زمانی موفقیتآمیز خواهد بود که با اطمینانبخشی توأم و همراه باشد. آمریکا باید به شرکای سعودی خود این قول را بدهد که در ازای پذیرش دیپلماسی آمریکا در قبال ایران، ریاض در زمینه تأمین امنیت ملی خود مزایای بسیاری از سوی آمریکا دریافت خواهد کرد؛ از جمله دستیابی به تسلیحات بسیار پیشرفته و آموزشهای نظامی، همکاری به منظور مقابله با تحریکات منطقهای ایران و همچنین حمایت و پشتیبانی از انجام عملیاتهای نظامی که در راستای منافع هردو کشور قرار دارد. این اطمینانبخشیها، الزاماً به اندازه یک معاهده و یا پیمان الزامآور نخواهد بود اما آمریکا در گذشته نشان داده که به تعهدات خود پایبند است؛ به عنوان مثال، آمریکا در طول “جنگ خلیج” نشان داد که از نیروهای خود برای تأمین امنیت عربستان، استفاده خواهد کرد و اخیراً نیز در مأموریتهای نظامی به رهبری عربستان سعودی در کشور یمن، برای آنها کمک اطلاعاتی و لجستیکی فراهم آورد. تسلط و برتری نظامی آمریکا نشان میدهد که عربستان سعودی در حال حاضر هیچ جایگزین دیگری برای تأمین این خدمات نظامی ندارد. در نتیجه، سعودیها باید همچنان بر ارتش آمریکا متکی باقی بمانند و همین امر موجب میشود تا شرایط آنها برای سماجت و درخواست تعهدات قویتر بسیار دشوار گردد.
■ آمریکا با مهار عربستان سعودی میتواند به دیپلماسی معقول خود با ایران ادامه دهد ■
در مجموع، اگر رهبران و تصمیمگیرندگان سیاسی آمریکا بر این باورند که یک چارچوب توافق میتواند توانمندی و قابلیتهای هستهای ایران را محدود کرده و موجب پیشبرد منافع امنیتی آمریکا در منطقه شود؛ بنابراین آنها قادر خواهند بود تا از طریق رویکرد استراتژی دوسویه “اطمینانآفرینی” و “فشار و تهدید” مخالفت و تعارضات عربستان سعودی را مهار کرده و از آن جلوگیری کنند. آمریکا با اتخاذ چنین رویکردی قادر خواهد بود تا روابطش را با هم متحدانش مستحکمتر ساخته و در عین حال در یک دیپلماسی واقعبینانه و عملگرایانه با دشمنان و رقبایش شرکت خواهد کرد. خواهد شد و در ضمن از گسترش تسلیحات هستهای نیز جلوگیری خواهد کرد.
ارسال نظر