به گزارش پارس ؛ حمید بعیدی‌نژاد عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای که برای شرکت در اجلاس ان اپی تی در نیویورک به سر می‌برد، گزارش کاملی از روند اجلاس ان پی تی را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد.

متن این گزارش سه قسمتی بدین شرح است:

كنفرانس ان پي تي؛ شكستِ چه كسي؟ شكستِ چه چيزي؟
به چند دليل نمي خواستم ديگر در مورد كنفرانس ان پي تي و نتايج آن صحبت كنم، هم بخاطر خستگي، هم اينكه به اندازه كافي در مورد آن خدمتتان گزارش كرده ام.

اما باز به دو دليل احساس كردم شايد لازم باشد يك جمع بندي آخري هم داشته باشم، اول بخاطر آنكه از مجموعه اخبار منتشره در داخل كشوراحساس كردم ممكن است براي برخي دوستان برداشتهاي نادرستي در مورد نتايج كنفرانس مطرح شود و دوم آنكه شايد اگر الان مطالبي كه هست گفته نشود، يا از خاطره ها پاك مي شود ويا تازگي مباحث از بين برود و ممكن است ديگر حوصله اي براي نوشتن و خواندن پيرامون اين موضوع پيدا نشود.

اما محور اين بحث آخري كه ميخواهم خدمت شما عرض كنم آنست كه شكست اين كنفرانس به چه معناست، آيا اين بمعني آنست كه ما يك هدفي داشتيم و به آن هدف نرسيديم وشكست خورديم، يا به اين معناست كه اعضا در سياستهايشان شكست خوردند.

شكست كنفرانس يعني چه. براي توضيح اين مطلب بايد اول از همه به اين امر توجه نمود كه شكست يك اقدام و يك ابتكار در عالم سياست، معناي واحدي براي همه اطراف ندارد، و ميتواند حتي براي هر يك از اعضا معاني متفاوتي هم داشته باشد. به همين اعتبار در عالم سياست وعالم روابط بين المللي شكست و پيروزي مفاهيمي اعتباري هستند، يعني در واقع عدم توافق در خصوص يك موضوع كه از آن به شكست تعبير مي شود حتي ممكن است و حتما همينطور هم هست كه در آن واحد به نفع يك از اطراف ديگر مي باشد.

خيلي وقتها مثل مرحله مقدماتي در صعود تيم ها در يك گروه بندي است كه شكست در يك مسابقه بين دوتيم براي يكي از آن تيمها شكست و براي تيم سوم گروه كه منتظر شكست اين تيم در اين گروه ميباشد، پيروزي محسوب ميشود, و اين واقعيت زندگي در دنياست. و نكته اصلي اينجاست كه به هرصورت شكست يا پيروزي در روابط بين المللي بدون آثار مهم خود نيست.

با اين مقدمه اجازه بدهيد ببينيم شكست كنفرانس ان پي تي براي چه كساني شكست بود و براي چه كساني احيانا پيروزي بود.براي ايران: اگر نگوييم نتيجه اين كنفرانس براي ايران موفقيت بود حتما شكست نبود. همه اعضا در تماسهاي مكرري كه به هيات ايران مراجعه ميكردند، از نوع تعامل و سياستي كه ايران در اجلاس اتخاذ نموده بود تقدير مي نمودند.

 اصول اين سياست تاكيد بر حفظ مباني مبتني بر عقلانيت و در عين حال استواري وثبات قدم در حفظ اصول اساسي معاهده بود. ايران نقش مهمي در تفاهمات بدست آمده ميان اعضا داشت و واقعا همانگونه كه در سخنراني پاياني گفت ميتوانست سند پيشنهادي رئيس را بعنوان توافق حداقلي اجلاس بپذيرد.

1qAWRGyAIAEb
تيم كارشناسي پنج نفره ايران فوق العاده بود وتمامي مواضع حداقلي ايران و عدم تعهد را در سندي كه نزديك به صدو نود بند داشت و همه بندها هم نكات بسيار مهم حقوقي، سياسي و فني داشت تامين كند. رياست ايران بر عدم تعهد كه خود مسؤوليت بسيار مهم و حساسي بود نيز به گفته همه اعضاي عدم تعهد حرفه اي و جامع بود. همه از رهبري مؤثر ايران قدرداني مي كردند و اين را در جلسات رسمي نيز اعلام مي كردند.

جنبش عدم تعهد: براي جنبش نيز قطعا اين كنفرانس شكست محسوب نميشد. اعضاي جنبش نقش تعيين كننده اي در تدوين سند نهايي داشتند و در خصوص هر موضوعي مواضع خود را كه تدوين شده بود اعلام مي كردند و آنها را با ديگران در ميان ميگذاشتند و در انتها نيز با آنكه در مجموع تعهدات كشورهاي هسته اي را خيلي رضايتبخش نمي دانستند، از طريق ايران اعلام كردند كه آماده بودند با سند پيشنهادي كه بعنوان يك مجموعه ي حداقلي كه ميتوانست در اين پنجسال حركتي رو به جلو باشد موافقت كنند.

گروه كشورهاي غربي پيشرو: اتريش، سويس، هلند، سوئد، ايرلندو ژاپن بسيار خوب كار كردند. تمركز و كار مشترك اين گروه از كشورها با اعضاي عدم تعهد در خصوص شناسايي اصول مهم گفتمان جديد تاكيد بر ابعاد غير انساني استفاده ازسلاحهاي هسته اي و بر ضرورت اتخاذ اقدامات عملي وعيني ازجمله وضع مقررات حقوقي براي اجراي موثر خلع سلاح هسته اي بك حركت بسيار جديد بود كه در جريان كنفرانس ان پي تي به بلوغ رسيد و قطعا ادامه خواهد يافت.

تغيير گفتماني در خصوص برخورد با سلاحهاي هسته اي از گفتمان امنيتي به گفتمان عواقب غير انساني استفاده از اين سلاحها، بسيار براي پيشبرد هدف خلع سلاح هسته اي تعيين كننده خواهد بود. كشورهاي اين گروه پيشرو غرب در تغيير اين مباني گفتماني كه در كنفرانس اتفاق افتاد قطعا موفق بودند و بيانيه اتريش به نمايندگي جمع كثيري از كشورهاي عضو معاهده شاهد آنست.

6Abnlq6PTz1D
فرانسه، روسيه و چين: اين سه كشور هسته اي چهار هفته سخت را گذراندند و ترجيح آنها قطعا عدم تصويب بخش خلع سلاحِ سند پيشنهادي رئيس اجلاس بود كه عليرغم مخالفت آنها با اصرار عدم تعهد و كشورهاي پيشرو گروه غرب به پيش رفته بود. ولي آنها بدرستي صلاح نديدند كه با اين پيشنهادات كه البته پذيرش آن براي آنها بعنوان كشورهاي هسته اي كار سختي بود مخالفت كنند. آنها نهايتا جلوي خواسته هاي اكثريت كشورهاي جهان نايستادند ولي مخالفت سه كشور با تصويب سند خيال آنها را راحت كرد. آنها قطعا تا حد زيادي راضي و مشعوف هستند.


آمريكا و انگليس: اين دو كشور شكي نيست كه بازنده اصلي بودند. آنها هم در مقابل حركت منسجم عدم تعهد و گروه پيشرو غرب خيلي سختي ها كشيدند ولي با دشواري و براي آنكه مجبور نباشند در برابر اراده جمع وسيعي از كشورهاي جهان قرار گيرند، تن به تعهداتي دادند كه براي آنها آسان نبود. آنها چهار هفته سخت را تجربه كردند و فقط براي عدم مخالفت با سند پيشنهادي تعهدات مهمي را پذيرفتند.

ولي در نهايت اسرائيل آنها را مجبور به اين كرد كه در برابر اراده جمع وسيعي از كشورهاي عضو معاهده بايستند، آنهم در مخالفت با موضوع خاورميانه كه بعنوان دو كشور باني قطعنامه ايجاد منطقه عاري از سلاحهاي هسته اي در خاورميانه متعهد به اجراي موثر آن هستند.

اوباما حتي نماينده اي به تلاويو اعزام كرد ولي نتوانست آنها را راضي كند. اسرائيل كه براي آنها واقعا تحميلي است، از آنها ميخواهد كه هر وقت اسرائيل خواست جلوي تشكيل كنفرانس ايجاد منطقه عاري از سلاحهاي هسته اي در خاورميانه را كه آمريكا و انگليس به آن متعهد هستند بگيرند. بي شك اوباما بايد از موضع بي بي خيلي عصباني باشد.

كانادا: كانادا از همه بدتر بود. كانادا خيلي سالها نقش بسيار موثري در مباحث خلع سلاح هسته اي داشت و دنيا به آنها بعنوان كشوري كه در پروژه ساخت سلاح هسته اي بعنوان پروژه منهتن نقش داشتند ولي به سراغ سلاح هسته اي نرفتند و آنرا با اختيار كنار گذاشتند احترام ميگذاشت.

ديپلماتهاي فهيم كانادايي كه همواره از بهترين و مستقل ترين ديپلماتهاي حرفه اي بودند در مذاكرات خلع سلاح همواره نقش شخصيتهاي پيشرو را ايفا ميكردند. اما متاسفانه كانادا در اين چند سال نقش يك كشور گوش به مواضع اسرائيل را پيدا كرده است و به همين دليل تمامي نقش گذشته خود را از دست داده است.

ديگر كسي در اجلاسهاي ان پي تي از كانادا كه زماني كشوري پيشرو بود ياد نمي كند. وقتي با ديپلماتهاي سابق كانادا كه با هم آشنايي ديرينه داريم مواجه ميشويم، فقط آهسته به ما ميگويند ما از مواضع دولت خودمان خجالت ميكشيم و نميدانيم تا كي بايد اين تحقيرها را تحمل كنيم. آنها در انتظار روزي هستند كه از سيطره دولت دست راستي افراطي خود خلاص شوند.

اسرائيل: بازنده بودن اسراييل نياز چنداني به اثبات ندارد. آنها منزوي ترين در خاورميانه هستند و كسي جز آمريكا و انگليس حاضر نيست سرنوشت خود را با آنها گره بزند. عضويت رسمي فلسطين بعنوان يك دولت در كنفرانس شرايط آنها را مشكل دار تر مي كند. اما درموضوع خلع سلاح هسته اي در قالب تغيير گفتماني از امنيت به عواقب غير انساني استفاده از آنها، بركات زيادي در آينده خواهيم داشت.

rF2zTPjbW4bH